۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

سازمان رستاخیز نوین ایران...


http://www.youtube.com/watch?v=t4amjz1pgj0
سازمان رستاخیز نوین ایران بر این باور است که خواستهاى سیاسى مردم ایران بویژه پس از رستاخیز٢۵۶٨ شاهنشاهی برابر با ١٣٨٨ بصورت شفافترى پیام سرنگونی کلیت نظام سیاسى و فکرى إسلامی را در خود داشته، همچنین توجه ویژه به ارزشهای فرهنگی و سیاسى برخواسته از فرهنگ پویای ایرانى در بین نیروهاى جوان بشکلى برجسته نشان داده میشود
 
سازمان رستاخیز نوین ایران بر پایه همین باورمندى إعلان موجودیت کرد و سامانه پادشاهی بر پایه میهن سالارى را ضامن رسیدن به جایگاه شایسته سیاسى فرداى ایران میداند
 
سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند که همسو و همقدم با دیگر نهادهاى هوادار پادشاهی در ایجاد جبهه واحد و متشکل هواداران پادشاهی فعالیتهاى خود را گسترش و سازمان دهد
 
سازمان رستاخیز نوین ایران همچنین براى یارى رساندن به ایجاد جبهه واحد مردمى براى گذاراز نظام کنونی حاکم در ایران خود را با تشکیل شوراى ملى همسو و همفکر میداند و حمایت خود را اعلان میکند
 
سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند به همآنگونه که در ایجاد جبهه واحد پادشاهی فعالیت خود را ادامه میدهد همچنین به تقویت اتحاد نیرو هاى باورمند به ارزشهاى ایرانى در چهار چوب شوراى ملى نیز کوشا باشد.
 
دبیرخانه سازمان رستاخیز نوین ایران










http://www.youtube.com/watch?v=t4amjz1pgj0
سازمان رستاخیز نوین ایران بر این باور است که خواستهاى سیاسى مردم ایران بویژه پس از رستاخیز٢۵۶٨ شاهنشاهی برابر با ١٣٨٨ بصورت شفافترى پیام سرنگونی کلیت نظام سیاسى و فکرى إسلامی را در خود داشته، همچنین توجه ویژه به ارزشهای فرهنگی و سیاسى برخواسته از فرهنگ پویای ایرانى در بین نیروهاى جوان بشکلى برجسته نشان داده میشود

سازمان رستاخیز نوین ایران بر پایه همین باورمندى إعلان موجودیت کرد و سامانه پادشاهی بر پایه میهن سالارى را ضامن رسیدن به جایگاه شایسته سیاسى فرداى ایران میداند

سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند که همسو و همقدم با دیگر نهادهاى هوادار پادشاهی در ایجاد جبهه واحد و متشکل هواداران پادشاهی فعالیتهاى خود را گسترش و سازمان دهد

سازمان رستاخیز نوین ایران همچنین براى یارى رساندن به ایجاد جبهه واحد مردمى براى گذاراز نظام کنونی حاکم در ایران خود را با تشکیل شوراى ملى همسو و همفکر میداند و حمایت خود را اعلان میکند

سازمان رستاخیز نوین ایران وظیفه خود میداند به همآنگونه که در ایجاد جبهه واحد پادشاهی فعالیت خود را ادامه میدهد همچنین به تقویت اتحاد نیرو هاى باورمند به ارزشهاى ایرانى در چهار چوب شوراى ملى نیز کوشا باشد.

دبیرخانه سازمان رستاخیز نوین ایران

امیراحمدی دلال رژیم آخوندی: حکومت دینی را قبول دارم چون در قانون اساسی هست...


امیراحمدی دلال رژیم آخوندی: حکومت دینی را قبول دارم چون در قانون اساسی هست

امیراحمدی دلال رژیم آخوندی: حکومت دینی را قبول دارم چون در قانون اساسی هست
1-labi-3

منبع حکومتی:کشف حجاب هدف دار یک زن در تهران...


عکس از آرشیو
سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران جوان ، که زیر نظربسیجی های ذوب شده اداره می شود نوشت: یکی از خبرنگاران با پی گیری هایی که در تهران انجام داده است توانسته با همکاری نیروی انتظامی تهران بزرگ و وزارت اطلاعات یکی از زنان بی بند وبار که در تهران اقدام به کشف حجاب کرده و یکی از سرکردگان و خودفروخته های ضد انقلاب بوده است را شناسایی و دستگیر کردند.
این زن که در چند روز گذشته در تهران بصورت آزادانه گشت و گذار می کرده است و کسی هم متوجه زن بودن وی نشده، هنگام صحبت کردن با خبرنگار انقلابی و بصورت اتفاقی و از روی لحن صحبت کردن  با همکاری سربازان گمنام امام زمان و پلیس پیشگیری نیروی انتظامی دستگیر شد.
این زن که هم اکنون در بازداشت به سر می برد، پس از پانزده سال خارج نشینی به ایران بازگشته است و لیدر اصلی جریان بی عفتی در تهران بوده است. وی رسما در بازجویی خود پس از دستگیری اش هدفش را ترویج بی حیایی در جامعه اسلامی ایران عنوان کرده و اعلام داشته است که با چند زن دیگر قصد داشته اند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲جریان کشور را به سمت و سو های از پیش طراحی شده ضد انقلاب ببرند که خوشبختانه با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان   و پلیس پیشگیری نیروی انتظامی و همکاری یکی از خبرنگاران خنثی گردید.  در همین رابطه وی و چند فرد مرتبط با آن در تهران دستگیر شدند که جای تقدیر فراوان دارد.
نامبرده رسما همکاری خود را با مخالفان نظام افشا کرده است و اینکه قصد داشته با برخی عناصر خود فروخته دیگر در تهران و چند شهر دیگر اقدام به کشف حجاب نمایند که خوشبختانه نتوانسته به جایی برسد و اقدامی انجام دهد و در اولین روزهای کشف حجاب در تهران بدست سربازان گمنام امام زمان  دستگیر شد.
خبر قبلی در همین مورد را اینجا بخوانید:

http://parsdailynews.org/htms/6995

مافیای خامنه ای برای مرعوب کردن رقبا به ترور شخصیتی نامداران نظام رو آورده است!


زمان بسرعت می گذرد و آرایش جنگی باندهای مافیائی رژیم جمهوری اسلامی شفاف تر می شود. مافیای خامنه ای تمام توان خود را برای از میدان بدر کردن رقبا بکار گرفته است. خامنه ای با سازماندهی ترور شخصیتی افرادی چون هاشمی رفسنجانی، قصد دارد از کاندیداتوری او جلوگیری کند.
به نظر می رسد باند خامنه ای توانسته است با همین شیوه محمد خاتمی را مرعوب کند، ولی هاشمی رفسنجانی جان سخت تر از آنست که براحتی از میدان خارج شود. عقب نشینی های رفسنجانی در واقع بمنظور خیز بلند برای تصرف مقام رهبری می باشد و تا کنون دوراندیشانه از تقابل با خامنه ای اجتناب کرده است.
هاشمی رفسنجانی در دیدار با جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام (15.02.1392) در پاسخ به درخواست آنها برای کاندیداتوری در انتخابات گفت:
من بدون موافقت ایشان (رهبر) وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.

اگر بخواهد شرایطی بوجود بیایید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود آید همه ما ضرر خواهیم کرد.

هاشمی رفسنجانی با اشاره به سخن پیشین خود درباره اینکه اگر من بخواهم وارد عرصه شوم به این معنا است که ما در این 30 سال نیرویی را برای انقلاب تربیت نکرده ایم گفت: این طور نیست که ما نیرویی را تربیت نکرده باشیم بلکه آنها را خانه نشین و بیکار کرده اند.

وی با با تاکید بر اینکه دشمنان ما نیاز به جنگ با ما ندارند گفت: متاسفانه اکنون شرایطی بوجود آمده است که ما خود به طرف انحطاط می رویم."

هاشمی در این سخنرانی گرچه در شکل عقب نشینی کرده است ولی در مضمون، به خامنه ای هشدار داد که اگر نزاعی درگیرد، دودش بچشم همه خواهد رفت.

او سیاست حذف گرایانه مافیای غالب را در مورد خانه نشین کردن سران باندهای مغلوب حکومتی مورد انتقاد قرار داد و به روند انحطاط رژیم اسلامی اعتراف کرد.

پس از سرقت آراء  میرحسین موسوی در سال  1388، تاریخ نمایش های انتخاباتی هم در جمهوری اسلامی بسته شد.

انتخابات ریاست جمهوری 1388 دو درس بزرگ به ملت ایران آموخت. نخست اینکه جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست و دوم؛ انتخابات در چارچوب نظام اسلامی، ابزاری برای تحکیم مافیای خامنه ای می باشد.

اگر خامنه ای ترور شخصیتی رقبا را پیگیری نموده و به سیاست خذفگرایانه ادامه دهد، سرنوشت "انتخابات" در دایره نیروهای جناح غالب رقم خواهد خورد و انتصابات ولی فقیه نه تنها با بایکوت ملی، بلکه درگیری های حاد میان بالائی ها و نیز تحریم جناح های مغلوب حکومتی را بدنبال خواهد داشت.

واقعیت اینست که هیچکدام از باندهای حکومتی به تنهائی نمی توانند در برابر مافیای غالب ایستادگی کنند، اما ائتلافی از باندهای احمدی نژاد، رفسنجانی و میرحسین موسوی می توانند فزون طلبی مافیای غالب را سد کند.

اختلافات اسلامگرایان بر سر تقسیم  قدرت و ثروت تعمیق می یابد و جمهوری اسلامی با دستان خود گور خود را می کند.

بنظر میرسد ایران فردا در استانه تلاطم های بزرگ قرار دارد؛ ایران با خلاء آلترناتیو سیاسی اجتماعی و گرگ های در کمین نشسته!

باید کاری کرد؛ کاری کارستان!

جنگ فرسایشی در داخل رژیم...



کیهان لندن شماره 1452 اردیبهشت 1392
احمدی‌نژاد حریفان خود را به افشای اسرار تهدید می‌کند و متقابلا به‌عنوان فردی ترسو، بی‌صداقت و بلوف‌زن هدف حمله وابستگان «بیت رهبری» قرار گرفته است
 کیهان لندن شماره ۱۴۵۲- مبارزات انتخاباتی، پیش از آن که ثبت نام کاندیداها و تأیید صلاحیت آنها از طرف شورای نگهبان انجام گیرد، به جنگ فرسایشی بین «خودی‌ها» تبدیل شده است.
وابستگان «بیت رهبری» علیه احمدی‌نژاد که در نظر دارد با نشاندن مشایی به‌جای خود، «بازی پوتین ـ مدودیف» را اجرا کند، صف آراسته‌اند. احمدی‌نژاد به‌عنوان «فردی ترسو، بلوف‌زن، بی‌صداقت که نگران افشای پرونده‌های اطرافیان خویش است» هدف حملات مطبوعاتی و منبری قرار گرفته است درحالی که کاندیدای مورد نظر او ـ مشایی ـ می‌گوید احمدی‌نژاد جایگاهی بالاتر از ریاست جمهوری دارد و باید همچنان به‌عنوان یک نقش‌گذار و تأثیرگذار عمدۀ بین‌المللی عمل کند. ایشان دارای اثرگذاری وسیع جهانی هستند و نباید موقعیت خود را نادیده بگیرند.
محمد خاتمی  و‌هاشمی‌رفسنجانی، همچنان در برابر اصرار «اصلاح‌طلبان» و «کارگزاران سازندگی» برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری، مقاومت می‌کنند و خاتمی‌در دیدار با گروهی از معلمان و فرهنگیان اظهار داشت وقتی که حتی برای سفر کردن و صحبت کردن به‌عنوان یک شهروند عادی محدودیت دارد و در معرض انواع تهمت‌هاست، آیا به‌سادگی اجازه خواهند داد اوضاع به‌دست او سپرده شود؟
در همین حال روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: کسانی برای قرار گرفتن در بالاترین جایگاه اجرایی کشور خیز برداشته‌اند که گویی قرار است رئیس جمهور بورکینافاسو یا جزایر کمور شوند!
«تفسیر سیاسی کیهان را بخوانید»
 قوانین و مقررات جمهوری اسلامی، مبارزات انتخاباتی را پیش از احراز صلاحیت کاندیداها از سوی شورای نگهبان ممنوع کرده است. اما از هم اکنون در حالیکه حتی ثبت نام داوطلبان و بررسی صلاحیت آنها در وزارت کشور صورت نگرفته است، شاهد جنگ فرسایشی در میدان انتخابات هستیم.
در این نبرد فرسایشی، نیروهای متعدد با اسامی‌مختلف حضور دارند و منطقی خواهد بود اگر با نظری به فهرست کاندیداها، تحلیل روزنامه «جمهوری اسلامی» را بیانگر واقعیت بدانیم که کاندیداهای موجود را افرادی در حدّ رئیس جمهوری بورکینا فاسو ارزشیابی کرده است.
این روزنامه که پایه‌گذار آن رهبر کنونی جمهوری اسلامی‌است، می‌نویسد: «متأسفانه اظهارات بسیاری از کسانی که اعلام نامزدی کرده‌اند موجب این نگرانی شده است که چرا سطح ریاست جمهوری این همه پایین آمده و چرا هرکس با هر مقدار استعداد و توانایی، فکر می‌کند می‌تواند کشور را اداره کند. یکی از این افراد گفته است هیچ تردیدی ندارم که مردم به من رأی خواهند و من رئیس جمهور خواهم شد! آن دیگری گفته است من دولتی تشکیل خواهم داد که تمام مشکلات اقتصادی کشور را سریعاً حل خواهد کرد و هیچ مشکلی باقی نخواهد ماند. یکی دیگر از داوطلبان گفته است به محض رئیس جمهور شدن رابطه با آمریکا را برقرار خواهم کرد. آن دیگری گفته است بعد از آن که رئیس جمهور شوم عفو عمومی‌خواهم داد. یک داوطلب هم گفته یارانه‌ها را افزایش خواهم داد. داوطلب دیگری گفته کاری خواهم کرد که قطعنامه‌ها و تحریم‌ها به سرعت پس گرفته شوند. یکی هم گفته هر کس می‌خواهد پولش را در راه حلال خرج کند، به ستاد انتخاباتی من رأی بدهد!»
روزنامه سپس می‌افزاید: «آنچه در این میان مایۀ تأسف است این است که در جمع بندی این اظهارات، مردم به این نتیجه می‌رسند که کسانی برای قرار گرفتن در بالاترین جایگاه اجرایی کشور خیز برداشته‌اند که مهمترین ویژگی‌های برشمرده در قانون اساسی را ندارند. آنها به گونه‌ای صحبت می‌کنند که گوئی قرار است رئیس جمهور بورکینا فاسو یا جزایر کمور  شوند.
 چرا به میدان نمی‌آیند
نکتۀ قابل توجه این است که در میدان انتخابات چهره‌هایی بیشتر مورد توجه قرار دارند که یا اعلام آمادگی برای کاندیداتوری نکرده‌اند و یا به درخواست مکرر و مؤکد طرفدارانشان برای نامزد شدن پاسخ مثبت نمی‌دهند.
هاشمی‌رفسنجانی و محمد خاتمی، دو رئیس جمهور پیشین، شاخص‌ترین افراد گروه اخیرند. «اصلاح طلبان» و «کارگزاران سازندگی» اختلافات خود را کنار گذاشته و بر آن شده‌اند که خاتمی‌و رفسنجانی را به میدان مبارزه بکشانند و در برابر کاندیداهای «اصولگرایان» قرار دهند اما در برابر اصرار و سماجت آنها، این دو هیچکدام تن به چنین نبردی نمی‌دهند.
پایه استدلال هر دو بر این قرار دارد که در نظام موجود، هیچ کاری بدون تأیید و تنفیذ «مقام رهبری» انجام پذیر نیست و کسی که از اعتماد رهبر و حمایت بی‌چون و چرای وی برخوردار نباشد، حتی اگر با اکثریت چشمگیری برنده انتخابات ریاست جمهوری شود قادر به تصمیم گیری و اجرای برنامه‌های خود نخواهد بود.
تجربۀ شخصی هر دو نیز بر این واقعیت گواهی می‌دهد.
سید محمد خاتمی‌که در دوران ریاست جمهوری خود «سید خندان» لقب گرفته بود و اکنون به سیّد گریان تبدیل شده است هفتۀ گذشته در دیدار با جمعی از معلمان و فرهنگیان که از او می‌خواستند کاندیداتوری خود را اعلام کند، اظهار داشت «فردی که به‌عنوان یک شهروند عادی هم محدودیت زیادی برای صحبت کردن و اظهار نظر و سفر کردن دارد و در معرض انواع تهمت‌هاست، آیا به‌سادگی اجازه می‌دهند اوضاع به دست او سپرده شود؟ وقتی می‌گویند و تهدید می‌کنند که کسانی باید توبه کنند مرادشان چیست؟ چه جرمی‌رخ داده است که باید از آن توبه کنیم؟!»
قبلاً محمد خاتمی‌گفته بود تصمیمی‌نمی‌گیرم که مموجب افزایش هزینه‌ها بر ملت شود. روزنامۀ «کیهان» در پاسخ نوشت برخلاف این تلقی، رد صلاحیت خاتمی‌کمترین هزینه و دردسری برای جمهوری اسلامی‌ندارد.
 هزینۀ رد صلاحیت مشایی
در حقیقت، کسی که هنوز داوطلبی خود را اعلام نکرده است ولی ردّ صلاحیت او برای جمهوری اسلامی‌پرهزینه خواهد بود اسفندیار رحیم مشایی است.
طیف وسیعی از حوزویون و سیاسیون پیرو خط رهبری با تمام قوا علیه مشایی و وارد شدنش به میدان انتخابات جبهه گرفته‌اند و یقین دارند در صورتی که مشایی در فهرست کاندیداها ثبت نام کند و وزارت کشور نیز بر صلاحیت او مُهر تأیید بزند، شورای نگهبان صلاحیت او را رد خواهد کرد.
متقابلاً محمود احمدی‌نژاد قصد دارد راه را برای ورود مشایی به میدان مبارزه بگشاید و او را به جای خود بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
در این راستا، احمدی‌نژاد تا آنجا پیش رفته که تهدید کرده است در صورتی که صلاحیت مشایی از سوی شورای نگهبان رد شود، او نیز ناگفته‌ها را خواهد گفت و زیر بار انتخابات فرمایشی نخواهد رفت.
حجت الاسلام کاظم صدیقی هفته گذشته در خطبه‌های نماز جمعه تهران اظهار داشت «هر گروهی بنای ایجاد اختلاف در انتخابات داشته باشد به ملت، شهدا و کشور خیانت کرده است. مسؤولان سه قوه کاری نکنند که برای مردم ایجاد نگرانی کنند. هر کس بخواهد در مسأله تعیین صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان شک برانگیزد در واقع با مردم، با شهدا و شرع انور مقابله کرده است».
احمدی‌نژاد روز ۲۲ فروردین در سخنانی نسبت به «دخالت‌های احتمالی» در انتخابات هشدار داده و گفته بود «یک عده می‌گویند نظر رهبری این است که این شخص بیاید و آن شخص نیاید. به شما چه مربوط است؟ این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند».
پاسخ این سخن، حملاتی بود که علیه وی از هر سو آغاز شد.
اسماعیل احمدی‌مقدم فرمانده نیروی انتظامی‌گفت «برخی اشخاص سخنان شبهه‌آمیزی را مطرح می‌کنند مبنی بر این که دیگران برای مردم تصمیم می‌گیرند. این همان خطی است که دشمن دنبال می‌کند».
سردار سرلشکر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، یادآور «فتنه ۸۸» شد و اظهار داشت «مقامات جمهوری اسلامی‌مراقب باشند اقدامی‌انجام ندهند که سبب تنش در جامعه بشود» و سپردن پرچم ایران به دست اسفندیار رحیم مشایی در سخنرانی احمدی‌نژاد را از «مصادیق بارز چنین اقداماتی» شمرد که به گفتۀ او «غیر قابل توجیه» است.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ضمناً خبر داد که «نیروهای مسلح ما برای مشارکت در امر انتخابات، در جهت تحقق حماسۀ سیاسی (که رهبر به عنوان یکی از دو شعار سال جاری تعیین کرده است) و مقابله با هر گونه فتنه احتمالی در انتخابات پیش رو از آمادگی کامل برخوردار هستند» و اضافه کرد «بالاخره نیروهای مسلح ما نیروهای مجرّب هستند که یک بار فتنه ۸۸ را تجربه کرده و با جزئیات و چگونگی مقابله با این خطرات آشنا هستند. نیروهای مسلح ما موظف هستند که طرح ریزی و آمادگی داشته باشند و نسبت به نقاطی که ممکن است از آنجا اتفاقی بیفتد دیده بانی کنند».
فرمانده سپاه پاسداران، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری نیز خواستار حضور نیروهای بسیجی در انتخابات شد و تأکید کرد که «حضور بسیجیان در برگذاری این انتخابات و خلق حماسۀ سیاسی تأثیر فراوان دارد. مردم باید دست به انتخابی درست و صحیح بزنند و رئیس دولت آینده باید کسی باشد که بتواند کشور را از بحران‌های مختلفی که به آن دچار شده است برهاند».
 پوتین و مدودیف ایرانی
«پیروان خط رهبری» اسفندیار رحیم مشایی را متهم می‌کنند که قصد دارد با طرح شعارهای ملی گرایانه، حمایت رأی دهندگان، به‌ویژه جوانان را جلب کند و احمدی‌نژاد را نیز او به این خط کشانده است.
این موضوع در مصاحبه مفصل مشایی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به میان آمد و مشایی در پاسخ به این سؤال که شما در سخنان خود گفتید که به ایران پیش‌رو معتقد هستید، ولی منتقدان شما می‌گویند که شما با پافشاری بر موضوع ایران و مطرح کردن مکتب ایرانی در تلاش هستید که یک نوع پان ایرانیسم را ترویج دهید و در واقع شما بر موضوع ایران بیش از مذهب تأکید دارید، گفت: این‌ها برداشت‌های ضعیف این آدم‌هاست و ما کاری به تعدادی اشخاص نداریم. باید کسانی که اندیشه دارند این بحث‌ها را بکنند. وقتی کسی اندیشه ارائه نمی‌دهد و فقط نقد می‌کند ما چکار داریم، اجازه دهیم نقد کند، منتهی وقتی نقد می‌کنند و حرف می‌زنند آهسته آهسته حوصله و عادت کنند که بشود از آنها نیز نقد کرد. ما همین مقدار از آنها انتظار داریم. اگر اهانت می‌کنند بکنند، ولی آهسته آهسته عادت کنند که دیگران نیز آنها را نقد کنند، نه اهانت، نقد.
وی ادامه داد: «وقتی کسی نقد می‌کند از جایگاه مخفیانۀ خود بیرون می‌آید و در واقع در جلو قرار می‌گیرد. فرقی نمی‌کند که اهانت می‌کند یا نقد می‌کند. مردم آنها را می‌شناسند و آهسته آهسته بعد از چند سال داد و بیداد و فریادهایی که انجام دادند، مردم انتظار دارند نقادان دو خط هم بگویند، چیزی بگویند. اندیشه‌ای را نیز ارائه کنند که بتواند یک نسلی را سیراب، اقناع و ارضاء کند. نمی‌توانیم بگوییم که ما حرف را می‌گوییم، مهم نیست که ارضاء و یا اقناع کند، حرف باید ارضاء و اقناع‌کننده باشد.»
تجلیل و تحسین مشایی از احمدی‌نژاد نیز بخش قابل ملاحظه‌ای از این مصاحبه است. او می‌گوید: «امروز برای ایران شخص احمدی‌نژاد یک فرصت طلایی است. دکتر احمدی‌نژاد اکنون در سطح بین‌المللی یک شخصیت بی‌بدیل و بی‌نظیر است به‌ویژه در جهانی که از نبود عدالت و آزادی رنج می‌برد. امروز ایشان یک شخصیت آرمانی و شهیری است که جسارت او در برابر قدرت‌های زورگو زبانزد مردم جهان است.
رئیس دبیرخانه جنبش غیرمتعهدها با اعتقاد بر این‌که شخصیت حقیقی احمدی‌نژاد در حال حاضر برای ایران یک فرصت جهانی است، گفت: وقتی شخصیت حقیقی احمدی‌نژاد با مسؤولیتش در ایران همراه می‌شود، این باعث افزایش کمی‌و کیفی از حیث وسعت و تعمیق تاثیرگذاری می‌شود و به نظرم در پایان دولت آقای احمدی‌نژاد شخصیت ایشان در مقیاس ملی همچنان تاثیرگذار در لایه‌های مختلف اجتماعی با توجه به نوع نگاهی که ایشان در داخل منتشر کردند، خواهد بود؛ چرا که این نوع نگاه امروز فراگیر است و تبدیل به یک خودباوری در مقیاس ملی در بین مردم شده است. از طرف دیگر آقای احمدی‌نژاد دارای اثرگذاری وسیع جهانی هستند و قطعاً ایشان نباید موقعیت خود را نادیده بگیرند و از حساسیت خود نسبت به مسائل جهانی فاصله بگیرند.
آقای احمدی‌نژاد وقتی در یک کشور با رئیس‌جمهور آن کشور قرار می‌گیرد، نفودش از رئیس‌جمهور آن کشور بیشتر است و این به خاطر توانایی و ظرفیتی است که در ایشان وجود دارد، به خاطر مواضع بین‌المللی و جهانی ایشان است.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر بخواهد در مورد آینده احمدی‌نژاد تصمیم بگیرد و یک جایگاه حقوقی به او بدهد چه جایگاهی را برای او متصور خواهد بود؟ تصریح کرد: هیچ جایگاهی بعد از دولت دهم شایستگی ندارد که احمدی‌نژاد را در خود جای دهد. شما هر جایگاهی که برای آن تعریف کنید، احمدی‌نژاد در آن جا نمی‌شود و در واقع جایگاهی نداریم که او در آن جای بگیرد. احمدی‌نژاد اکنون نیز در جایگاه ریاست‌جمهوری نیست، بالاتر از ریاست‌جمهوری است.
همان‌طور که گفتم وقتی در یک کشوری حضور پیدا می‌کند، از رئیس‌جمهور آن کشور جایگاه بالاتری دارد، این جایگاه ربطی به ریاست‌جمهوری ندارد، البته ریاست‌جمهوری در ایران دارای جایگاه بسیار مهمی‌است؛ چرا که ایران خود کشور بسیار بزرگ و مهمی‌است، ولی من معتقدم آقای احمدی‌نژاد فراتر از این مقوله‌ها جایگاه دارد، لذا ایشان نباید به هیچ وجه موقعیت بین‌المللی خود را نادیده بگیرد و مثلا به امری بپردازد که بدون آن جایگاه بین‌المللی نیز آن کار شدنی است. به نظر من این ظلم است و اگر چنین کاری بکند یک ظالم بزرگ خواهد بود؛ چرا که یک ظرفیت بزرگ را معطل کرده است. آقای احمدی‌نژاد باید همچنان به‌عنوان یک نقش‌گذار و تأثیرگذار عمده بین‌المللی عمل کند.»!
متقابلاً محمود احمدی‌نژاد نیز تا هم اکنون هزینه زیادی به پای جانبداری از مشایی و ایستادگی برای نشاندن او بر کرسی ریاست جمهوری (به سبک پوتین ـ مدودیف) پرداخته است.
در سفر اخیر احمدی‌نژاد به اصفهان، آیت‌الله یوسف طباطبائی امام جمعه اصفهان از رفتن به فرودگاه برای استقبال وی خودداری کرد و گفت «دلیل این که بنده به استقبال ایشان نرفتم این است که از سخنان وی در خوزستان تشخیص دادم که این سفرها تبلیغاتی است و چون زمان تبلیغات نیست، این کارها خلاف است». مطابق سنت، در سفرهای داخلی رئیس جمهور، امام جمعه و نماینده ولی فقیه و بالاترین مقام‌های محلی به استقبال او می‌روند و اقدام امام جمعه اصفهان نشان از آن دارد که احمدی‌نژاد دیگر جایی در دربار ولایت فقیه ندارد.
کار به آنجا کشیده است که رئیس جمهور قبلاً محبوب و فعلاً مغضوب، از سوی وابستگان «بیت رهبری» آشکارا مورد اهانت قرار می‌گیرد.
محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای ملی و یکی از کاندیداهای «اصولگرایان» در یک برنامه انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد را «فردی بی‌ترمز» توصیف کرد که سیاست‌های خلاف قانون او باعث لطمه به کشور، از جمله تورم شدید و سقوط ارزش پول ملی ایران شده است.
روزنامه «کیهان» نیز که تا چندی پیش از ستایشگران احمدی‌نژاد بود در سرمقاله سه‌شنبه سوم اردیبهشت، رئیس جمهور را به‌عنوان «فردی ترسو» و «بلوف زن» و «بی‌صداقت» توصیف کرده که «نگران افشای پرونده‌های اطرافیان خویش است»!

کمیته برای پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر در ایران: این انتخابات توهین به حق انتخاب مردم ایران است...



حق انتخاب مردم
کیهان آنلاین- ۱۶ اردیبهشت ۹۲ – «کمیته برای پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر در ایران» طی اطلاعیه ای با اعلام اینکه «این انتخابات توهین به حق انتخاب مردم ایران است» از ایرانیان خارج کشور دعوت کرده است تا با شرکت در گردهمایی‌ها و تظاهرات اعتراض خود را به نحوه برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی‌در ایران که قرار است در خردادماه برگزار شود، نشان دهند. در این اطلاعیه از علاقمندان دعوت شده تا در تظاهراتی که قرار است روز شنبه ۱۱ ماه مه ۲۰۱۳ در شهر کلن آلمان برگزار شود شرکت کنند. متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
دعوت به تظاهرات 
این انتخابات توهین به حق انتخاب مردم ایران است 
در دفاع از انتخابات آزاد و منصفانه براساس معیارهای جهانی
در تاریخ ۲۵ خرداد ماه در ایران انتخابات ریاست جمهوری بر گزار می‌شود. این انتخابات نیز مانند تمام انتخابات‌های پیش از آن در جمهوری اسلامی‌هیچ شباهت و قرابتی با یک انتخابات آزاد و منصفانه ندارد. جمهوری اسلامی‌به عنوان یک نظام دینی با حاکم کردن اراده ولی فقیه به جای جمهور مردم و قوانین شرع به جای قوانین مبتنی بر حقوق شهروندی براساس نفی دموکراسی و اراده آزاد مردم پایه گذاری شد. نیروها و گرایش‌های مخالف و دگر اندیش به اشکال بسیار خشونتبار سرکوب شده و از شرکت در هرنوع انتخاب سیاسی محروم شدند. رژیم علاوه بر ارگان‌های امنیتی و نظامی‌سرکوب ، ارگانهایی همچون شورای نگهبان را برای دورنگهداشتن غیر خودی‌ها از روند انتخابات سازمان داد. تا قبل از اخراج اصلاح طلبان از حکومت و پیرامون ان ، نوعی رقابت انتخاباتی و در درون جناح‌ها وخودی‌های نظام وجود داشت. اما اکنون پس از رویدادهای خرداد سال ۸۸، آن تقلب بزرگ و جنبش عظیم مردم برای حقوق انسانی و شهروندی خود، علی خامنه ای و باند‌های حاکم بر ایران در صددند، انتخاباتی نمایشی و کنترل شده را سازمان دهند و میدان را بر اصلاح طلبان مدافع نطام نیز تنگ تر کرده اند. آنها می‌کوشند مردم تنها برای نمایش مثلا مشروعیت نظام به پای صندوق‌های رای بکشانند. 
برای اعتراض به پایمال شدن حق انتخاب و دیگر حقوق شهروندی در ایران 
برای افشای انتخابات جاری در ایران و تفاوت آن با انتخابات آزاد با معیارهای پذیرفته شده بین المللی 
برای تاکید بر خواست انتخابات آزاد و منصفانه براساس معیارهای جهانی 
گرد می‌آئیم تا مبارزه در راه دموکراسی در ایران را متحد به پیش ببریم
کمیته برای پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر در ایران
زمان: 
شنبه ۱۱ ماه مه ساعت ۱۶-۱۸ 
مکان: Köln, Dom Platz

از آسیا تا آفریقا تروریست‌ها و جاسوسان جمهوری اسلامی‌دستگیر و محکوم می‌شوند...



IR_Terror
کیهان آنلاین- ۱۶ اردیبهشت ۹۲- فقط در یک روز یک دادگاه در کنیا و دادگاه دیگری در کویت در مجموع شش تن را به جرم طراحی عملیات تروریستی و هم چنین فعالیت جاسوسی برای رژیم اسلامی‌ایران به حبس ابد محکوم کردند.
د رحالی که دادگاه عالی کویت امروز در یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کرد که حکم حبس ابد چهار جاسوس که برای رژیم جمهوری اسلامی‌در ایران جاسوسی می‌کردند تأیید شده است، دادگاه دیگری در کنیا، دو ایرانی به نام‌های احمد ابوالفتحی محمد و منصور موسوی را با صدور حکم نهایی به حبس ابد محکوم کرد. این دو تن در تیرماه سال ۹۱ به اتهام حمل پانزده کیلو ماده منفجره در کنیا بازداشت شده بودند. 
گفتنی است که در رابطه با فعالیت‌های جاسوسی، دادگاه کویت دو ایرانی و یک زن سوری را که در رابطه با همان شبکه دستگیر کرده بود، تبرئه نمود. چهار محکوم به حبس ابد پیش از این به اعدام  محکوم شده بودند و پس از استفاده از تخفیف، حکم آنها به حبس ابد کاهش یافت. از این چهار جاسوس، دو تن ایرانی، یک تن کویتی و یک تن دیگر نیز بدون تابعیت اعلام شده است. جرم این متهمان،  انتقال اطلاعات مربوط به تأسیسات نظامی‌کویت و آمریکا به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌و هم چنین طراحی عملیات تروریستی است. رژیم ایران اتهاماتی را که از این طریق متوجه آن می‌شود، انکار و رد کرده است.
در مورد متهمانی که در کنیا به حبس ابد محکوم شده اند، جرم آنها تلاش برای انجام عملیات تروریستی علیه منافع آمریکا، اسراییل، انگلستان و عربستان سعودی اعلام شده است. وکلای این محکومان گفته اند که آنها خود را بیگناه می‌دانند و از همین رو تقاضای تجدید نظر خواهند کرد. یکی از این متهمان به نام ابوالفتحی مدعی شد که در دوران بازداشت از سوی مأموران اسراییلی مورد بازجویی قرار گرفته و بر خلاف میل او «داروهایی» به وی تزریق شده است. وی هم چنین مدعی شد که مورد شکنجه قرار گرفته است. رییس دادگاه کنیا مقرر نمود که در مورد همه این ادعاها تحقیق شود.  
عکس احمد ابوالفتحی محمد و منصور موسوی تروریست‌های جمهوری اسلامی‌را در دادگاه کنیایی نشان می‌دهد.

اختصاصی کیهان لندن- گفتگوی نازنین انصاری با شاهزاده رضا پهلوی...


اختصاصی کیهان لندن- گفتگوی نازنین انصاری با شاهزاده رضا پهلوی

رضا پهلوی
بزرگ ترین چالش کنونی شورای ملی ایران قرار دادن گزینه انتخابات آزاد در برابر انتخابات تقلبی پیش رو است.
هم اکنون نقش سیاسی من پررنگ تر از نقش نهادی احتمالی من است.
فلسفه من آشتی ملّی، عفو عمومی‌ و افزایش گزینه‌هاست.
نازنین انصاری در گفتگویی با شاهزاده رضا پهلوی که دیروز در نشست مجمع مؤسس «شورای ملی ایران» (INC) در پاریس انجام گرفت از اهداف و دستور کار «شورای ملی ایران» و نقش وی در آن پرسید. 
پرسش: شاهزاده رضا پهلوی، آیا شما خودتان را شاه مملکت می‌دانید یا یک فعال سیاسی؟ آیا وارث فرّ ایزدی هستید یا نه، این فرّ نزد مردم ایران است؟
پاسخ: من که هنوز پادشاه ایران نشدم. بایستی مردم ایران تعیین کنند. من خودم را یک ایرانی می‌دانم با یک وظیفه ولی و یک دِینی که به مملکت ام دارم. بعضی‌ها مرا به عنوان پادشاه قبول دارند. بعضی دیگر که مخالف پادشاهی هستند، مرا به عنوان یک شهروند ایرانی می‌شناسند. 
مسئله برای من پست و مقام نیست بلکه نجات کشورم است و رسیدن به یک سری اهدافی که اعتقاد دارم باید مملکت ما اگر می‌خواهد به نقطه پیشرفت برسد باید آنها را داشته باشد. من کشورها و سیستم‌های مختلف دنیا را از نزدیک دیدم و مطالعه کردم. می‌دانم چگونه کار می‌کنند و چه ضمانت‌های حقوقی، سیاسی و اقتصادی برای مردم در بیشتر حکومت‌های باز و دمکراتیکی هست که مسئول و جوابگوی ملت هستند. تا وقتی که به آن مرحله نرسیم مشکلات مملکت ما حل نخواهد شد. ربطی به موضوع فرّ داشتن یا نداشتن ندارد. من از یک دید پراتیک به این مسئله نگاه می‌کنم. هم اکنون نقش سیاسی من پر رنگ تر از نقش نهادی احتمالی من است. 
شرط اول من برای شرکت در این حرکت از نظر خودم وظیفه ای است که به عنوان یک رأی دهنده در آن کشور می‌توانم داشته باشم در راستای نجات کشور و اگر می‌خواهم یک همبستگی ایجاد کنم بایستی یک نقش بی طرف داشته باشم. مسئله در این فاز، اولویت دادن به رسیدن به حق رأی مردم است.
پرسش: در این نشست رأی گیری شد و اعضای «شورای عالی» و «دفتر سیاسی» انتخاب شدند. شما نیز به عنوان سخنگوی «شورای ملی ایران» انتخاب و معرفی شدید. گام بعدی شما چیست؟
پاسخ: بستگی خواهد داشت به دفتر سیاسی و روش کار و تشکیل کمیته‌های آن و البته بستگی خواهد داشت به امکانات مالی چون شرط ما از روز اول این بوده که کوچک ترین کمک دولتی را نخواهیم پذیرفت. کمک بایستی از بخش خصوصی و عادی و شهروندان بیاید.
قطعا اولین اولویت‌ها به چالش کشیدن جمهوری اسلامی‌در انتخابات قلابی است و در واقع انتصابات پیش رو است. یک عمری مردم ایران مواجه بودند با انتخاب بین بد و بدتر در راستای اصلاح طلبی با ارزوی اصلاحاتی که هیچ وقت قد نداد و دلایلی هم دارد که هیچ وقت انجام نشد.
این بار، یکی از خواسته‌های بنیادی شورا همین هست که مردم ایران اکنون یک گزینه دیگری هم دارند، چه برای مصرف داخلی و چه مصرف بین المللی و آن هم این است که با تحریم کلی این انتخابات از رژیم روی برگردانید و در عوض همین خواستی را که شورا به دنبالش است پیگیری کنید. می‌خواهیم حاکمیت به مردم ایران برگردد و به دست مردم سپرده شود. بنا بر این خواست ما انتخابات آزاد است. 
از طرف دیگری اعتقاد دارم که وارد شدن چنین گزینه ای در سطح بین المللی در جایی که ما نمی‌توانیم این انتظار را داشته باشیم که سیاست بیان شده کشورهای خارجی سیاست تغییر نظام باشد، بسیار مهم است. ما خواهان حمایت دولت‌های دمکراتیک از یک خواست به حق هستیم که از هر ملتی یا کشوری که برای تعیین سرنوشت شان از طریق انتخابات آزاد مبارزه می‌کنند پشتیبانی کنند. این کمک را از جهانیان خواهیم خواست که در این حالت می‌رسیم به دو حالت ممکن: یا جمهوری اسلامی‌داوطلبانه زیر این فشارها صحنه قدرت را واگذار می‌کند و اجازه می‌دهد که انتخابات آزاد برگذار شود که همه می‌دانیم چنین نخواهد شد. در این صورت می‌دانیم چاره‌ای به جز این نیست که دنبال انحلال و براندازی این نظام از طریق راه‌های نافرمانی مدنی و بدون خشونت باشیم. در چنین حالتی سیاست جهانی به جای اینکه تحریم اقتصادی را با هدف تغییر رفتار رژیم دنبال بکند باید این بار درک کند که این فشارهای بیرونی برای تغییر رژیم لازم است ولی کافی نیست و باید آن را تکمیل کند با حمایت مستقیم از کنش‌های سیاسی درون کشور. باید مجموعه این دو فشار را برای فروپاشی و سرنگونی رژیم به کار بگیرد.
و ضمنا از این فرصت استفاده می‌کنم و تأکید می‌کنم که یکی از فلسفه‌هایی که همیشه داشتم و امیدوارم بتوانم به این شورا انتقال دهم این است که مسئله برای ما فقط تغییر رژیم نباید باشد و روندی که به آن باید اعتقاد داشته باشیم جزو مهم آن آشتی ملی و عفو عمومی‌است. خیلی‌ها داخل این رژیم گیر کرده‌اند، الزاما دلشان با رژیم نیست و با مردم است و حق دارند نگران باشند که اگر رژیم عوض شود تکلیف ما چه خواهد شد؟ الان از بخش‌های دولتی و اداری تا آنهایی که در بخش‌های انتظامی‌هستند نگرانند که اگر نظام تغییر کند تکلیف آنها چه خواهد شد؟ ایا اگر این رژیم برود همان بلایی که خمینی و دار و دسته‌اش بر سر امرای ارتش شاهنشاهی آوردند گریبانگیر ما هم خواهد شد؟ اگر بدانند که آینده آنها در خطر نیست و بیشتر آنها سر پست‌هایشان خواهند ماند، این فاکتور مهمی‌است برای کمک کردن به فروپاشی رژیم از درون. چون به هر حال هر طوری که نگاه کنید مردم ایران با این گزینه طرف خواهند بود که بسیار کم هزینه‌تر است نسبت به گزینه‌هایی که برای مملکت‌مان بسیار گران تمام خواهد شد مانند حمله نظامی‌یا گرفتاری‌های دیگر از جمله آنچه در منطقه وجود دارد مانند جنگ شیعه و سنّی؛ و یا فروپاشی ایران که نیروهای تجزیه طلب هم دارند زمزمه‌اش می‌کنند. در هر صورت، این یک فرصت طلایی است. این شورا لااقل با وارد کردن این آلترناتیو می‌تواند نقش مهمی‌در یکی دو ماه آینده و اتفاقاتی که ممکن است با انتخابات رژیم و مقاومت ما در تابستان بیفتد بازی کند.
پرسش: شما فکر می‌کنید که این شورا تا یکی دو ماه اینده این توان را خواهد داشت؟
پاسخ: امیدوارم چه کسانی که با این شورا و برنامه‌اش در ارتباط هستند و چه کسانی که تا کنون نخواسته‌اند آن را حمایت کنند، اهمیت این گزینه را در مقابل مانورهای جمهوری اسلامی‌از یک سو و نداشتن گزینه‌های دیگر از دید جامعه جهانی درک کنند. امروز این فرصت پیش آمده. اگر ما نتوانیم نشان بدهیم که جمهوری اسلامی‌تمام راه‌های رسیدن به آنچه را که مردم می‌خواهند عملا به بن‌بست رسانده، هیچ راهی به غیر از اینکه رژیم را دور بزنیم یا راه‌هایی در ماورای این رژیم برای تغییر آن در پیش بگیریم نداریم.
خیلی از نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب که تا دیروز به دنبال اصلاح رژیم بوده‌اند بخصوص بعد از آخرین دوره انتخابات ریاست جمهوری دارند متوجه می‌شوند که پشتیبانی از این رژیم بی فایده است و تنها راه رسیدن به خواسته‌هایشان عبور کردن از این نظام است. امیدوارم که خصوصیاتی که این شورا ارائه می‌کند یک مرکز مراجعه و همسویی و همکاری باشد. 
تکرار می‌کنم که این شورا، مجلس آینده مملکت نیست، ما خودمان را نماینده مردم ادعا نمی‌کنیم. ادعای آلترناتیو بودن هم نمی‌کنیم، مثل سازمان مجاهدین. فقط می‌گوییم که ما نماینده یک فرایند سیاسی دمکراتیک هستیم که خواست اصلی‌اش رسیدن به همان حق رأی و صندوق رأی به عنوان میزان تعیین خواست جامعه است.
بنا بر این درِ این شورا به روی هر گرایش و هر تشکلی که به مفادی که در فراخوان آن امده است اعتقاد دارد باز است و امیدوارم که در فازهای بعدی گسترش پیدا کند چون توان‌ها بیشتر خواهد شد و سرعت و بازدهی و سطح کار از نظر کیفی افزایش پیدا خواهد کرد. فلسفه من افزایش گزینه‌هاست و نه حذف گزینه‌ها.
پرسش: آیا مکان دبیرخانه خود را به اروپا منتقل خواهید کرد؟
پاسخ: این یک امر جداگانه است از فعالیت شورا. امیدواریم اجلاس‌های دیگری را که در پیش خواهد بود در مناطق دیگر جهان برگذار کنیم تا به دیگران نیز فرصت شرکت داده شود. 
از لحاظ نقش شخصی خودم بستگی خواهد داشت به نقشی فراتر از آنچه که تا به حال در حمایت و پشتیبانی از کار شورا انجام داده‌ام. به هر حال همان طوری که می‌دانید بیشتر فعالیت‌های من با افرادی است که در اروپا هستند و بیشتر کار من و تیم من عملا اینجاست و تنها مسئله نقل مکان فیزیکی خود من است. ولی می‌توانم به شکل رسمی‌تری برنامه‌ریزی بکنم. چون تا به حال ارتباطاتی که با من بوده از طریق دبیرخانه خصوصی من بوده است. با توجه به کارهای جدید ممکن است لازم باشد که دفتر سیاسی خود را در اینجا داشته باشم که فرق می‌کند با نقشی که دبیرخانه کنونی و شخصی من دارد.

گزارشگران بدون مرز: خامنه ای و احمدی نژاد متهم به ارتکاب جرائم ضدانسانی هستند و باید محاکمه شوند...



ahmadinejad-khamenei-khatami
کیهان آنلاین- ۱۵ اردیبهشت ۹۲- به گزارش سایت «گزارشگران بدون مرز» به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات این نهاد بین المللی فهرستی از ۳۹ دشمن آزادی اطلاع رسانی منتشر کرده است که در آن از رؤسای دولت‌ها، سیاستمداران تا سازمان‌های تبهکار دیده می‌شوند. بنا به این گزارش، کریستف دولوار دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز در این باره اعلام کرد:« دشمنان آزادی اطلاع رسانی مسوول بدترین سخت‌گیری‌ها علیه رسانه‌ها و کارکنان آن‌ها هستند و اقدامات‌شان نیز بیش از پیش تاثیرگذار است. سال ٢٠١٢ میلادی به شکل تاریخی، با ثبت رکورد تازه‌ای از کشته شدن روزنامه‌نگاران، سالی پرخشونت برای حرفه‌کاران رسانه‌ها بود. روز جهانی آزادی مطبوعات که از سوی گزارش‌گران بدون مرز پیشنهاد و با توافق سازمان یونسکو از سال ۱٩٩٠ به روزی در تقویم جهانی تبدل شده است، روزی است برای همایش از همه‌ی روزنامه‌نگارانی که با جان و جسم و آزادی خود، هزینه‌ی تعهد به وظیفه اطلاع رسانی را می‌پردازند. این روز همچنین، روزی است برای محکوم کردن مصونیت از مجازات که دشمنان آزادی رسانه‌ها از آن بهره‌مند هستند.»
نکته مهم در این گزارش در رابطه با ایران، مواردی است که درباره زمامداران رژیم جمهوری اسلامی‌مطرح شده است. بنا به این گزارشف دو دشمن آزادی اطلاع رسانی در ایران محمود احمدی نژاد رئیس جمهور و علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی‌ایران، پیشاپیش برای منصرف کردن رسانه‌ها از پوشش خبری مستقل انتخابات ریاست جمهوری ٢۴ خرداد سال جاری سرکوب خود را تشدید کرده‌اند. شاهد آن موج بازداشت‌های و احضارهایی پیشگیرانه‌ای است که از دی ماه سال گذشته آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. 
این گزارش در دو بخش زیر عنوان‌های «کیفرخواست علیه علی خامنه ای» و «کیفرخواست علیه محمود احمدی نژاد» آنها را متهم به سرکوب و نقض فاحش حقوق بشر نموده و خواستار محاکمه آنها شده است. این اتهام و تقاضای محاکمه رهبر و رییس جمهوری اسلامی‌در ادامه و همراهی با تلاش‌هایی که از سوی نیروهای سیاسی و فعالان حقوق بشر برای فشار بر سران رژیم ایران صورت می‌گیرد، یک گام مهم در افشای حاکمان ایران و روشنگری افکار عمومی‌جهان نسبت به وضعیت اسفبار ازادی و حقوق بشر در جامعه ایران است. گزارشگران بدون مرز کیفرخواست خود را علیه خامنه ای و احمدی نژاد چنین تنظیم نموده اند:
کیفرخواست علیه علی خامنه‌ای
سید علی خامنه‌ای شما یکی از بنیان‌گذاران رژیم جمهوری اسلامی‌ایران و به این عنوان یکی از معماران نظام سرکوب و سانسور حاکم بر ایران از سال ١٣۵٧ هستید.با جانشین شدن آیت‌الله خمینی در سال ١٣۶٨، شما سخت‌گیری وفشار بر روزنامه‌نگاران، شیطان سازی از رسانه‌های خارجی و رسانه‌های تازه را تشدید کردید. نظر به مسئولیت‌های شما از فردا قدرت گیری اسلام‌گرایان در ایران، گزارش‌گران بدون مرز شما را به ارتکاب جرایم زیر متهم می‌کند:
به عنوان، عضو شورای انقلاب، مسئول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، رئیس جمهور و سپس ولی فقیه و رهبر جمهوری اسلامی‌ایران از سال ١٣۵٧ ، متهم به جرم‌هایی چون بازداشت خودسرانه، زندانی کردن غیر قانونی و شکنجه. شما مسوول ناپدید کردن دست‌کم صدها روشن‌فکر و روزنامه‌نگار و وب‌نگار از سال ١٣۵٧ تا امروز هستید.
شما در سال‌های دهه شصت در اعدام روزنامه‌نگاران: اصغر امیریان، سیمون فرزامی،نصراله آرمان،سعید سلطانپور،رحمان‌هاتفی منفرد و … مسوولیت مستقیم داشته‌اید.
شما در سال‌های دهه هفتاد با حمایت از ماموران وزارت اطلاعات، در قتل تعداد دیگری از روزنامه‌نگاران و روشنفکران، از این میان ابراهیم زال زاده،مجید شریف،محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و پیروز دوانی، آمریت و مسئولیت داشته‌اید.
عاملان کشتن زهرا کاظمی‌در زندان در سال ١٣٨٢ ، آیفر سرچه در سال ١٣٨۴، وبلاگ‌نویس جوان امیدرضا میرصیافی در سال ١٣٨٧ ، علیرضا افتخاری در سال ١٣٨٨ و ستار بهشتی در سال ١٣٩١ تحت حمایت شما از مجازات مصون مانده‌اند.
شما عامل چیرگی خودسری و مصونیت از مجازات در کشور هستید. هیچ‌کدام از عاملان تضییقات و جنایات نام برده شده در بالا، که همه وزیر و صاحب منصب کلیدی در دستگاه قضایی و از نزدیکان شما هستند، مانند:محمد محمدی ریشهری،مصطفی پورمحمدی،غلامحسین محسنی اژه‌ای، قربانعلی دری نجف‌آبادی و سعید مرتضوی و… به دست عدالت سپرده نشده‌اند و بدتر آنکه همه آن‌ها از سوی شما ارتقا مقام یافته‌اند.
شما در اردیبهشت ١٣٧٩ دستور حمله به مطبوعات اصلاح‌طلب منتشر شده در فردای انتخاب محمد خاتمی‌به ریاست جمهوری ایران، در سال ١٣٧۶ را صادر کردید. از آن پس بیش از ٣٠٠ رسانه که شما آن‌ها را « پایگاه دشمن خارجی در داخل کشور» خوانده بودید، توقیف و ده‌ها هزاران صفحه بر روی اینترنت سانسور شده‌ است، بیش از ۵٠٠ روزنامه‌نگار و وب‌نگار خودسرانه بازداشت، شکنجه و ناعادلانه به حبس‌های سنگین محکوم شده‌اند. بسیاری دیگر از این حرفه‌کاران رسانه‌ها مجبور به ترک کشور شده‌اند. این سرکوب رسانه‌های جدید و شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای را هم که در خارج از ایران پخش می‌شوند، هدف قرار داده است.
تحت قیومیت شما، ایران امروز، به یکی از بزرگترین زندان‌های جهان برای نقش افرینان اطلاع رسانی تبدیل شده است.
شما همچنین مبتکر « اینترنت حلال» هستید که با تشکیل شورا و نهادهای متعدد و تحت مسئولیت شما، آپارتاید دیجیتالی را بر مردم ایران تحمیل می‌کنند.
شما برای نقض فاحش آزادی اطلاع رسانی در ایران که ناقض اصل ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر است، باید محاکمه شوید.
کیفر خواست علیه محمود احمدی‌نژاد
آقای محمود احمدی نژاد شما از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی‌ایران علی خامنه‌ای بودید و پس از رسیدن به قدرت از سال ١٣٨۴ مسوولان تشدید سرکوب علیه روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران هستید. به این عنوان، گزارش‌گران بدون مرز شما را به ارتکاب جرائم زیر متهم می‌کند:
در همراهی و اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی‌ایرانعلی خامنه‌ای، صدور دستور سرکوب نظام‌مند مخالفان پس از انتخاب مجددتان به ریاست جمهوری در انتخابات مورد مناقشه ٢٢ خرداد ١٣٨٨ توقیف و تعطیلی بیش از ٢٠٠ روزنامه از سوی هیات نظارت بر مطبوعات، ارگان سانسور دولتی تحت ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی‌در دو دوره‌ی ریاست جمهوری شما.
اجرای سیاست‌های رهبر جمهوری اسلامی‌در نفی حق دانستن و مطلع شدن مردم ایران.
به عنوان رئیس هیات دولت، مسولیت مستقیم در بازداشت و شکنجه‌ی بیش از سیصد روزنامه‌نگار و وب‌نگار از سوی وزارت اطلاعات تحت ریاست شما، در پس از اعتراض‌های مردمی‌به انتخابات مورد مناقشه‌ی ٢٢ خرداد ١٣٨٨
تشکیل هیات دولتی مرکب از اعضای با سابقه‌ی امنیتی، ماموران وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران به ویژه سه وزارت‌خانه‌ی اطلاعات، کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی، با وزرایی که در جنایت علیه روزنامه‌نگاران دخالت داشته‌اند. همراهی با رهبر جمهوری اسلامی‌در سرکوب و سانسور رسانه‌های اصلاح طلب، در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی.
شما برای نقض فاحش آزادی اطلاع رسانی در ایران که ناقض اصل ١٩ اعلامیه جهانی حقوق بشر است، باید محاکمه شوید.
—————————————————————————————–
عکس محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی‌کنونی، آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی‌و حجت الاسلام محمد خاتمی‌رییس جمهوری اسلام دو دوره از  ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ را نشان می‌دهد.

عکس‌هایی از نشست مجمع مؤسس «شورای ملی ایران – INC» در پاریس...



شورای ملی ایران
کیهان آنلاین- گردانندگان نشست مجمع مؤسس «شورای ملی ایران» از راست به چپ: شاهین نژاد، زرین محی الدین، ناصر محمدی.
برای دریافت عکس‌ها در اندازه بزرگ تر روی آنها کلیک کنید.


شورای ملی ایرانApr2013_4
شورای ملی ایرانشورای ملی ایران
Apr2013_9Apr2013_7
Apr2013_6Apr2013_8
Apr2013_2Apr2013_10
 عکس‌ها از شهره حقیقت برای کیهان لندن

خونریزی معده سعید عابدینی، کشیش محبوس در انفرادی...


سعید عابدینی روز دوشنبه از بند٢۴٠ انفرادی به بیمارستان مدرس تهران منتقل و پس از درمان سرپایی به زندان اوین بازگردانده شد.

سعید عابدینی که یکی از ده زندانی سیاسی در انفرادی است جهت درمان ناراحتی و خونریزی معده به بیمارستان اعزام و پس از ویزیت پزشک به سلول انفرادی بازگردانده شد.

یکشنبهٔ گذشته پس از آنکه مقامات زندان خواسته غیر قانونی عزل سعید مدنی وکیل بند منتخب زندانیان را مطرح کردند، بند امنیتی ۳۵۰ زندان اوین شاهد یک سلسله اقدامات اعتراضی بود که نهایتا با مداخله گارد ویژه زندان ده تن از زندانیان به نام‌های سعید مدنی، عبدالله مومنی، ابوالفضل عابدینی نصر، سیامک قادری، امیرخسرو دلیرثانی، محمدحسن یوسف‌پورسیفی، سعید عابدینی، کامران ایازی، محمد ابراهیمی و پوریا ابراهیمی به انفرادی منتقل و ممنوع الملاقات شدند.

این زندانیان برخلاف وعدهٔ مسئولان که ظرف ۴۸ ساعت به بند عمومی بازخواهند گشت همچنان در انفرادی به سر می‌برند و در این مدت سیدمحمد ابراهیمی که در سلول انفرادی دچار خون ریزی ریه شده و پس از انتقال به بهداری زندان به همراه کپسول اکسیژن به سلول بازگردانده شد.

عبدالله مومنی هم در روزهای اخیر با شدت گرفتن مشکلات دندان و لثه رو به رو شده اما در خصوص درمان وی اقدامی صورت نگرفته است.
هرانا

افزایش فرار ایرانیان از جهنم ولایت فقیه...


 ایران  رتبه نخست مهاجرت نخبگان در جهان را دارد.
منبع حکومتی: فرار مغزها اولین باری نیست که از سوی جامعه‌شناسان و کارشناسان فرهنگی مطرح می‌شود این موضوع در دهه‌های پیش هم در کشور وجود داشته است، اما در سال‌های اخیر روند خروج جوانان به ویژه دانشجویان به‌گونه‌ای بوده است که بسیاری از افراد نسبت به خروج جوانان از کشور واکنش نشان داده‌اند. همچنین آمارهای موجود از افزایش خروج از کشور نخبگان ایرانی حکایت دارد؛ این در حالی است که محمود احمدی‌نژاد بارها و بارها در واکنش به منتقدان افزایش روزافزون «فرار مغزها»، تعبیر فرار مغزها از ایران را تعبیری «غلط» دانسته و گفته است: «ما فرار مغز نداریم زیرا می‌بینیم بسیاری از ارزش‌های فرهنگی ملت‌های شرق آسیا حاصل سفر ایرانی‌هاست.
سایت حکومتی تابناک نوشت:  قشر تحصیلکرده ایرانی در سال‌های اخیر به دلایل گوناگون ایران به قصد زندگی در کشورهای مختلف جهان ترک کرده‌اند. این پدیده آنچنان رواج داشته است که در چند سال گذشته صندوق بین‌المللی پول، ایران را از نظر مهاجرت نخبگان در رتبه نخست قرار داد.
تابناک: هفته نامه متن نوشت، آمارهای سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد چهار تا پنج میلیون مهاجر ایرانی در ۲۲ کشور جهان سکونت دارند که سهم آمریکا یک میلیون و ۴۰۰هزار مهاجر ایرانی است. بیش از یک چهارم ایرانی تبارهای آمریکا دارای مدارک فوق‌لیسانس و دکترا هستند.
امارات متحده عربی با ۸۰۰هزار ایرانی در رده دوم و کشورهای انگلستان و کانادا هرکدام با ۴۱۰ هزار، آلمان با ۲۰۰هزار، فرانسه با ۱۵۵ هزار و سوئد با ۱۱۰هزار ایرانی از لحاظ سکونت ایرانیان در کشورهای خارجی در رده‌های بعدی قرار دارند.
خروج نخبگان
فرار مغزها اولین باری نیست که از سوی جامعه‌شناسان و کارشناسان فرهنگی مطرح می‌شود این موضوع در دهه‌های پیش هم در کشور وجود داشته است، اما در سال‌های اخیر روند خروج جوانان به ویژه دانشجویان به‌گونه‌ای بوده است که بسیاری از افراد نسبت به خروج جوانان از کشور واکنش نشان داده‌اند. همچنین آمارهای موجود از افزایش خروج از کشور نخبگان ایرانی حکایت دارد؛ این در حالی است که محمود احمدی‌نژاد بارها و بارها در واکنش به منتقدان افزایش روزافزون «فرار مغزها»، تعبیر فرار مغزها از ایران را تعبیری «غلط» دانسته و گفته است: «ما فرار مغز نداریم زیرا می‌بینیم بسیاری از ارزش‌های فرهنگی ملت‌های شرق آسیا حاصل سفر ایرانی‌هاست.
ایرانیان هرجا باشند منشاء خیر و برکت و پیشرفت هستند» با این حال براساس پژوهش علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران، روند خروج جوانان ایرانی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور افزایش یافته است. براساس آمارهای این پژوهشگاه ۲۵درصد از مجموع تحصیلکردهای ایران درکشورهای توسعه یافته زندگی می‌کنند که نزدیک به ۴۰درصد از این مهاجران را زنان نشکیل می‌دهد، پنج هزار و ۶۲۶جوان ایرانی در دانشگاه‌های این کشورها ثبت‌نام کرده‌اند که نسبت به سال قبل ۱۹درصد افزایش داشته است.»
آمارهای مرکز علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران همچنین نشان می‌دهد در ۸۰روز نخست سال ۹۱ بیش از هزار جوان ایرانی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته‌اند که بیشتر ۲۲ ساله هستند  وبا هزینه شخصی دست به مهاجرت زده‌اند. همچنین به گزارش صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۰۹ ایران بین ۹۱ کشور توسعه یافته رتبه نخست را در مهاجرت نخبگان به دست آورده است.
براساس همین گزارش سالانه۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده برای خروج از کشور اقدام می‌کنند. همچنین براساس آمار ارائه شده از سوی مجلس شورای اسلامی تا سال ۱۳۸۹، ۶۰هزار نخبه ایرانی از کشور مهاجرت کرده‌اند که اغلب از نخبگان المپیادهای علمی و ترازهای برتر دانشگاه‌ها بوده‌اند.
در چند سال گذشته صندوق بین‌المللی پول، ایران را از نظر مهاجرت نخبگان در رتبه نخست قرار داد، همچنان اخباری منتشر شده است که براساس آن بسیاری از فرزندان مسئولان ارشد جمهوری اسلامی هم که برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفته‌اند. علاقه‌ای به بازگشت ندارند. سایت «جوان آنلاین» گزارش کرده که سه هزار نفر از فرزندان مقامات جمهوری اسلامی که در کشورهای خارجی مشغول به تحصیل هستند حاضر به بازگشت به ایران نیستند.
این سایت نوشته است از حدود سه سال پیش، مجلس، وزارت علوم و امور خارجی تلاش‌هایی را برای بازگرداندن فرزندان مسئولان آغاز کرده‌اند، البته تلاش‌های آنها تاکنون بی‌نتیجه بوده است. بسیاری از کارشناسان اجتماعی و فرهنگی معتقدند که مهاجرت نخبگان و همچنین عدم بازگشت بسیاری از جوانان به کشور به علت شرایط نامناسب اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور است که دولت به ویژه در چند سال اخیر، برای حل این مسائل برنامه‌های راهبردی نداشته است.

http://parsdailynews.org/htms/7007