۱۳۹۲ بهمن ۱۳, یکشنبه

دجال آمد...



دجال آمد

این آغازی بر پایان ایران بود بی آن که گوشی بشنود.

الله ظالم است چه به زن و چه به مرد… اما ستم الله بر زنان بیشتر است...

ظلم بزرگ به مادران، گرفتن سرپرستی از زن و خانواده زن

در آیین آسمانی ! اسلام احکام زن ستیز بسیارند ودر یکی از ناعادلانه ترین احکام ، حق سرپرستی  فرزند با بیشترین ستم بر زنان  به مرد واگذار شده است. این بی تدبیری مشکلات خانواده های مسلمان را در جهان اسلام چند برابر کرده و مشکلات روحی دوری  مادر و فرزند پس از طلاق یا مرگ پدر در جوامع اسلامی کاملا مشهود است. این حکم حتی اگر مرد مرده باشد پا برجاست و باز سرپرستی فرزند به خانواده پدری می رسد.حکمی که به نوعی ارزش دختر داشتن را برای خانواده ها بسیار کاهش داده است؛زمانی که هیچ حقی برای زن در سرپرستی  فرزند نداریم همان بهتر که از پسری ادامه نسل بیابیم! این پاسخ مسلمانان به حکم اسلام بوده است.
اسلام دلایل علمی برای اثبات ناقص بودن آفرینش زن دارد!!!

قساوت و عصبانیت

اگر مدتی در کشورهایی که شریعت اسلام در آنها مبنای قوانین است بگردیم با تعجب خشونت و تندی خاصی را دز میان مسلمانان می  بینیم؛ آنچه ما را به تعجب و تفکر وا می دارد آن است که سالها و سده ها می گذرند و ما از اسلام چیزی جز درگیری و جنگ و قساوت و خشم ندیدیم. تاریخ اسلام را می توان تاریخ جنگ و کشتار دانست . چه در سرزمین حجاز و چه در هر کجای کشورهای مسلمان.شاید درجه دو بودن زنان و مادران مهمترین دلیل این بی اخلاقی و تندی درونی فرزندان اسلام باشد…
این نمونه کوچکی از سنگدلی و خشونت مسلمانان در حق زن است

آیا زن بودن عیب است؟ چرا فاطمه ناقص العقل بود؟

علی رهبر و مولای شیعیان و خلیفه خونریز عرب در خطبه های متعدد زنان را متهم به ناقص العقل بودن کرده است؛ شاید هم  راست بگوید چون در داستان فانتزی قتل فاطمه بدست عمر ، علی فقط بیننده بود و از خون همسری که سالها با فقر او ساخته بود ،گذشت! براستی زنان ناقص العقل هستند و یا اسلام اینگونه می خواهد؟.
«نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنىَ‏ شِئْتُمْ وَ قَدِّمُواْ لِأَنفُسِکمُ‏ْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّکُم مُّلَاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِین
زنان شما کشتزار شما هستند پس از هر جا که خواهید به کشتزار خود آیید و آنها را براى خودتان مقدم دارید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را دیدار خواهید کرد و مؤمنان را مژده ده. اما در جهان امروز زنان می توانند شخص اول مملکت باشند مانند ” آنگلا مرکر” صدر اعظم آلمان.  در ایزان پیش از اسلام  هم ما چند پادشاه زن داشتیم و این نشانه آن است که ایرانیان جایگاه زن را پیش از اسلام بهتر می دانستند و زنان را چون الله ناقص نمی دانستند.
زن در اسلام کالایی است که خرید و فروش می شود، و بزرگترین سوداگران آن، دکانداران و رهبران دین از محمدابن عبدالله گرفته، تا علی خامنه ای می باشند.

نادانی الله به زنان بیشتر آسیب رسانیده است

خدای محمد نمی دانست که نیمی از ژنهای پدید آورنده جنین در بدن زن است و نیمی در بدن مرد و اگرچه در ظاهر مرد نطفه را می کارد، اما نیم دیگر جنین از تخمدان زن است که  با نطفه مرد ترکیب می شود. به گمان خدای محمد در آیه بالا زن یک مکان پرورش دانه ایست که مرد می کارد! چه خدای نادانی !
همچنین در سوره البلد و دیگر جاهایی از قرآن می بینیم که خداوند می گوید انسان را از آب جهنده (منی) آفریده است. این سخن دو ایراد دارد:
یکم اینکه : نیمی از وجود انسان (و هر حیوان پستانداری) در تخمدان مادر بصورت ژن دخیره است و انسان از آب منی به تنهایی نیامده است.
دوم اینکه: منی آب نیست. میلیاردها سلول در آن است و تحقیر انسان بوسیله خدا به این عنوان که “ما  تو را از آب جهنده آفریدیم “،محلی از عنوان ندارد.
این الله است که اسلام را این چنین به خورد ما داده است. الله نادان با دستورات احمقانه اش.
بسیار می توان از نادانی خدای قرآن سخن راند که انسان بی تعصب و عاقل تنها نتیجه ای که می گیرد ،آن است که : الله مردی عرب و بدوی بوده که زنان را برسم عرب جاهل، کشتزار می دیده است.اما این مردم  مسلمان دنیای امروزند که از حماقت آن عرب هر روزه_ پس از سالها_ زیان می بینند و نسلها از مسلمانان در آتش جنگ می سوزند.
فراموش نکنید که روز جهانی زن، هشتم مارس است، نه تولد تازیانی چون فاطمه، و یا فرد دیگری.
سرپرستی فرزند تنها نمونه ای از سدها  حکم زن ستیز اسلام است.اما این احکام احمقانه را مسلمانان اجرا می کنند بی آن که به عواقب این احکام نادرست بیاندیشند. هر گاه کودکان به مادر خود بسان یک مزرعه و محل تغذیه بنگرند، مقام آن دیگر زنان جامعه نزد این کودکان مشخص است…. این کودکان در آینده به زنان دیگر بسان ملک و املاک نگاه می کنند و هر بی حرمتی را به زن حق خود می دانند و برای زن چون مایملک خود تصمیم می گیرند.

روز زن ؟؟؟  روز مادر در ایران عزاست

امروز ایران از همه دنیا جداست… روز زن و مادرش هم من در آوردی است که هیچ سابقه و قدمتی را نشان نمی دهد. ای کاش این روز زنان عزا بگیرند به حال بلایی که اسلام بر آنها آورد. زنان را یک بار در در سال ارج می نهند؟که  پشتش او را در همه سال تحقیر کنند . در حالیکه حق تربیت کودکان را تلویحا از زن گرفته اند؛ تربیتی که در آن معلمش از  گروه انسانها نیست و موجودی ناقص گفته شده است چه چیز جز مردمان وحشی به ارمغان آورده است؟
مادر ستار بهشتی یک مادر برای همه ایرانیان است. مادری که “شجاعت “و نه خشونت را، به ما می آموزد:اولین معلم ما همیشه مادر است.زبانی ساده تر از زبان مادر نیست.


فضول محله 

روز ۲۲ بهمن یادآوری دیگر باز شکست ایرانیان از یورش تازیان است...

برگزاری سال روز ۲۲ بهمن

امروز روز شوم و چندش آوری در تاریخ ایران است. روزی که رژیم جنایتکار، مزدوران، چاپلوسان، و جیره خواران خود را به نمایش مسخره ای برای توهین و جسارت به ملت ستمدیده و در بند را به خیابان ها می آورد، و با کمال گستاخی و بیشرمی بیش از سه دهه جنایات و غارتگری های خود را، خدمت به کشور و مردم به شمار می آورد.
آخوندی به مناسبت پیروزی انقلاب در جشن آن شرکت می کند.

چه کسانی در این نمایش ضد ملی شرکت می کنند؟

گروههای زیادی هرکدام به سهمی و به روشی در غارت ملی دست دارند، در این نمایش چندش آور ضد مردمی شرکت دارند:
۱- آخوندهای مفتخور و بیکاره که برسر سفره ملت نشسته و آن را دربست در اختیار خود قرار داده اند، در ردیف جلو این شعبده بازی جای می گیرند. زیرا آنان ماهانه چک دستمزد خیانت خود به مردم ایران را از دفتر ملای مشهدی دریافت می کنند، و کاری سوای وراجی کردن، و تملق و چاپلوسی ندارند.
۲- پاسداران که در غارت سرمایه های ملی با آخوند شریک و در حال مسابقه اند، برای حفظ چپاول های خود در این نمایش فانتزی شرکت می کنند.
این ها چه گراهی از مردمند که برای بقایرژیم آخوندی در راهپیمایی شرکت کرده اند؟ امت خردباخته، در انتظار چلو خورشت، و یا کارمندان و کارگران سازمان های در اختیار رژیم؟!.
۳- بسیجی ها و حزب اللهی ها که عموماً از جوانان ولگرد و بیکاره کشورند، با دریافت پول های هنگفت، خانه و زندگی راحت و آسوده، در همه جنایت های ملای مشهدی دست دارند. در این مورد نیز به خواست او پاسخ مثبت می دهند و در این نمایش ضد میهنی شرکت می کنند.
۴- مزدوران مرکز خلافت، و سربازان گمنام امام زمان که هرکدام برای آدم کشی و خدشه کردن اعتبار و هویت دیگران خلق شده اند. آن ها نیز در این نمایش برای حفظ مقام و قدرت آخوند در این نمایش شرکت می جویند.
این فرتوری است از یورش ددمنشانه تازیان به مرزهای ایران. بیابان گردانی که جز غارت و چپاولگری، و تجاوز به زنان هدف دیگری نداشتند.
۵- شماری از بازاری ها و کسبه دزد و غارتگر از جمله کسانی که در سال ۵۷ با فرستادن پول، به خمینی  در پاریس قدرت  میهما نگذاری های بزرگ و پذیرایی از ملت گرسنه رادادند و پس از ورود خمینی به همراه پاسداران  واردات  و نبض اقتصاد کشوررا در دست گرفتند و با احتکارهای خود با هستی و زندگی مردم بازی می کنند. آنان نیز برای ادامه چپاولگری های خود همچنان در این نمایش فرمایشی حضور دارند.
۶- و سرانجام این که گروه زیادی از ساندونیست خورها، و امت چلو خورشت خور که با یک وعده غذا و یا یک سفر مجانی و اقامت یک تا دوشب در هتل، حتی ناموس خود را هم به باد می دهند، در این شعبده بازی ضد مردمی شرکت می جویند.

یادآوری روزهای شوم تاریخ

برای ما ایرانیان، سه روز در تاریخ روز شوم و نحس به شمار می رود و برما است که در این سه روز به بدبختی و سیه روزی خود بیاندیشیم، اشتباه خود را به فرزندانمان یادآور شویم و برآن باشیم تا دیگر بار از نگهداری و حفاظت از مام میهن کوتاهی نکنیم. این سه روز به ترتیب از این گونه اند:
الف- یادآوری سالروز ۶۳۷ میلادی که دزدان و غارتگران بیابانگرد با سپاه ایران در محل قادسیه به نبرد پرداختند.
ب- سالروز۲۲ بهمن ۱۳۵۷ روز نحسی که خمینی سکان کشتی میهنمان را در اقیانوسی پهناوربه دست گرفت.
پ- سالروز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، روزی که ملت خردباخته بدون کمترین اندیشه ای گوسفند وار به صف ایستاد، و سند بردگی و نوکری خود را امضاء کرد.
این ها که به حمایت رژیم روز ۲۲ بهمن به خیابان ها آمده اند چه کسانی می توانند باشند؟.  آیا اینان از صیغه خانه های رسمی ولایت نیستند که به مأموریت خود در پشتیبانی آخوند می پردازند؟.آیا حجاب اسلامی و تحمیل آن به بانوان برای کسانی نیست که از رژیم دل خوشی نداشته و با آن مخالفت می کنند؟
هنگامی که پای طرفداری رژیم به میان می آید، هر فاهشه ای نزی می توان بدون هر حجابی در آن شرکت جوید. هدف تنها بقای آخوند است وگرنه گور پدر حجاب و اسلام
روز ۲۲ بهمن یادآوری دیگر باز شکست ایرانیان از یورش تازیان است
روز ۲۲ بهمن یادآوری دیگر باز شکست ایرانیان از یورش تازیان است


فضول محله 

چرا ما مردم ایران سرمان را زیر برف فرو برده، حقه بازی و نیرنگ های آخوند را نمی بینیم؟

توخالی بودن و زود باوری های ما

مشکل ما مشکل فرهنگی است. ما نیاز بر آن داریم که کمی در روش برداشت و اندیشیدن خود تجدید نظر نموده، و یک خانه تکانی مغزی و فکری داشته باشیم. زیرا، ما ملت ساده لوح و زود باوری هستیم. به آنچه می شنویم، می خوانیم و یا می بینیم، بدون آن که در باره آن کمی بیندیشیم، دربست به عنوان یک حقیقت می پذیریم.
در روزنامه زمان انقلاب می بینیم که خمینی می گوید در رژیم اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد، و آب و برق مجانی است. ادعاهایی که ملت خردباخته ما آن را باور کردند!.
این سادگی و زودباوری، گویا با خون ما عجیین شده و با وجود ما گره خورده است. هرگز در برابر گفتار و کردار دیگران، از خود پرسشی نمی کنیم. به گفته دیگر، ما ملت سیاه و سپیدیم. یا به آنچه در برابرمان می گذرد با دیده منفی و از پشت عینک دودی نگاه می کنیم، و بر روی آن گفته و یا عملکرد خط بطلان می کشیم، و یا آن که بی چون و چرا بدون اندک وسواس و شکی آن را می پذیریم.
سادگی و زودباوری در وجود ما بستگی به میزان سواد و پایان نامه تحصیلاتمان ندارد. در این مورد از بی سواد و باسواد همگی خرداندیشی و کنشگری را تعطیل کرده، مغزمان را به استراحت و یا به مرخصی فرستاده ایم، و به آنچه برخورد می کنیم، تسلیم و در برابر آن بی اراده و ناتوانیم.
برای نمونه، ۱۴۰۰ سال پیش کتابی بی محتوا، بدون منطق، که از یک مشت داستان های خرافاتی، دستورات خشونت و کشتار، اطلاعات نادرست و بی ارزش غیر علمی، و ادعاهای دروغین و بی پایه، و به تمام معنا کتابی فانتزی و کودکانه، دور از هر عقل و خردی را به نام قرآن به ما دادند. و ما با چشمان بسته و مغز توخالی و از کار افتاده، بی چون و چرا و بدون یک لحظه درنگ، آن کتاب و آن الله رحمان و رحیم دروغین در آسمان هارا پذیرفتیم و به دنبال آن طوق بردگی و نوکری تازیان، را تا به امروز برگردن نهادیم.
آخوند دزد و فرومایه زندگی مردم را در این جهان به دوزخ و جهنمی تبدیل کرده، و امت بی مغزو خردباخته را به بهشتی رؤیایی مانند این تصویر وعده می دهد!!!.
نتیجه سادگی و نادانی ما، مملکتی را به دست آخوند سپردن، و جنایاتی مانند این تصویر است.

دلیلن نشناختن آخوند چه بود؟

ما آخوندها را نشناختیم. ما در همه عمر کم و یا زیاد خود شاهد آن بوده ایم که آخوندها هرگز به کار، حرفه، و شغلی نپرداخته اند. آنان به تمام معنا سربار مردم، و زالوی اجتماع بوده اند. کشاورز بینوا در سرمای کشنده زمستان، و زیر رگبار، و در گرمای سوزان تابستان، با ابزاری بسیار پیش پا افتاده در کشتزار و مزارع، عرق ریزان به کار می پردازد. هنگام خرمن کوبی و یا پس از چیدن محصولات، ناگهان سر و کله آخوند بیشرم و بی حیا سبز می شود. کشاورز درمانده به ناچار با دستهای پینه بسته و ترک برداشته خود پیمانه هایی از دسترنج خود را در دست نرم و نازک آفتاب ندیده، و هرگز به کاری نپرداخته آخوند می گذارد. در زندگی مدرن امروزی هم دیگر نیازی نیست که آخوند به سر خرمن ها و کشتزار کشاورز رود. روضه ها، و امام زاده ها منابع پول ساز آخوندند.
امروزه بدون آن که آخوند از روی تشک و اتاق خواب خود بلند شده و بیرون آید، حواله هایی از شماری کسبه و بازاری های خردباخته که دستشان در جیب مردم است، دریافت می کند. کشاورز با آن قوت کم و ناچیز به زندگی دشوار خود می پردازد و با شرایط نامناسب کارو زندگی عمر کوتاهی خواهدداشت. آنچنان که در سن ۴۰- ۶۰ سالگی از جور طبیعت و ظلم سیستم آسوده می شود و سر به درون خاک فرو می برد.
در حالی که آخوند مفتخور بی حیا، با زندگی آرام و بی دردسر، تا سن ۸۰- ۱۰۰ سالگی، به یاوه گویی می پردازد و همچنان طفیلی جامعه است. هنگامی هم که کله مرگ به زمین می گذارد، خردباختگان، مزدوران، و دکاندارن دین، هیکل چاق و چله و توپر او را با بوق و کرنا و تشریفاتی کامل به خاک می سپارند. آنگاه گور این زالوها، برای امتی بی شعور و خردباخته، مرکز عبادت و زیارتگاه می شود. حال، اگرما نتوانستیم آخوند را با این توصیف بشناسیم، باید کمی به مغز و اندیشه خود مشکوک باشیم، زیرا عیب از خود ما است. و شاید بد نباشد که سری به یک روانشناس بزنیم!!.
وعده آب و برق مجانی خمینی نشآنه شارلاتانی این شیخ افسونگر، و حماقت و نادانی کسانی که آن را باور کردند.

وعده های دروغین خمینی

بی تردید خمینی، شیخ افسونگر و خوش خط و خالی بود که بر حماقت و نادانی ما تکیه کرد و ملتی را باید گفت به بند و افسار کشید. خمینی در فرانسه و پیش از آن که قدرت را قبضه کند، از آزادی زنان و حجاب و حرمت و ا‍حترام و کرامت انسانی سخن می گفت. به افسران و درجه داران توصیه می کرد که به حکومت اسلام گروند تا به کرامت و بزرگی خود رسند. خمینی وعده برق و آب و اتوبوس رایگان به همگان داد.
ما چگونه ملتی باید باشیم که این وعده های احمقانه و بی خردانه را بپذیریم؟. آیا امکان دارد و در جهان کشوری دیده شده که اینگونه سرویس های دائمی که با هزینه سرسام آوری همراه است، رایگان و مجانی باشد؟. آیا پذیرفتن این وعده های دروغین آخوند حقه باز، دلیل بر چه می توانست باشد؟، نادانی و بی خردی ما؟، اعتقاد و ایمان داشتن به گفتار مفتخورترین سربار اجتماعمان؟، و یا حرص و آزمان در دریافت سرویس مجانی و مال مفت؟!.
اینست آب و برق مجانی خمینی. مردم روستای گتیش از توابع بخش شاور شهرستان شوش برای تامین آب شرب روزانه .۸۰۰ متر پیاده روی می کنند تا به آب رودخانه برسند و از آب رودخانه برای تامین مصارف روزانه استفاده کنند

تأیید رژیم پس از کشتار افسران ارتش

پیش از آن که ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، و یا ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ فرارسد و ما گوسفند وار سند بردگی خود را امضاء کنیم، خمینی در همان آغاز ورود پس از نشست در بهشت زهرا، سرشت ناپاک و روش فاشیستی خود را در چند سخنرانی نشان داده بود. انسان ها با چند گفتار به خوبی خود را رسوا می کنند. آنگاه نوبت کشتار فرزندان دلاور ارتش، خردمندان، سیاستمداران، و بزرگانی چون دکتر فرخ رو پارسا، امیر عباس هویدا، و مهندس عبدالله ریاضی رسید. آیا این نمونه جنایت ها کافی نبود که اگر ما تا آن زمان آخوند را نمی شناختیم، با چهره دیو سیرت او آشنا شویم و در ۱۲ فروردین ۱۳۵۷، به جمهوری فاشیست اسلامی و قانون اساسی آن که هنوز ندیده بودیم رأی ندهیم؟. آیا بازهم نیازی نیست که ما ملت مشوش و سرگردان از چند روانشناس کمک وراهنمایی بگیریم؟.
دیدن عکس خمینی روی کره ماه، حاکی

انتصاب بازرگان و بنی صدر

بازرگان دارای تحصیلات بالا در ترمودینامیک از پلی تکنیک پاریس بود. دانشگاه و رشته ای که سرآمد تکنولوژی آن زمان به شمار می آورد. ولی، این مردخرباخته مذهبی، به جای مفید بودن و کار در رشته خود، به طهارت و آفتابه و خرافات اسلامی توجه داشت. آیا خردمندی و عاقلانه بود مردم ما کمترین شناسایی از او نداشتند، با صف کشیدن به این مرد ناشناس که خواسته خمینی بود رأی دهند؟!.
در مورد بنی صدر چطور؟. در آن زمان بر کسی پوشیده نبود که بنی صدر خمینی، ملای سرگردان را از دروازه کویت به فرانسه آورد، و با تبلیغات گسترده با همکاری یزدی و قطب زاده و چند نفر دیگر، نردبان ترقی او شدند و به حلق مردم ایران فرو کردند. حال، چه مناسبتی داشت که مردم ایران به این بابای ناشناس تنها به دلیل توصیه خمینی و آخوندهای مفتخور قم، به صف بایستند و به او رأی دهند؟!.

نکته پایانی

زود باوری ما، ناشی از تهی بودن، مطالعه نداشتن، سیاه و سپید به مسائل نگاه کردن، و تعصبات مذهبی، ملی، و قومی ما است. این زودباوری موجب گردیده که در گفتار و رفتار دیگران توجه نکنیم، و به طور سطحی بدون اندیشیدن، آن را بپذیریم و یا رد کنیم. پذیرفتن دین اسلام، و پیروی بی خردانه آن در این ۱۴ سده، و درگیر آخوندهای مفتخور و زالوهای اجتماع شدن، همگی دال بر آن زودباوری و نپختگی ما است.
هنگامی که ما وجود الله ستمگر، انتقام کش و قهار را در آسمان ها بدون یک لحظه اندیشیدن می پذیریم، به بهشت وعده آخوند می اندیشیم در حالی که همین آخوند زندگی و جهان ما را جهنم کرده است، و یا تصویر خمینی، شیاد را در ماه می بینیم، بی گمان نیاز بر آن داریم که به بیمارستان های روانی  سپرده شویم، و از روانشناسانی کمک بگیریم.
این ویدیو بیانگر حقه بازی و شیادی های خمینی است که ملتی را احمق به شمار آورد، کشوری را به لجن کشید و آن را دهها سال به عقب راند.


فضول محله 

تسلسل توحش، فتوای علی سیستانی پاس داشت جاهلیت...

تسلسل توحش ویا سکوت در برابر آن

پذیرش مشروعیت سنت‌ها و احکام دینیِ، به دوراز تفکر به نتایج انسانی‌ آن در قالب یک ژست روشنفکری و احترام گونه به اندازه سکوت در برابر جنایت بشری سنگین است. آن زمان که غلط بودن و ضد بشری بودن یک حکم، موجودیت ذاتی آن را زیر سوال می برد، هر گونه سکوتی برابر با به رسمیت شناختن آن تلقی‌ خواهد شد.
آیت الله سیستانی یکی از مراجع تقلید شیعه با صدور فتوایی عمل جنایت بار “ختنه دختران و زنان” را  حرام  نمی‌داند. فتوای وی در پاسخ به پرسش‌های سایت “شفقنا” صادر و در این سایت منتشر شده است. از فتوای جهاد نکاح دختران و زنان در سوریه گرفته تا فتوای ختنه دخترکان، و تداعی بهشت و حوریان نفرت انگیزش، تا احکام خالی‌ از انسانیت همگی ناشی از دستورات اسلام راستین و دکانداران دین است.
این فرتور ختنه یک دختر سومالیایی است. شاید در شگفت بمانید که این ختنه در سوئیس انجام پذیرفت، و پدر و مادر دختر در دادگاه به دو سال زندان محکوم شدند.

ختنه زنان یک جنایت بشری است!

ناقص‌سازی جنسی زنان ( ختنه زنان ) Female Genital Mutilation عملی است که طی آن بخشی از آلت تناسلی زنانه به خصوص کلیتوریس و لبهای آن بریده می‌شود. این عمل که میل جنسی در زنان را تا حد بسیار بالایی نابود می‌کند، سابقا در میان اعراب بسیار متداول بوده است، اما امروزه نیز توسط گروه‌هایی از اعراب، بخصوص در شمال آفریقا مرسوم است.
ناقص‌سازی جنسی زنان نزد گروههای دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان یکی از مصادیق خشونت علیه زنان تلقی می‌شود. بریدن آلت تناسلی زنان به صورت سنتی در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام می‌شود و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده می‌شود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بین‌المللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نام گذاری شده‌است.
ختنه کردن زنان در آفریقا و در بعضی مناطق آسیا و خاورمیانه سنت رایجی است که ظاهرا دختران را برای ازدواج آماده می‌کند. در بررسی اجمالیِ بیشتر احکام این چنینی در نهایت به یک روش یا رسمِ درون قبیله‌ای خواهیم رسید که سیراب کننده هیچ چیز جز برتری جویی یا کام جویی قدرتمندترین‌ها نخواهد بود.

مبارزه با این سنت غیر انسانی

به گزارش کمیسیون عمران و توسعه سازمان ملل، در نتیجه فعالیت‌های انجام شده در زمینه مبارزه با ختنه زنان، تنها در سنگال، کشوری که ۲۸ در صد زنان بین ۱۵ تا ۴۹ ساله در آن ختنه شده‌اند، در ۱۰ سال اخیر ۵۳۰۰ قبیله مختلف این سنت را رها کردند.
طبق آخرین آمارهای سازمان بهداشت جهانی بیش از ۱۶۰ میلیون نفر از زنان در بیش از۳۰ کشور آفریقایی و آسیایی ختنه می‌شوند. بر اساس آمار یونیسف، بیش از ٣ میلیون دختر در سال و روزانه ۶ هزار دختر در جهان ختنه می‌شوند. ختنه دختران عموما در سنین ۵ الی ۲۱ سالگی صورت می‌گیرد و در این سن کودک به علت آن که با چشم خود تمامی مراحل ختنه را نظاره‌گر است، شدیدترین ضربه روحی و روانی را متحمل می‌شود.

روش هراسناک ختنه

روش ختنه به چند صورت انجام می‌گیرد که سختگیرانه‌ترین آن ختنه سودانی است. در این روش کلیتوریس به کلی برداشته می‌شود و دهانه مجرای تناسلی،‌ در هنگام ازدواج و زایمان باز می‌شود و هنگامی که زن شوهر خود را از دست می‌دهد مجددا بسته می‌شود. این راه به عقیده معتقدان به این سنت، اصلاح خردمندانه برای تضمین باکره‌گی دختر و ارتباط نداشتن او با هیچ مرد دیگر تا زمان ازدواج یا بعد از فوت شوهر است. سودان یکی از کشورهایی است که بالاترین آمار زنان ختنه ‌شده را دارد.
وحشیگری انسان نماها را در این تصویر می بینید که چگونه با بیرحمی و شقاوت به جان دخترک خردسالی افتاده و او را ناقص می کنند.

پیامدهای روحی و جسمی ختنه کردن دختران

همان طور که روشن است این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد.
۱- این عمل در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام مى شود و در ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد با وسایل آلوده و غیربهداشتى بدون استفاده از هیچ داروى موضعى انجام مى شود در نتیجه خطر مرگ و شوک وجود دارد.
۲- خونریزى هاى شدید و گاهى غیر قابل کنترل که منجر به مرگ مى شود.
۳- عفونت هاى موضعى و عمومى بدن که اغلب به درمان هاى پزشکى احتیاج دارند.
۴- درگیرى‌ها و بیمارى هاى روانى حاصل از این امر.
۵- ایجاد جوش گاه ( اسکار ) در قسمت بریدگى‌ها با طول و گستردگى زیاد.
۶- عفونت هاى حاد و مزمن دستگاه تناسلى و ادرارى.
۷- احساس درد هاى غیرقابل تحمل در صورت قادر بودن به رابطه جنسى.
۸- مشکلات نازایى، خطرات و مشکلات ناشى از حاملگى و به خصوص زمان زایمان.
کارشناسان اما به پیامدهای روحی این مثله‌کردن بیشتر تاکید دارند. به گفته آنان این جنبه از عوارض خنته دختران عموما در بحث‌ها در سایه قرار می‌گیرد. سندرم بی‌اعتمادی و اضطراب در میان دختران کوچکی که خانواده‌هایشان ناگهان آنها را به زیر تیغ خنته فرستاده‌اند نیز از پیامدهای رایج این عمل غیرانسانی است. بسیاری از این زنان پس از انجام این عمل ناگزیرند برای یک عمر با عوارض جسمی وروحی آن دست و پنجه نرم کنند.
زنان و مردانی که دخترکان بی‌ گناه را به ستم مبتلا به این نقص عضو آشکار می‌‌کنند، آن دسته اند که همیشه خوراک برای آبشخور این گونه رذیلت‌ها فراهم ساخته اند. دردآور اینکه قربانیان گذشته با تمام آگاهی‌ نسبت به دردناکی این فاجعه مجریان چشم بسته این احکام آلت پرست می‌‌شوند. ترس از آینده و محیط اطراف و عدم اطمینان و امنیت از جمله مواردی است که کودک با آن روبروست چرا که نزدیکترین شخص به او یعنی مادر خود را شاهد تماشای این شکنجه جسمی می‌بیند.
حکمی که آگاهانه مُهر تایید براین اقدم زده است، تشویق به ادامه زنجیره‌ یک عمل ناشایست کرده گرچه خواسته با لفظی گذرا از مسوولیت امر به این عمل شانه خالی‌ کند . از مهمترین عوامل تقویت و تکرار این عمل، می‌توان به توصیه‌های مذهبی‌ برخی‌ از ادیان اشاره کرد. حزن آور آن انسان‌هایی هستند که عقل و موجودیت خود را دو دستی‌ تقدیم این صاحبان دنیای مادی و معنوی آلوده به درد و خون می‌‌کنند.
اینهم ردیفی از دختران بیگناهند که گرفتار بی خردی و حماقت خانواده خود و اسیر خرافات قومی و مذهبی اند که به دست قصابان ناص و معیوب شوند. آخوند دیگری نیز تلویحاً این عمل را مجاز می داند.

ختنه دختران با چه اهدافى انجام مى شود؟

اهداف غلط آن را بدین صورت مى توان جمع بندى کرد:
۱- براساس ادعاى مسلمانان آفریقایى طبق دستور اسلام.
۲- مفید بودن از لحاظ بهداشتى !!!
۳- نگهدارى از باکره گی‌‌ دختران جوان تا زمان ازدواج.
۴- کنترل تمایلات جنسى دختران تا قبل از ازدواج براساس سنت قدیمى آفریقایى – آسیایى.
۵- اطمینان دادن به شوهر آینده از جنبه پاک بودن دختر!!!
۶- پیدا کردن روح پاک.

حکم ختنه دختران در اسلام

گروهی از اعراب مسلمان این کار را سنت پیامبر اسلام می دانند به عنوان نمونه از امام ششم شیعیان روایت شده است که: “وقتی زنان به سوی محمد هجرت کردند، در بین آنان زنی بود که او را‌ ام حبیب می گفتند او دختران را ختنه می کرد. وقتی محمد او را دید به او گفت: ‌ای ‌ام حبیب ! آیا هنوز هم به همان کار مشغول هستی؟ گفت: آری ‌ای رسول خدا! اگر حرام است مرا از آن نهی کن. فرمود: حلال است. بیا نزدیک تا به تو بیاموزم. زن گوید نزدیک شدم. حضرت فرمود: ‌
” ای‌ام حبیب! اگر چنین کردی، زیاد عمیق برندار و زیاده روی نکن، چرا که هم زیباتر است و برای شوهر هم بهره بیشتری دارد”. تاسف بار است که نشستن نام خدا یا منجی در ابتدای این احکام، محکم ترین بهانه ی کور  می شود برای آن شرط لازمِ بی‌ چون و چرا.
و اینکه درعصر کنونی‌ بازمانده‌های همان زندگی‌ قبیله‌ای، همچنان به پاس داشت ستونهای چادرِ جاهلیت خود می‌بالند، و در جستجوی آن بهشت گنگ دنیا را به سیاهی می‌کشانند. وافتخارشان می‌‌شود ایمانی که آواره بهشتی‌ ست که در توصیف بالاترین امکاناتش حوریان همیشه باکره نشسته اند.
در کتاب تاج العروس آمده است: “سربلندترین خون گیرندگان، ختنه کنندگان و کوتاه کنندگان زائده اندام زنان هستند”. در مورد ختنه دختران و زنان آنچه از منابع فقه و حدیث شیعه و اهل سنّت استفاده مى شود این مورد است که محمد در حدیثی ختنه برای آقایان سنت و برای زنان کرامت دانسته است. ( فتح الباب العنایه بشرح النقایه ـ چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم!!! )
ختنه دختران یکی‌ از غیر انسانی‌‌ترین و ضدّ بشری‌ترین احکام است و تاسف بارتر در تأیید این اقدام جنون آمیز که منشای جز افکار کام جویانه و رذلانه یک نرینه متوحش نیست.
در این ویدیو آقای بهرام مشیری در مورد ختنه دختران و پسران در اسلام گفتگو می کند.

ناقص‌سازی جنسی زنان در ایران

گزارش‌هایی از انجام این عمل در جنوب و غرب ایران وجود دارد. در جنوب ایران، نوزادان دختر در بندر کنگ در هرمزگان بعد از ۴۰ روزگی و برخی از دختران این شهر در سنین ۴ یا ۵ سالگی ختنه می‌شوند. این کار به خاطر ویژگیهای فرهنگی و سنتی این شهر کاملاً موجه و منطقی جلوه داده می‌شود و زنانی که جرأت کنند از این کار انتقاد کنند سنت شکن و سرکش خوانده می‌شوند. عمل ختنه در بندر کنگ “تیغ سنت و فرهنگ” خوانده می‌شود و با روش‌های کاملاً غیربهداشتی توسط قابله‌های محلی انجام می‌شود. گزارش شده‌است که در بندر جاسک نیز این عمل انجام می‌شود.
گفته می‌شود این سنت توسط مردان هرمزگان و از طریق سفر آنان به کشورهای دیگر همچون هند ( کلکته ) و سومالی وارد فرهنگ و سنتهای آنها شده‌است. با آنکه عمل “ختنه دختران”، ریشه در هیچکدام از آداب و رسوم گذشتگان ایرانی ندارد اما باز هم در بعضی از روستاها و نقاط دورافتاده کشور، شاهد این جنایت در برابر دخترکان بی دفاع هستیم. در جمهوری اسلامی نیز متاسفانه گزارش‌هایی از “ختنه” دختران در استان‌های خوزستان، لرستان و کردستان منتشر شده است.


فضول محله 

عشق بازی و ازدواج با دختر شیر خواره در اسلام...

می توان شیر خواره را عقد کرد. البته در اسلام!

چیز نویی نیست…. سده هاست که می دانیم و می بینیم. کودک شیرخواره ای که به عقد مردی بزرگسال در آمده است. مرد می تواند با او عشق بازی کند و لاس بزند! حتی در گهواره! اما تا نه سالگی حق “دخول” ندارد. واقغا شرم بر ما با این دینمان! این دین اسلام از کدام خراب شده ای بر مردم ایران نازل شد؟ خجالت هم چیز خوبی است!
(بدون شرح!)

واژه نکاح یک توهین است

نکاح در عربی به این معناست : “همخوابگی”. پرسش آن که چرا از این واژه توهین آمیز در متن “عقد نامه” استفاده شده است؟ براستی واژهای در خور تر در زبان عربی نبود که قرآن “آسمانی” واژه “همخوابی” را برای ازدواج بکار برده است؟ آیا زن و مردی که در برابر خانواده نشسته اند و سفره ای پهن است بنام” سفره عقد”، می دانند که “نکاح ” همان “گشنی کردن” است و عرب بیشتر آن را برای سکس حیوانات بکار می برده است؟

مهریه! صداق ! بهای زن

مهریه به مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به همسر خود می‌پردازد یا مکلف به پرداختِ آن می‌شود. بر اساس منابع فقه اسلامی، مهری که شوهر به زن می‌پردازد، در حقیقت، عوضِ حقِ بهره بردن از بضع (آلت تناسلی زن) است.(منبع ویکی پدیا)
پرسش آن که کودک شیرخواره چه نیازی به مهریه دارد؟ آیا غیر از این نیست که در این “ازدواج با نوزاد”مهریه به جیب پدر کودک می رود؟ پدری که نوزاد شیرخواره اش را برای شهوترانی مردی مسلمان آماده خواهد کرد؟ نوزادی که راه زندگیش بسیار کوتاه  است و خبری از درس و دانشگاه در زندگی او نخواهد بود. کودکی که از تولد تا مرگ ” برده جنسی”  خواهد بود.
(بدون شرح!)

تفخیذ و بهره کشی جنسی از نوزاد

اگر بنا به دلایلی امکان دخول نباشد، اعمال جنسی که بدون دخول باشد را تبخیذ گویند!  ایت الله خمینی فقیه شیعه نیز تفخیذ را جایگزینی برای دخول با همسر نابالغ معرفی می‌کند: «کسی که زوجه‌ای کمتر از نه سال دارد وطی او برای وی جایز نیست… اما سایر کام‌گیری‌ها از قبیل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد.» آری.. آری.. می توان! می توان شیرخواره را به عقد در آورد و با او عشق بازی کرد و نیازی به عاقل و بالغ شدن دختر نیست.
(امام خمینی! رهبر انقلاب ! ران به ران مالیدن دختر شیر خواره آزاد است)

عایشه نمونه آشکار جنایت جنسی محمد

از دینی که پیامبرش یک کم سواد و زن باره باشد، چه انتظاری دارید؟پیامبری که عایشه ۶ ساله را عقد نمود و در ۹ سالگی با او هم بستر می شود، پیام آور چه چیز است؟ الگوی مسلمانان پیامبری است که کودک ۶ ساله را نامزد خود کرده است.
(عایشه کودکی که آموزش سکس را در قرآن آموخت)

امام صادق و ترویج بچه بازی

از امام جعفر صادق نقل است: “ملعون است پدری که دخترش در خانه پدری حائض شود!” این جمله اوج شهوترانی امام ششم است؛ او سعی داشته است که تا می تواند پدران را به ازدواج زودرس “کودکان صغیرشان” ترغیب کند و خود نیز بهره ای از آن ببرد. امام شیعیان دستور داده است که پدران باید بزور کودکان بالغ نشده را پیش از بلوغ به نکاح “کسی” برسانند و گرنه به جهنم می روند!
(علم امام جعفر صادق!!!)

سخنی با شما.اسلام را بهتر بشناسید

آیات قرآن بسیاری جنایات جنسی از جمله کنیزی و بردگی زنان اسیر شده را تایید کرده است. قوانین جهان امروز را با آن مقایسه کنید . یعنی اگر زنی در جنگ اسیر مسلمانان شد مهم نیست که شوهر داشته باشد، می توان او را برده جنسی کرد!
مسلمانان هزاران دختر و زن  ایرانی و رومی را بزور به کنیزی بردند و بدانان تجاوز کردند و آنگاه در بازار مدینه و شهرهای بزرگ دیگر به فروش رساندند.  با این روش وحشیانه و حیوانی، هزاران زندگی را بباد دادند که البته خلاف قرآن نبود. بلکه این عین شرع اسلام است. تجاوز به زن شوهر دار غیر مسلمان از نظر اسلام حلال و درست است(سوره نساء). اسلام ازدواج اجباری نوزاد را مجاز می داند.اینها قوانین اسلام است.
حال از خود باید پرسید : ”آیا این قوانین ، قانون خدا هستند؟” اگر خدایی هست ،چرا بر اساس خرد و دانش بشر حکم نداده است؟ از خود بپرسید “چرا احکام اسلام شبیه دینی که ما می خواهیم نیست؟” پاسخ ساده است: “اسلام دینی که می خواهید نیست… این دین را داریم چون به ما ارث رسیده است.ما وارث گذشتگانیم و این اگر نبود ما دین دیگری داشتیم.” اسلام را آن طور که هست بشناسید، نه آن چیزی که وجود خارجی ندارد.


فضول محله 

حمید بابایی از اوین: اینجا خبری از اعتدال و تدبیر و امید نیست ولی سرای من است...



حمید بابایی دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه لی یژ بلژیک که پس از ورود به ایران، به اتهام جاسوسی بازداشت و به ده سال حبس محکوم شده است، ضمن انتقاد از رفتارهاى زشت و به دور از اعتدال وزارت اطلاعات ، از دیدار هم دانشگاهی ها و اساتید سابق خود از دانشگاه صنعتی شریف و سایر دانشگاهها، در زندان اوین ابراز خوشحالی می کند.

او طی نامه ای که توسط “کمپین صلح فعالان در تبعید” منتشر می شود، اعلام کرده است که “همه جاى ايران سراى من است حتى اگر خاکى از آن اوين باشد.”

متن کامل نامه آقای حمید بابایی به شرح زیر است:

همه جاى ايران سراى من است حتى اگر خاکى از آن اوين باشد

در طى مسافرتى که به ايران داشتيم وقايع ناگوار و غير انسانى برايمان رقم خورد و مسافرت و تعطيلاتمان تبديل به يک تراژدى غمبار براى خودم و همسرم گشت. و دستگاه اطلاعاتى با رفتار سرشار از رأفت اسلامى خود، استقبالى گرم از خودم و همسرم به عمل آورد.

آنچه در اين مدت از نحوه برخورد وزارت اطلاعات متوجه شدم اين است که اين نهاد امنيتى بسيار درمانده، دستپاچه و ناتوان از احاطه بر بسيارى از مسائل بوده و اقدامات و تصميمات نادرست و رايج در ساير ارگان هاى کشور، در اين وزارت خانه نيز رواج دارد اين نهاد امنيتى عدم توانايى خود را با ارعاب و محکوم کردن مردم پوشش مى دهد و با زندانى کردن افراد بى گناه قدرت نمايى مى کند تا ايجاد ارعاب و ترس کند. حتى بسيارى در اين بين قربانى مى شوند تا براى سايرين ايجاد ترس و ارعاب شود.

به راستى که کشور عزيزمان غرق در هرج و مرج شده است. براى مردمى با چنين فرهنگ غنى و ريشه تاريخى چنين وضعيتى بسيار اسفناک است. اينجا سرشار از شگفتى و حرفهاى متناقض است. دورادور که حرف هايى دولتمردان را مى شنيدم با شوقى بسيار و به عزم خدمت به ميهنم به ايران آمديم اما افسوس که روزى درد نصيبمان گشت. از روز اول تا کنون شاهد رفتارهاى به شدت زشت و به دور از اعتدال وزارت اطلاعات بوده ايم که به هيچ وجه مستحق آن نبوديم.

از روز اول تاکنون حتى يکبار به وضوح تفهيم اتهام نشدم و حتى در دادگاه نيز کيفر خواستى برايم خوانده نشد و در کمال شگفتى ديدم که به تحمل ۶ سال حبس تعزيرى محکوم شدم اين چگونه سيستم قضايى است که اجازه مى دهد از يک سو افرادى با فساد هاى مالى بيشمار اقتصادى در جامعه جولان دهند و از دستگيرى و محاکمه آنها عاجز و ناتوان است اما من که تمامى عمرم را صرف مطالعه و تحقيق براى کشورم کرده ام به چنين سرنوشتى دچار شوم در حالى که حتى يک مدرک عليه من ارائه نشده است.

بگذريم در اينجا يادآورى يک نکته برايم شيرين است. و به مانند مرهمى است بر آنچه به ما گذشت. آن نکته اين است که خوشحالم که خود را در کنار هموطنان دربند خود، در بند ٣۵٠ اوين مى بينم اينجا از نزديک به واقعيات و حقايقى رسيدم که در هيچ کتاب و روزنامه و سايت شبکه تلويزيونى يافت نمى شود.

اينجا هم دانشگاهى هاى قديمى من در دانشگاه شريف محبوس اند و پس از سال ها توانستم بار ديگر آنها را از نزديک در بند ٣۵٠ اوين ملاقات کنم. اينجا تعدادى از نخبگان و اساتيد دانشگاههاى برتر کشور، فعالين کارگرى، مدنى و دانشجويى محبوس اند، افرادى که ساليان عمر خود را وقف پيشرفت سازندگى و آبادانى کشور کرده اند. اينجا دانشگاه است. اينجا اوين است. اينجا خبرى از اعتدال و تدبير و اميد نيست. اينجا مردمانى زحمتکش و مغزهايى مشکل گشا مورد بى مهرى قرار گرفته اند و با احکامى ظالمانه محبوس اند. اينجا در نهايت تاسف احکامى قرون وسطايى حاکم است. اينجا مردمى درد آلود محبوس اند و به قول مهدى اخوان ثالث:

بى شک اينجا ديگر اقليمى است

هيچ مى دانى که زندان چيست؟ از کدامين قاره است اين بوم؟

هيچ مى دانى که اين بوم، آشيان، اين شوم، از چه اقليمى است؟

اصلش اول يادگار از کيست؟

حمید بابایی - بند ٣۵٠

پاسخ نماینده زندانیان اهل سنت به اراجیف اخیر لاریجانی...



"از این توجیهات بی اساس و طایفه‌گرایانه مقامات ایرانی از دفاعیات خود دست نکشید و در خصوص این اکاذیب و اراجیف از آنها دلایل و شواهد بخواهید"
این بخشی از حرف‌های نماینده زندانیان اهل سنت سه زندان گوهردشت ، قزلحصار و اوین است که امروز در نامه‌ای به اظهارات اخیر محمدجواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه پاسخ داد.

پیش از این، محمد جواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، احمد شهید را "احمق شریر" خوانده بود. برادر صادق لاریجانی در مراسم "رونمایی از گزارش وضعیت حقوق بشر در آمریکا" در دانشگاه تهران روز سه‌شنبه ۸ بهمن‌ماه 92 گفت: «در گزارش شخص احمق شریر گفته شده که ۴ نفر در ایران قرار است اعدام شوند و در طی این گزارش ۴ هزار نامه برای ما آمد که این ۴ نفر را اعدام نکنید. اما این چهار نفر عضو پژاک بودند. یکی جلوی نانوایی ۲ نفر را ترور کرد یک نفر دیگر خانه‌ای را منفجر کرد. نفر سوم با اسلحه به کسی حمله کرده بود و نفر چهارم در خانه‌ای مملو از آرپی‌جی و بمب دستگیر شده بود.»
جواد لاریجانی تاکید کرد که مدافعان حقوق بشر، آلوده به تحرکات تروریستی هستند: «مدافع حقوق بشر عنوان جعلی است و در اسناد سازمان ملل متحد هیچ پایه‌ای ندارد. ما در اسناد سازمان ملل متحد چنین عنوانی نداریم.»
نسخه‌ای از این نامه در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی قرار گرفته است که می‌خوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم
نامه‌ای از طرف نماینده زندانیان اهل سنت ایران به تمامی جوامع بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشر به‌ عنوان روشنگری در خصوص اظهارات محمد جواد لاریجانی در روزنامه ایران شماره ۵۵۶۹، سه‌شنبه ۸ بهمن‌ماه ۱۳۹۲

متن کامل روزنامه فوق‌الذکر به شرح زیر می‌باشد؛
خبر دیگر اینکه محمد جواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه با شیوه‌ای عجیب به گزارش احمد شهید نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران، وی را احمق شریر خطاب کرده و گفته: در گزارش او گفته شده که چهار نفر در ایران قرار است اعدام شوند و در طی این گزارش چهار هزار نامه برای ما آمد که این چهار نفر را اعدام نکنید، اما این چهار نفر چه کسانی بودند؟ یکی از آنها جلوی نانوایی دو نفر را ترور کرد. یک نفر دیگر خانه‌ای را منفجر کرد، نفر سوم با اسلحه به کسی حمله کرده بود و نفر چهارم در خانه‌ای مملو از آر پی جی و بمب دستگیر شده بود.
لاریجانی خاطر‌نشان کرد: امروز کسانی که تحت عنوان مدافعان حقوق بشر مطرح می‌شوند که آلوده به تحرکات تروریستی هستند و اسم خود را مدافعان حقوق بشر گذاشته‌اند.

اینک بعد از ادای احترام و عرض سلام حضور شما که ندای مظلومیت اهل سنت عموما و آن ۴ نفر را خصوصا شنیده‌اید و طی نامه‌هایی از مقامات ایرانی درخواست کردید که از اعدام این ۴ نفر جلوگیری به عمل آورند. من به عنوان نماینده از طرف آن چهار نفر و خانواده‌هایشان و تمامی اهل سنت طبق آموزه‌های قرآن کریم و سنت مکرم رسول اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که می‌فرمایند: "جواب نیکی جز نیکی نیست."
سوره الرحمن: "و کسی که از مردم قدردانی نکند از خداوند قدردانی نکرده است."
از شما و تمام کسانی که قدمی را در این راستا برداشته‌اید تشکر و قدردانی می‌کنم و جهت روشنگری نسبت به اظهارات آقای لاریجانی به عرض می‌رسانم: صرف‌نظر از ادبیات ایشان در انتقاد کردن، به عنوان یک فرد دلسوز و حقیقت‌جو و نماینده این زندانیان به عرض می‌رسانم که این چهار نفر که آقای لاریجانی به عنوان تروریست یاد کرده‌اند حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید و جهانگیر دهقانی نام دارند که قبلا خودشان با جهات مختلف (و خصوصا پخش کردن فیلم و دادن نامه‌های مختلف) مصاحبه کرده‌اند و صدای خود را رسانده‌اند و اکنون ارتباطشان قطع شده است که این ادعاهایی که آقای لاریجانی در خصوص این چهار جوان بی‌گناه اهل سنت مطرح کرده‌اند مستند به چه دلایل و شواهدی است که ارزش قضایی داشته باشد؟
اگر قصد ایشان تضلیل و منحرف کردن جوامع بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشر و افکار عمومی جهت سرپوش گذاشتن بر اعدام‌های بی‌رویه و بی‌دلیل نیست؛ چرا ایشان اسامی این چهار را همراه آن جرم‌هایی که انجام داده‌اند اعلام نکرده است؟
آیا واقعا آن دو نفر مظلومی که به دست نفر اول در جلو نانوایی ترور شده‌اند چه کسانی بوده‌اند و اسامی آنها چیست؟ و آن نفر که خانه‌ای را منفجر کرده است، کدام‌یک از این چهار نفر بوده است و آن خانه در کجا بوده است و مالکان آن چه کسانی هستند که هیچ‌کس آنها را نمی‌شناسد؟ آن نفر سومی که با اسلحه به او حمله شده چه کسی، اهل کجا، و چه نام دارد؟ و آن نفر چهارمی که در یک خانه مملو از آر پی جی دستگیر شده چه نام دارد و آن خانه در کجا واقع شده و متعلق به کیست؟ اگر واقعا این جرایم را مرتکب شده‌اند چرا در یک دادگاه علنی محاکمه نگردیده‌اند و چرا از اظهارات آنها فیلم‌برداری نکرده‌اند و آن را به سمع ملت شریف ایران نرسانده‌اند و ده‌ها چرای دیگر...
لذا من از تمامی جهت‌هایی که از حقوق پایمال شده این چهار جوان و صدها جوان دیگر در انحاء مختلف ایران که به اتهام‌های واهی و بی اساس در زندان‌های قهر و ظلم حکومت ایران مورد ظلم و ستم قرار می‌گیرند و احکام اعدام و حبس‌های سنگین برای آنها صادر می‌شود تقاضامندم از این توجیهات بی اساس و طایفه‌گرایانه مقامات ایرانی از دفاعیات خود دست نکشند و در خصوص این اکاذیب و اراجیف از آنها دلایل و شواهد بخواهند.
در ضمن اعتصاب ۷۵ روزه این چهار نفر به خاطر این بوده که از مقامات قضایی درخواست کرده‌اند که دادگاه آنها علنی برگزار گردد؛ اما آنها به دلیل واهی و غیر مستند بودن اتهامات وارده، از پذیرفتن این خواست که حق قانونی آنها می‌باشد سر باز زده‌اند.
در خاتمه من جسورانه به عرض می‌رسانم که تمامی ادعاهای آقای لاریجانی در مورد این چهار نفر، کذب محض بوده و از شما تقاضا می‌کنم که در این مورد تحقیقات لازم را به عمل آورید.

با تشکر نماینده زندانیان اهل سنت رجایی شهر، قزلحصار و اوین
پنج‌شنبه 30 ژانويه 2014 - 10 بهمن‌ماه 1392

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

تهديد زندانيان سياسي مذهبي اوين به اجراي حكم اعدام در صورت عدم همكاري با وزارت اطلاعات...



روز سه شنبه 8 بهمن زندانيان سياسي اهل سنت محبوس در بند 350 اوين توسط مأموران اطلاعات مورد تهديد و فشار جهت همكاري با وزارت اطلاعات قرار گرفتند. 
زندانيان محبوس در 350 اوين بنامهاي كاوه ويسي( ماموستا خالد) كاوه شريفي، شهرام احمدي، بهروز شاه نظري، مختار رحيمي، آرش شريفي و طالب ملكي روز سه شنبه 8 بهمن زندانيان سياسي اهل سنت محبوس در بند 350 اوين توسط مأموران اطلاعات مورد تهديد و فشار جهت همكاري با وزارت اطلاعات قرار گرفتند.

زندانيان محبوس در 350 اوين بنامهاي كاوه ويسي( ماموستا خالد) كاوه شريفي، شهرام احمدي، بهروز شاه نظري، مختار رحيمي، آرش شريفي و طالب ملكي توسط يكي از مأموران اطلاعات بنام داوري و يكي ديگراز شكنجه گران بنام بازجو محمدي و دو بازجوي ديگر كه قبلا اين زندانيان را دربند 209 اوين مورد بازجويي قرار داده بودند،مورد تهديد قرار گرفته اند كه در صورتيكه با وزارت اطلاعات همكاري ننمايند، حكم اعدام آنان تأييد و قابل اجرا ميگردد.
اين زندانيان نيز گفته اند كه ما جرمي مرتكب نشده ايم كه اعدام شويم، ضمن اينكه به هيچكدام از ما اجازه گرفتن وكيل نيز داده نشده است.



براي عدالت

نمایی از آخوند...


هشدار...



با درود

دوستان گلم چند هفته ای در حضور شما نبودم و علت این غیبت طولانی به دلیل مشکلی بود که اکانت فیسبوک بنده پیدا 
کرده بود؛که با کمک و همیاری دوستان خوبم توانستم این مشکل را برطرف کنم.در این فاصله که بنده مشغول بررسی 
مشکل بودم؛فردی از عکس بنده سوء استفاده کرده و اکانت جعلی با عکس بنده و با این اسم(
Amir Fathi )درست کرده است.بنده به اطلاع همه دوستان می رسانم که بنده یک اکانت بیشتر نداشته که آن هم با اسم
و عکس حقیقی بنده می باشد.
از دوستان گلم خواهشمندم که آدرسی را که در زیر می آورم به فیسبوک گزارش کرده تا این صفحه از طرف فیسبوک
بسته شود.زیرا این صفحه با عکس بنده به صورت جعلی ساخته شده و هیچگونه پیغام دوستی از طرف این صفحه را
لطفأ قبول نفرمایید.(https://www.facebook.com/amir.fathi.980967?fref=ts)





پاینده باشید




با مهر
وحید فتحی

یادکرد از فردین و وثوقی خشم منتظری را برانگیخت...



یاد کرد سعید راد از بهروز وثوقی و محمدعلی فردین در مراسم افتتاحیه سی و دومین جشنواره فیلم «فجر»٬ خشم محمدجعفر منتظری٬ رئیس دیوان عدالت اداری را برانگیخت.
سعید راد شامگاه جمعه (۱۱ بهمن) در این مراسم طی سخنانی از «سیاسیون» درخواست کرد تا «این بخشندگی را داشته باشند» که وی «جرات» کند از فردین و وثوقی یادی کند.
اظهارات آقای راد با تشویق حاضران در این مراسم مواجه و خشم یک مقام قضایی را برانگیخته است. (فیلم)
آقای منتظری روز شنبه (۱۲ بهمن) در واکنش به این موضوع بی‌آنکه نامی از فردین و وثوقی ببرد٬ آن‌ها را «افراد فاسد قبل از انقلاب» معرفی کرده و اقدام راد را «وقیحانه» توصیف کرده است.
وی افزوده این افراد «قبل از انقلاب فسادشان عالم سینما را گرفته و بعد از انقلاب نیز عده‌ای از آن‌ها فرار کرده و خارج از کشور زیر پرچم سلطنت‌طلبان با افراد فاسد فراری عکس گرفته‌اند.»
رئیس دیوان عدالت اداری پرسیده «چرا باید در نظام جمهوری اسلامی و در روز افتتاحیه فیلم فجر از چنین افرادی تجلیل کرد؟ آیا این بود آنچه امام به دنبال آن بود؟»

منتظری در ادامه هشدار داد که «حزب‌الله اجازه نخواهد داد این افراد از فضای معنوی نظام این‌گونه استفاده کنند.»
این مقام قضایی ادامه داده «بازشدن فضا به این معنی نیست که افراد فاسد اهداف شیطانی خود را وارد نظام کنند.»
دیگربان