۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

بیانیه شاهزاده رضا پهلوی در مورد موضع گیری عامل رژیم درباره خطه خوزستان...

article picture
 

جانم فدای ایران


 نظام اشغالگر جمهوری اسلامی بر عرصه تمامیت ارضی کشورمان تعرض می نماید و آقایان اهمیت و اولویت سوریه را برای ایران بیشتر از خوزستان می خوانند.


خوزستان سرزمین دلاور زنان و مردان حماسه آفرین، میراث گرانقدر و تاریخ ارزنده ایرانزمین از حکومت ایلامیان و بالندگی هخامنشیان در شوش، اشکانیان در مسجد سلیمان، مدافعان ایرانشهر ساسانی در شوشتر، تا جلوه گاه دانش پروری و خِردمداری نیاکان ما در گندی شاپور، بهشت تمدن و پاره ی تن ایران است.


پس از اشغال سرزمینمان در عصر کنونی، توسط حاکمان خودمدار و تمامیت خواه ولایتی، خوزستان مرکز استخراج نفت، نان آور ملت ایران، در پی یورش و تعرض ارتش صدام حسین به کشورمان دچار آسیب و خسارات جبران ناپذیری شد. در طول جنگ خانمانسوز هشت ساله، فرزندان مام میهن در عشق به وطن و برای حفظ وجب به وجب این مرز و بوم در شوش، شلمچه، بستان، هویزه، دزفول، سوسنگرد، اهواز، شادگان، اندیمشک و خرمشهر جان باختند و دست متجاوز بیگانگان را از کشورمان کوتاه نمودند.


جمهوری اسلامی در طی سی و چهار سال گذشته با اندیشه صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورها، هدفمند با استفاده از سرمایه های کشورمان به تخریب هویت ایرانی پرداخته است و تنها اولویتش حفظ بقای نظام جمهوری اسلامی در مقابل «ایران» و «ایرانیت» است.


آقایان برای حفظ قدرت و ادامه حیات نظام ضد بشری جمهوری اسلامی مسئله هسته ایی را حق مسلم خود می دانند و به دفاع از همتای انسان ستیز خود « بشار اسد » به خود این اجازه را می دهند که سوریه را بر خاک مقدس خوزستان مام وطن اولویت دهند.


آقای علی خامنه ایی و یاران


زمان آن رسیده است که ایران را به ایرانیان باز گردانید، ایران را آزاد بگذارید و بدانید که دلیران این آب و خاک از فداکاری و از خودگذشتگی برای نگهداشت هر گوشه ایرانزمین دریغ نخواهند نمود.


ایران را رها کنید و به همتای خود بشار بپیوندید و ایران را برای دلیران ایرانمان آزاد بگذارید.

 

 چـو ایـران نباشــد تــن من مباد                         در این بوم و بر زنده یک تن مباد


 همه سر به سر تن به کشتن دهیم            از آن به، که کشور به دشمن دهیم


اگر کُشت خواهد تو را روزگار              چه نیکوتــر از مرگ در کارزار

پاینده ایران


رضا پهلوی

 ۲۷ بهمن ماه ۱۳۹۱


 

 

The Secretariat of Reza Pahlavi


P.O. Box 341907, Bethesda, MD. 20827, U.S.A.


Tel: 301-765-7007  Fax: 301-765-7009  Email: rpsec@rezapahlavi.org


www.RezaPahlavi.org 






Google+ : plus.google.com/+rezapahlavi


ماشین کشتار ولایت فقیه ترمز ندارد، اعدام 10 نفر در اراک ، زاهدان و شیراز...

article picture
 
اعدام در ملاء عام 3 زندانی در شیراز

منبع حکومتی:حکم حد الهي اعدام سه نفر متجاوز ، صبح امروز یکشنبه در شهر صدراي شيراز و در ملاء عام به اجرا درآمد.

به گزارش مهر، اين سه متهم به نام هاي (ح-ع) ، (ي-ف) و (م-و) پس از ربودن طفل صغيري، با تهديد اقدام به تجاوز به عنف به وی كرده بودند.

در حاشيه اجراي اين حد الهي كه با حضور جمع كثيري از مردم مؤمن شيراز برگزار شد، معاون دادستان شيراز گفت: حد الهي لواط طبق شرع انور اسلام و قانون مجازات اسلامي قتل است كه تعیین كيفيت و نحوه آن بر عهده حاكم شرع و قاضي دادگاه صادر كننده است.

قاضي كوروش زارعي در تشريح اقدام مجرمانه معدومين گفت: مجرميني كه هم اكنون به دار مجازات آويخته شدند اقدام به ربودن پسر بچه صغيري كرده بودند كه پس از اتمام كلاس درس قصد عزيمت به منزل را داشته است.

وي افزود: سه نفر مجرم كه حكم الهي در خصوص آنان به اجرا درآمد پسر بچه را به حاشيه شهر منتقل كرده و به عنف، اکراه، تهديد و ضرب و جرح به گاراژي در حاشيه شهر برده و اقدام به آزار و اذيت جنسي، جسمي و روحي شديدي كرده بودند به نحوي كه آخرين رمق حيات پسر بچه را از وي سلب كرده و سپس قرباني خود را نيمه جان در شهر رها كرده بودند.

معاون دادستان شيراز در ادامه تصريح كرد: با پيگيري هاي مرجع انتظامي و دستگاه قضايي استان مجرمين شناسايي و پس از انجام تشريفات قانوني در شعبه دوم كيفري استان فارس محاكمه و حكم اعدام آنان صادر شد.

زارعي افزود: احكام اين سه نفر در شعبه 27 ديوان عالي كشور تأييد گرديد و پس از اخذ استيذان رئيس قوه قضاييه اجرا شد.

اين مقام قضايي با اشاره به آیه 2 سوره نور «وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند.» يادآور شد: اجرای احكام در ملاء عام تاثیر بسزایی در زمینه پیشگیری از وقوع جرم در جامعه دارد و باعث خواهد شد مجرمين از ارتكاب جرائم دست بردارند.

............

اعدام ۳ زندانی متهم به قاچاق مواد مخدر در اراک

دادستان عمومی و انقلاب اراک خبر از اعدام سه متهم به قاچاق مواد مخدر در این شهر داد.

فرشید محمد حسینی ‌طاهری امروز در گفت‌وگو با فارس مدعی شد: "این قاچاقچیان به اتهام خرید و فروش، حمل و نگهداری مواد مخدر و بر اساس رأی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی اراک به دار مجازات آویخته شدند."

وی تصریح کرد: ‌‌ "این متهمان به منظور تشدید مبارزه با سوداگران مرگ و تأمین سلامت و امنیت جامعه و در راستای اجرای احکام اسلامی صبح امروز اعدام شدند.

دادستان عمومی و انقلاب اراک با اشاره به این‌که این افراد به اتهام خرید و فروش و حمل مواد مخدر و نگهداری حدود پنج کیلوگرم هروئین و کراک و ماده صنعتی شیشه مجازات شدند، خاطرنشان کرد: این افراد با هویت "الف ـ ب" متولد ۱۳۶۰ به اتهام خرید و نگهداری یک کیلو و ۳۷۰ گرم شیشه، "م ـ ص" متولد ۱۳۶۵ به اتهام نگهداری یک کیلو و ۵۰۰ گرم هروئین و همچنین "ع ـ ف" متولد ۱۳۴۴ به اتهام نگهداری یک کیلو و ۳۸۲ گرم کراک و ۴۵۰ گرم شیشه و نگهداری ۳۹۰ گرم هروئین متهم بودند که هر سه این افراد در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی اراک به اعدام محکوم شدند.

به گفته وی، حکم این افراد به تأیید دادستان کل کشور رسیده بود و سرانجام پس از انجام تمامی تشریفات قانونی در سحرگاه امروز به دار آویخته شدند.

..................

چهار متهم قاچاق مواد مخدر روز گذشته در زندان مرکزی زاهدان اعدام شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۴ متهم قاچاق مواد مخدر بنامهای پرویز میر بلوچ زهی ۲۴ ساله، محمد شاه نور زهی ۲۰ ساله، عبدالله براغویی ۲۷ ساله، غلام ریگی سیستانی ۳۸ ساله روز گذشته در زندان مرکزی زاهدان اعدام شدند.

یکی از نزدیکان غلام ریگی سیستانی به گزارشگر هرانا گفت: "غلام به همراه جعفر شاهزهی در حالی بازداشت شد که هیچ مواد مخدری از ایشان کشف نشده بود."

وی ادامه داد: "جعفر شاهزهی هم اکنون در زندان زاهدان زیر حکم اعدام قرار دارد و مسئولین گفته‌اند، حکم وی نیز بزودی اجرا خواهد شد."

غلط های زیادی آخوند حکومتی مهدی طائب!

article picture
 
آخوند کثیف مهدی طائب، دهان نجس ات را ببند، که سخن گفتن از خوزستان برای دهان تو زیاد است؛ خودت و هم لباسان بدتر از تو، و حتی رهبر بی مقدارتان هم اجازه ندارید که از یک سانتیمتر از خاک پاک ایرانزمین سخن بگوئید. مردک نادان، مهدی طائب، حفاظت از سوریه توسط جمهوری پلید آخوندی را، بر استان زرخیز خوزستان ارجحیت داده و اراجیفی را بر زبان کثیفش رانده است، که بیش از پیش نادانی و ایران ستیزی خودشان را مطرح بنماید!

خبرگزاری سازمان " بسیج دانشجوئی " گزارش داده، که آخوند حرامزاده، رمال بیت رهبری و روباه چندش آور این حکومت جنایت پیشه، مهدی طائب در جمع مسؤلان بسیج دانشجوئی، گفته که سوریه استان سی و پنجم ایران است؛ و دفاع از این استان برای ما مهمتر از استان خوزستان می باشد!

ظاهرا این آخوند جیره خوار بیت رهبری، فراموش نموده یا اصولا نمی داند و نمی فهمد؛ که ایرانی واقعی اگر خونش به جوش بیاید؟ همگی شان را تار و مار خواهد نمود. البته سخن این فرد بی اعتبار، کوچکترین اعتباری در هیچ کجای ایران و سایر نقاط دنیا ندارد؛ اما این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد، که کسانی که پای منبر این تازی تبار ایران ستیز نشسته و به خزئبلات او گوش می داده، و هیچ واکنش اعتراض آمیزی نسبت به این یاوه های وی از خودشان ابراز ننموده اند؛ از او کثیف ترند که اجازه داده اند، در جمع شان کسی بیاید و چنین در مورد خطه ی حاصلخیز خوزستان سخن بگوید. یعنی یک مرد در میان آنها نبوده، که از جای برخیزد و به مهدی طائب ضد ایرانی بگوید: " مردک شرم داشته باش، اینگونه ایران و سوریه را در کنار هم قرار مده " ؟!

بدیهی است که اگر چنین فردی در میان گروه شنوندگان سخنان پوچ و بی اساس مهدی طائب، حضور می داشت؛ و آنقدر مرد بود که به او مهلت ادامه دادن به یاوه گوئی هایش را نمی داد؟ هرگز این آخوند بی سر و پا، نمی توانست در نهایت بیگانه پرستی، دفاع کردن از سوریه را، به دفاع نمودن از خوزستان ایرانزمین ترجیح بدهد!

می گویند: " مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. " وقتی که شنوندگان پای منبر آخوند طائب رند و طماع، که از قشر دانشجویان و دانش پژوهان مملکت نیز هستند؛ و یاوه سرائی های او را می شنیدند؛ هیچ واکنش میهن پرستانه ای نسبت به ردّ بیانات دشمن گونه او از خودشان ابراز نکرده اند؛ بدون تردید این آخوند مزدور نیز، به پشت گرمی سکوت شنوندگان اراجیفش، که آن را علامت رضایت ایشان از چرندیات خودش پنداشته است؛ با چنین استنباطی که از سکوت کردن آنها نموده؛ به خودش اجازه می دهد که سوریه را ضمیمه خاک ایران تصور بکند، و آن را استان سی و پنجم ایران برشمرد. به آن نیز بسنده ننموده و دفاع نمودن از آنجا را، از دفاع کردن از خوزستان مهمتر جلوه داده است!

ناگفته پیداست، فردی مانند مهدی طائب، نباید نسبت به ایران عرق ملی داشته باشد. آنچه که به او و سایر هم کیشان و هم لباسان و همفکران وی فرصت مطرح نمودن این بیانات دشمنانه، و انجام دادن کارهای ایران ستیزانه را می دهد؛ همانا بی تفاوتی مردمانی است، که به خاطر یک وعده خوراک بیشتر، و نیز یک روز زیادتر ماندن و زندگی کردن در این جهان آکنده از تیره روزی، به کشور و هم میهنان خودشان خیانت می کنند؛ و با عدم ایستادگی در مقابل چنین دشمنان آشکاری برای خود و میهن شان، به امثال طائب ها اجازه یاوه سرائی، و علیه ایران و ایرانی بودن را می دهند!

و متأسفانه این مهمترین درد کنونی همه ایرانیارانی است؛ که انتظار دارند میهن پرستان داخل کشورمان، با همان صلابت و مردانگی ملت سوریه، در برابر تمامی این نابکاران حکومت ننگین اسلامی بایستند؛ و دفاع کردن از حقانیت خود و میهن اشغال شده شان را، با دست توانای مرد و زن ایرانی جامه عمل بپوشانند !

ایران و ایرانیت خاری در چشم آخوند های تبهکار...

article picture
 
آخوند جنایتکار بی وطن ، مصباح یزدی با بیان اینکه نباید به آتش‌پرستی پدران خود افتخار کنیم ( منظور این آخوند تبهکار جشن کهن چهارشنبه سوری است) گفته:ایرانیان در تاریخ امتیازات قابل تحسینی داشتند، از این امتیازات این است که اسلام در عربستان نازل شد و پیامبر در مدینه زندگی کرد، اما امروز اهل مدینه اسم بچه‌های پیامبر را نیز بلد نیستند ولی ایرانی که صدها فرسخ از آن‌جا فاصله دارد آنان را شناختند و امروز جان و مالشان را برای ائمه می‌دهند.

به گزارش سایت آخوندی رسا ، وی با بیان این‌که کشور ما کشور اهل‌بیت است، گفت: نباید به آتش‌پرستی پدران خود افتخار کنیم، زیرا آن فضیلتی نیست، باید به ایران به دلیل منسوب بودن به اهل‌بیت افتخار کنیم.

وی افزود: نیاز به بصیرت است تا افراد ریشه‌های مفاهیم را ببینند، بدانند که این مفهوم از کجا آمده و چرا رایج شده است، ما نباید چشم‌بسته مفاهیمی مانند آزادی، دموکراسی و کرامت انسان را بپذیریم.

وی گفت: اگر فرض شود که اهل ایران از مکتب اسلام روی گرداندند و مکتب دیگری را انتخاب کردند دیگر عزت ملی آنان ارزش ندارد، اکنون عزت ملی ایرانیان به این دلیل ارزشمند است که ما طالب حق و پیرو اسلام هستیم.

آخوند مصباح یزدی گفت: باید دانست که عزت ملی برای ما هدف اعلا نیست، ما به عنوان ملت ایران چون گرایش به اسلام و مکتب تشیع دارد، عزت ملی آن ارزش‌مند است.

وی گفت: نمی‌توان به جای اسلام‌گرایی ایران‌گرایی و ناسیونالیسم قرار داد و به جای آن دو اومانیسم قرار داد، مبنا حقیقت و بندگی خداوند است و ارتباط برقرار کردن با وی است، عزت تنها از آن خداوند است،‌ درست است که عزت امر مطلوب است اما عزت با دوز و کلک پیدا نمی‌شود.

به نقل از وبلاگ گلستان، آخوند تمساح یزدی چند وقت پیش نیز گفته بود:وطن چیزی قراردادی است که ارزش اهدای جان را ندارد. چقدر انسان باید تنزل پیدا کند که به جای خدا و ارزش‌های الهی، ملیت و ایرانیت را مطرح کند!!!
شعار ایرانیت خیانت به خون شهداست!!!
آخوند تمساح یزدی میگوید: تلاش در راه حفظ وطن چیز کوچکی است که در بین حیوانات نیز مشاهده می‌شود!!!..

سخن اول...


در هر دیدارم با جوانانی که از ایران می آیند و یا این طرف آب زندگی می کنند، متوجه شدم که چقدر علاقمند هستند تا از من، خانواده ام و زندگی روزمره ام بیشتر بدانند. در یکی از شب های گذشته، دیر وقت در کنار پنجره اتاقم در حالی که طوفان شهر واشنگتن را در می نوردید، به دوران کودکی و نوجوانیم در ایران و دوران جوانیم در تبعید، به آنچه گذشت، به روزهای تلخ و شیرینی که با گذشت زمان گاهی کم رنگ و گاهی پر رنگ می شوند، برگشتم. به این فکر افتادم، تا در جایی غیر رسمی و در یک فضای صمیمانه بتوانم با جوانان و نسل جدید کشورم نزدیکتر شوم و در ارتباطی زنده و مستقیم بیشتر بتوانم در زندگی روزمره مردم سهیم باشم.
تلاش خواهم نمود تا از این طریق بصورت مستمر با شما هم میهنان عزیزم بخصوص نسل جوان در ارتباط باشم.

ماهاتما گاندی...


ماهاتما گاندی

نماد مقاومت به دور از خشونت 

« برای کسی که اندیشه عدم خشونت را در خود پرورده، تمام عالم یک خانواده است; نه ترسی به دل دارد و نه کسی از او می ترسد.» ماهاتما گاندی

 


ماهاتما گاندی - مسافر آفریقای جنوبی- توسط بازرس بلیت و تنها بخاطر رنگ پوست، از قطار به بیرون پرت شد. همان سبب گشت که آن وکیل جوان، عزم خود را برای مبارزه ای به دور از خشونت، با تبعیض نژادی و بی عدالتی که نسبت به هموطنانش روا می‌‌رفت، جزم کند.

هژده سال بیشتر نداشتم که حق بازگشت به وطن را از من گرفتند. در گیر و دار شور و هیجانات انقلابی، رژیم دیکتاتور مذهبی جایگاه خود را در کشورم تثبیت کرد. هر روز، منتظر شنیدن اخبار اسفناک اعدام و قتل و ترور یکی از هم میهنانم بودم یا این که به من بگویند که جایی از سرزمینم مورد حمله نیروهای عراقی واقع شده است. این سال های تبعید که خشونت، فضای مقاومت و مبارزه برای رسیدن به آزادی را در درون و برون از مرزهای کشورمان پر کرده بود، افکار من به آن مرد بزرگ -ماهاتما گاندی- نزدیک و نزدیک تر می شد. مردی که نماد آیین مبارزات بدون خشونت است. 

ماهاتما گاندی، مرد جوان گمنامی بود که در ۱۹ سالگی از وطنش کوچ کرد و پس از ۲۰ سال، به عنوان پایه گذار آیین مقاومت به دور از خشونت، به هندوستان باز گشت. گاندی برای رسیدن به آزادی، عدالت و برابری، اجتناب از خشونت و جنگ، جنبش نافرمانی مدنی ای را پی ریزی‌ کرد که با برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز" راهپیمایی نمک" سبب  لغو انحصار نمک توسط بریتانیا شد.  

ماهاتما گاندی توانست اندیشه مبارزه بدون خشونت را به مردمانش بیاموزد. جنبش "هند را ترک کن" که حاصل کمپین نافرمانی جنبش "نمک" بود، نقطه عطف بزرگی‌ در مبارزات به دور از خشونت برای دستیابی به آزادی گشت که سرانجام در ۱۵ اوت ۱۹۴۷ به استقلال هند انجامید. 

۶۴ سال از ترور گاندی ملقب به ماهاتما (به معنی‌ روح بزرگ) می گذرد. امروز را به نام ماهاتما گاندی و عدالت و آزادی گرامی می‌ دارم. مرد بزرگی‌ که شیوه مبارزه او برای رسیدن به عدالت و آزادی، الهام بخش من بود و آن را از سطر به سطر کتاب‌هایش در‌‌یافتم. 

اندیشه گاندی هرگز نمی‌‌میرد چرا که پایبندی او به اصولی معنوی برای رسیدن به عدالت در شیوه مقاومت و مبارزه به دور از خشونت، الگوی آزادیخواهان جهان شد. امروز کشور هند، یکی از بزرگ ترین دموکراسی های جهان است و جامعه آن با داشتن یک حکومت پایدار و دموکرات، از آزادی های مدنی و قوه قضاییه مستقل و مطبوعات آزاد برخوردار گشته است. 

باور من به مبارزات به دور از خشونت به عنوان روشی‌ کار ساز برای تغییرات بنیادین در ایران بر مبنای این حقیقت شکل گرفته است، که در نهایت می تواند نتیجه‌اش فراگیر و همیشگی‌ باشد. این روش نه نشان از"بی‌ اراد گی" است که در واقع پیکاری " پرتوان و فعال " است. این مبارزات بر پایه اصول معینی چون جدایی دین از حکومت، انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، حکومت مردم بر مردم، جامعه مدنی و ترقی‌ خواهی‌ پایه ریزی شده است. چنین نهضتی تمام اقشار جامعه را در بر می‌‌گیرد که به دور از انتقام جویی‌ها و ماورای هر انگیزه‌ای از خشونت، در پی‌ سرنگونی حکومت دیکتاتوری مذهبی‌ هستند.

کمپین صلح فعالان در تبعید، فردا ۳۰ ژانویه، در تدارک گردهمایی برای یادبود این رهبر بزرگ در بنای مهاتما گاندی، برای نشر پیام صلح مردم ایران « نه به جنگ، نه به دیکتاتور و نه به خشونت » می باشد، را سر خواهند داد. دستشان را به گرمی می فشارم و بر این باورم که ایران زمین - مهد آیین مهر- دوباره نمادی از عشق و صلح و سربلند در این جهان خواهد شد. اگر به خود باور داشته باشیم، می‌ توان با نیک اندیشی، نیک گفتاری و نیک کرداری به مقصود نهایی که عدالت و برابری و صلح و آزادی است رسید، آینده ای که در آن همه شهروندان ایرانی از هر اندیشه، دین، جنسیت و قومی بتوانند با صلح و صفا و حقوقی برابر در کنار هم زندگی‌ کنند.

بنا به درخواست اعضای کمپین « صلح فعالان در تبعید »، جهت همراهی و حمایت از کمپین به آدرسhttps://www.facebook.com/PAC.DELHI مراجعه نمایید.


خداوند نگهدار ايران باد 
رضا پهلوی

سیرک انتخاباتی جمهوری اسلامی...


سیرک انتخاباتی جمهوری اسلامی


پس از برگزاری آخرین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در خردادماه 1388، در حالیکه میلیونها ایرانی در خیابانها حق خود را فریاد می کشیدند، اعتراضات آنان نسبت به تقلب در انتخابات، با سرکوب شدید و بی سابقه حکومت روبرو گردید. حاکمان، فریاد آزادی خواهانه آنان را فتنه نامیدند، صدا و سیمای وابسته به بیت رهبری، اعتراضات مردمی را به عده‌ای «اغتشاشگر» نسبت داد، رئیس جمهور منتصب ولی فقیه، جوانان این مرز و بوم را خس و خاشاک نامید و علی خامنه ای، مسئولیت «خون‌ها و خشونت‌ها و هرج و مرج‌ها» را بر عهده کسانی دانست که از اعتراضات پشتیبانی می‌کنند.

با دستور مستقیم شخص علی خامنه ای، ولی مطلقه جمهوری اسلامی، نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها، بر مردم آتش گشودند، بسیاری از شهروندان کشته و تعداد زیادی زخمی شدند، به کوی دانشگاه وحشیانه حمله کردند، تعداد کثیری از فعالان سیاسی-مدنی، روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و مردم عادی، بویژه جوانان، بازداشت و زندانی شدند. زندانیان را با قساوت تمام شکنجه و آزار جنسی دادند و تعدادی از دستگیرشدگان را به قتل رساندند.
دو سال و اندی پس از اعمال این جنایات وحشیانه و دهشتناک علیه مردم ایران، در آستانه نهمین دوره انتخابات  مجلس شورای اسلامی، ولی فقیه با همراهی شورای نگهبان و وزارت کشور دولت انتصابی اش، در تدارک برگزاری نمایشی دیگر است. علی خامنه ای که مسئول اصلی این جنایات می باشد و از تقلبی که با فرمان شخص او صورت گرفت، به خود می بالد و نامزدهای انتخابات را که رای آنها نادیده گرفته شد، افراد ناباب، نادان و بعضاً معاند، می نامد، بار دیگر، وقیحانه خواستار حضور پرشور مردم در این سیرک انتخاباتی شده است.
جمهوری اسلامی با نقض مستمر حقوق اساسی شهروندان، همچون آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی مطبوعات و آزادی احزاب، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در یک فرایند آزاد، سالم و عادلانه را از شهروندان ایرانی سلب نموده است. بر همین اساس، در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، بسیاری از نیروهای سیاسی-مدنی از طیف ها و اندیشه های گوناگون خواستار تحریم انتخابات شده اند.

اتحاد بی سابقه نیروهای سیاسی-مدنی ایرانی، بمنظور تحریم انتخابات نمایشی مجلس شورای اسلامی، ضربه ای سهمگین بر پیکره لرزان این رژیم وارد نموده تا آنجا که علی خامنه ای، تحریم کنندگان را «پادوهای قرارگاه فرماندهی کفـر» توصیف نموده است، غافل از آن که مردم آزادیخواه ایران پس از سال ها مبارزه برای احقاق حقوق اساسی خود، فصل جدیدی از همگونی و یکپارچگی را در مسیر گذر از این نظام و گذار بسوی دموکراسی در ایران باز نموده است.

هم میهنانم،

در این شرایط حساس و بحرانی، شرکت در انتخابات نمایشی حکومت اسلامی، پایمال نمودن خون هزاران ایرانی است که جانشان را در راه آزادی، دموکراسی و سربلندی این سرزمین فدا نمودند، شکستن عهدی است که با زندانیان سیاسی-عقیدتی بسته ایم، کسانی که برای آزادی ما و سرزمینمان، دربند این حکومت مستبد گرفتار شده اند.

بر این باور هستم که،

-  تنها راه برون رفت از شرایط موجود، گذر از چارچوب قانون اساسی این حکومت و نظام مستبد اسلامی است.
-  بهترین و کم هزینه ترین راه برای تامین و حفظ امنیت و سرمایه های ملی، ایجاد فضای مناسب برای برقراری " آشتی ملی " و " عفو عمومی  " با اراده و همگامی همه نیروهای مسلح، کنشگران سیاسی – مدنی از هر طیف و اندیشه ای، روحانیت و دیگر گروه ها می باشد. 
برای دستیابی به حکومت صندوق رای و حاکمیت پایدار مردم بر مردم در ایران، در چارچوب برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بر اساس معیارهای بین المللی، از پا نخواهم نشست. 

انتخاب آزاد برای ایران آزاد
رضا پهلوی

دین نباید بازیچه دست حاکمان گردد...


دین نباید بازیچه دست حاکمان گردد




آنچه بر مهدی خزعلی می گذرد، نماد ظلم بی پایان استبداد حکومت دینی است که حتی بر دینداران این سرزمین نیز روا داشته می شود. در طی ۳۳ سال گذشته، حکومت دینی که خود را نماینده خدا بر زمین می نامد، از دین به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود سوء استفاده نموده، حرمت دین و دیندار را در کشورمان بیش از هر زمانی ازبین برده و حقوق اساسی مخالفان خود، حتی در میان روحانیون از جمله آیت الله شریعتمداری، خویی، منتظری، بروجردی و دیگران را نقض کرده است. این رفتار های ناعادلانه، غیر انسانی و تبعیض آمیز حکومت دینی، بر علیه دیگر ادیان، مذاهب و باورها از جمله مسیحیان، کلیمیان، اهل سنت، بهاییان، صوفیان و دیگران نیز اعمال شده است. کشیش یوسف ندرخانی، تنها به جرم انتخاب باور و دین دیگر، پس از دوسال حبس در بدترین شرایط روحی به اتهام ارتداد، به اعدام محکوم شده است.

عملکرد این حکومت دینی مبتنی بر آپارتاید مذهبی است که حاصلی جز بی اعتباری دین و جامعه روحانیت در نزد مردم ایران نداشته است. تجربه سیاه این حکومت دینی بر همگان ثابت نموده است که برای دستیابی به یک حاکمیت دموکراتیک، در کشورمان ایران، که پیروان ادیان و باورهای گوناگون از دیرگاه در کنار هم همزیستی مسالمت آمیز داشته اند، اصل اساسی جدایی نهاد دین از نهاد حکومت می باشد.

تنها در سایه یک حکومت مبتنی بر جدایی دین از حکومت است که آزادی و احترام پیروان همه ادیان، همه باورها و روحانیون حفظ خواهد شد.    
  
هم میهنانم،

اعتراض به نقض حقوق اولیه و انسانی‌ مهدی خزعلی، کشیش یوسف ندرخانی و دیگر زندانیان سیاسی – عقیدتی و رساندن فریاد آنان به گوش جهانیان وظیفه یکایک ما ایرانیان است.

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

رفراندوم رفراندوم، این است شعار مردم...


رفراندوم رفراندوم، این است شعار مردم

 بیست و پنجم بهمن، فریاد آزادی


یادشان زمزمه نیمه شب مستان باد     تا نگویند که از یاد فراموشانند


این روزها را با گرامیداشت خاطره دو فرزند دلبند سرزمینمان، محمد مختاری و صانع ژاله و همچنین همه جانباخته گان راه آزادی گرامی می داریم. به دل شکسته و پر از اندوه و روح خستگی ناپذیر مادران و پدران محمد مختاری، صانع ژاله، سهراب، ندا و دیگر فرزندان دلیر و جاودان این سرزمین ، سوگند که تا آخرین نفس و با تمام نیرو به دادخواهی خون همه فرزندان ایران بر خواهیم خاست و تا آزادی همه زندانیان سیاسی-عقیدتی از پا نخواهیم نشست.


رفراندوم، رفراندوم
این است شعار مردم



تصاویر ارسالی از ایران 
تلاش برای دموکراسی و انتخابات آزاد





خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

اتحاد برای جلوگیری از جنایت علیه بشریت در ایـــران...



جمهوری اسلامی که از یکسو با بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در درون کشور، و از سوی دیگر فشارهای فزاینده بین المللی روبرو است، تلاش می کند، با سرکوب گسترده و بی سابقه، فضای رعب و وحشت را بر جامعه حاکم نماید. سران جمهوری اسلامی می‌‌خواهند با زندانی کردن، شکنجه جسمی و روحی فعالین سیاسی - مدنی و خانواده هایشان و صدور احکام اعدام، به خیال خود بر بحران‌ها فایق آیند و چند صباحی‌ بیشتر به جنایات و دزدی‌های خود ادامه دهند.

در تازه ترین موج این سرکوب ها شاهد صدور احکام ضد بشری اعدام برای چهار فعال رسانه ای و اینترنتی هستیم. آقایان سعید ملک پور، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف، وحید اصغری، دانشجوی کارشناسی انفورماتیک، مهدی علیزاده فخرآباد، وب‌ نگار و طنزنویس و احمدرضا هاشم پور، تحت فشار و شکنجه، مجبور به اعترافات تلویزیونی علیه خود و قبول اتهامات وارد شده در دادگاه گردیده و بر اساس همین اعترافات، دیوان عالی کشور، حکم اعدام آنان را به اتهام "محاربه، عضویت در پایگاه‌های اینترنتی ضد دین و مستهجن‌ نگار، تبلیغ علیه نظام از طریق طراحی سایت های مستهجن، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رییس جمهوری، ارتباط با گروه‌های معاند نظام، و فساد فی الارض" تائید نموده است.

حاکمان جمهوری اسلامی با رفتارهای قرون وسطایی، بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه، اعدام‌های فله‌ای و سرکوب سیستماتیک شهروندان ایرانی، به طور علنی و روزمره مرتکب جنایت علیه بشریت می شوند. جوانان، متخصصین، متفکرین، اندیشمندان، نویسندگان و روشنفکران ایرانی که از سرمایه های ارزشمند این سرزمین هستند یا در زندان ها شکنجه و اعدام می شوند و یا مجبور به کوچ کردن از ایران و زندگی در دیگر کشورها می‌ شوند. 

افزون بر این، با تائید قانون جدید "مجازات اسلامی" توسط شورای نگهبان، این قوانین مبنای صدور احکام کیفری در ایران خواهند شد. قانون "مجازات اسلامی"، سندی مکتوب از نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت و مغایر با تمام عهدنامه ها و میثاق‌های بین‌المللی و منشور سازمان ملل است. در قانون جدید، مجازات هایی همچون سنگسار، اعدام، قطع اعضای بدن، اعدام کودکان زیر ۱۸ سال و تبعیض های جنسیتی همچنان حفظ شده اند و حتی برای بسیاری از جرایم دیگر به عنوان مصادیق "فساد فی الارض"، که پیشتر حداکثر مجازات شش سال حبس را در پی‌ داشتند، مجازات اعدام تعیین شده است. بنا به این قانون، قاضی با وجود شبهه یا تردید و حتی در نبود شواهد و دلایل محکمه پسند، می‌‌تواند حکم به اعدام متهم به بهانه محاربه و فساد فی‌الارض بدهد.

هم میهنانم،

هیچ دلیلی برای اعدام یک انسان، موجه نیست. همه با هم برخیزیم و فریاد مخالفت و اعتراض خود، نسبت به صدور احکام اعدام و نقض گسترده حقوق بشر در کشورمان را به گوش جهانیان برسانیم.

در این شرایط بحرانی و حساس، همه شهروندان ایرانی، فعالان و سازمان های مدافع حقوق بشر باید با هم متحد شوند و در برابر جنایات جمهوری اسلامی بایستند. از جامعه جهانی، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین المللی می خواهم تا برای آزادی بدون قید و شرط سعید ملک‌پور، احمدرضا هاشم‌پور، وحید اصغری و مهدی علیزاده فخرآباد اقدامات لازم را بعمل آورند و همچنین به تصویب لوایح ضد بشری درجمهوری اسلامی اعتراض نمایند.

نه به اعدام، نه به خشونت
خداوند نگهدار ايران باد
رضا پهلوی

بيست و نهم اسفند ماه...


سال روز ملی شدن صنعت نفت ايران، بر كاركنان، متخصصان و فعالان این عرصه و بر ملت ايران فرخنده باد


در دوران شکوفایی و پیشرفت اقتصادی کشورمان، به کوشش و همت بزرگمردانی، همچون دکتر محمد مصدق، رهبر جنبش ملی کردن نفت ایران و اعضای کمیسیون مخصوص نفت[1]، در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت، به  تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید.

« به‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی،ما امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرارگیرد.»

ضمن تجلیل از خدمات دکتر محمد مصدق و همه کسانی که در این کار عظیم و تاریخی ایفای نقش نمودند و همچنین  قدردانی از فعاليت‌ها و فداکاری های برجسته و ارزشمند كاركنان سخت کوش، شرافتمند و دلسوز صنعت نفت و گاز کشورمان، این روز تاریخی و ملی را به تمام هم میهنانم شادباش می گویم.
ایران از لحاظ ذخایر نفت و گاز در ردیف دوم جهان قرار دارد. منابع سرشار نفت و گاز، یکی از برگ های برنده اقتصادی کشورمان است. در عرصه کلیدی نفت، با توجه به کمبود شدید سرمایه گذاری، مدیریت آشفته و استفاده نادرست از این منبع،  تولید ایران که سی و دو سال پیش پیرامون 6 میلیون بشکه در روز نوسان می کرد، به 3.5 میلیون (سه و نیم میلیون) بشکه[2] در روز تنزل یافته است.
همچنین، جایگاه ایران به عنوان دومین کشور صادر کننده نفت در درون سازمان «اوپک» بعد از عربستان سعودی، از سوی نیجریه، عراق و امارات متحده عربی تهدید می شود. یکی از بزرگ ترین تراژدی های کشور ما، میدان های مشترک نفت و گاز در مرزهای ایران است که به دلیل ناتوانی جمهوری اسلامی، منابع آنها عملا در انحصار همسایگان قرار گرفته است.
از آنجایی که دلارهای نفتی حاصل از صادرات نفت، فارغ از یک کنترل دموکراتیک در دست رهبران بی کفایت رها شده و مورد سوء استفاده قرار می گیرد، ساختارهای اقتصادی کشورمان نیز دچار آشفتگی شده است. تردیدی نیست که این بحران اقتصادی، به بی عدالتی های اجتماعی دامن زده و کشور را بیش از پیش در کام یک اقتصاد تک محصولی فرو برده است.
با اقتصادی چنین نحیف، که زاییده سی و سه سال بی کفایتی، آشفتگی و کجروی است، تحریم ها و مجازات های اقتصادی بین المللی علیه ایران نیز به گونه ای بی سابقه شدت گرفته است. شرکت های بزرگ نفتی، میدان های نفت و گاز ایران را رها کرده اند. بانک های ایران و مهم تر از همه، بانک مرکزی، با تحریم های رو به گسترش بین المللی دست و پنجه نرم می کنند. کشورهای وارد کننده نفت ایران، در انتقال ما بهای ارزی نفت خریداری شده خود به ایران با موانع متعدد روبرو هستند...
در چنین فضای تاسف باری، «طلای سیاه»، این سرمایه و میراث ملی کشورمان، در ذهن شمار زیادی از ما ایرانیان، معادل «بلای سیاه» تشبیه شده است.

هم میهنانم،

در شرايطی كه بی کفایتی و ناتوانی حاکمان جمهوری اسلامی، هر روز مانعی جدید را در جهت پيشرفت صنعت نفت كشور ايجاد می كنند، وظیفه یکایک ما مردم ایران، به ویژه کارکنان و متخصصان صنعت نفت است که با همدلی و اتحاد، در سال پیش رو تلاش نماییم تا منابع نفت و گاز کشورمان را از زوال کنونی، نجات دهیم.
دربرنامه های اقتصادی حکومت آینده منتخب ملت ایران، درآمدهای نفتی می بایست به عنوان ذخاير و ميراث كشور و سرمايه‌ای ماندگار، در خدمت رفاه مردم ایران و افزایش اقتدار و آبادانی کشور به کار گرفته شود. اقتصاد آینده ایران آزاد، سالم و قانونمند، باید بر پایه «اقتصاد فرانفتی» پایه گذاری شود. ضمن حفظ این سرمایه ملی، باید برای ایجاد و گسترش منابع انرژی دیگر، همچون انرژی های پاک و تجدیدپذیر سرمایه گذاری نمود. سازندگان فردای ایران باید ثابت کنند که بهره برداری عقلایی از ذخایر نفت و گاز امکان پذیر است و این ثروتهای ملی را می توان به عنوان گنجینه در خدمت توسعه پایدار کشور به کار گرفت.

در آستانه فرارسيدن نوروز، سالی همراه با شادی، تندرستی و موفقیت را برای هم میهنانم، بویژه کارکنان این صنعت عظیم ملی، آرزو می نمایم

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

دوازدهم اسفند...


فصل جدیدی از جنبش نافرمانی مدنی


با افزایش شدید سرکوب مخالفان و اقدامات هراس انگیز نیروهای امنیتی، شهروندان ایرانی با تحریم انتخابات نمایشی حکومت اسلامی، در یک جنبش فراگیر نافرمانی مدنی، خواسته خود برای دستیابی به حقوق اساسی شهروندی همچون آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی مطبوعات و آزادی احزاب، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در یک فرایند آزاد، سالم و عادلانه را به جهانیان نشان دادند.
در چنین شرایطی، اتحاد و همگرایی مردم ایران در تحریم انتخابات دوازدهم اسفندماه، فصل جدیدی را در تاریخ پرفراز و نشیب جنبش نافرمانی مدنی ایران باز کرد. پس از یک سده مبارزه آزادیخواهان ایرانی برای رسیدن به دمکراسی، همگرایی و اتحاد شهروندان ایرانی در تحریم انتخابات نمایشی نهمین مجلس شورای اسلامی، ضربه ای سهمگین بر پیکره لرزان این رژیم وارد نمود که خود حاکی از نشانه های هوش بالای سیاسی جامعه امروز ایران است.
چنین اتحاد بی سابقه نیروهای سیاسی-مدنی بمنظور تحریم انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی، امید و گام بزرگی در جهت رسیدن به حاکمیت مردم بر مردم در ایران در چارچوب برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه برای تمامی گروه های سیاسی، اقشار و طبقات اجتماعی است. 

هم میهنانم،

در آستانه بهاری دیگر، دستیابی به حکومت پایدار مردم بر مردم در ایران، در چارچوب برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بر اساس معیارهای بین المللی، با همبستگی، همدلی و اتحاد همه نیروهای مسلح، کنشگران سیاسی - مدنی از هر طیف و اندیشه ای، زنان، دانشجویان، روحانیون و دیگر گروه ها، در چارچوب یک جنبش نافرمانی مدنی،با حفظ امنیت و تامین سرمایه های ملی و ایجاد فضای مناسب برای برقراری " آشتی ملی " و " عفو عمومی " میسر می شود.

انتخاب آزاد برای ایران آزاد
خداوند نگهدار ایران باد

رضا پهلوی

بدون شرح ...








Apartheid 
آپارتاید آفریقای جنوبی
تظاهرات دانشجویی، 1987 










Apartheid







 آپارتاید جمهوری اسلامی، 2012










 ایران، 2012

جانم فدای ایران...




نظام اشغالگر جمهوری اسلامی بر عرصه تمامیت ارضی کشورمان تعرض می نماید و آقایان اهمیت و اولویت سوریه را برای ایران بیشتر از خوزستان می خوانند.

خوزستان سرزمین دلاور زنان و مردان حماسه آفرین، میراث گرانقدر و تاریخ ارزنده ایرانزمین از حکومت ایلامیان و بالندگی هخامنشیان در شوش، اشکانیان در مسجد سلیمان، مدافعان ایرانشهر ساسانی در شوشتر، تا جلوه گاه دانش پروری و خِردمداری نیاکان ما در گندی شاپور، بهشت تمدن و پاره ی تن ایران است.

پس از اشغال سرزمینمان در عصر کنونی، توسط حاکمان خودمدار و تمامیت خواه ولایتی، خوزستان مرکز استخراج نفت، نان آور ملت ایران، در پی یورش و تعرض ارتش صدام حسین به کشورمان دچار آسیب و خسارات جبران ناپذیری شد. در طول جنگ خانمانسوز هشت ساله، فرزندان مام میهن در عشق به وطن و برای حفظ وجب به وجب این مرز و بوم در شوش، شلمچه، بستان، هویزه، دزفول، سوسنگرد، اهواز، شادگان، اندیمشک و خرمشهر جان باختند و دست متجاوز بیگانگان را از  کشورمان کوتاه نمودند.

جمهوری اسلامی در طی سی و چهار سال گذشته با اندیشه صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورها، هدفمند با استفاده از سرمایه های کشورمان به تخریب هویت ایرانی پرداخته است و تنها اولویتش حفظ بقای نظام جمهوری اسلامی در مقابل «ایران» و «ایرانیت» است.

آقایان برای حفظ قدرت و ادامه حیات نظام ضد بشری جمهوری اسلامی مسئله هسته ایی را حق مسلم خود می دانند و به دفاع از همتای انسان ستیز خود « بشار اسد » به خود این اجازه را می دهند که سوریه را بر خاک مقدس خوزستان مام وطن اولویت دهند.

آقای علی خامنه ایی و یاران


زمان آن رسیده است که ایران را به ایرانیان باز گردانید، ایران را آزاد بگذارید و بدانید که دلیران این آب و خاک از فداکاری و از خودگذشتگی برای نگهداشت هر گوشه ایرانزمین دریغ نخواهند نمود.

ایران را رها کنید و به همتای خود بشار بپیوندید و ایران را برای دلیران ایرانمان آزاد بگذارید. 


چـو ایـران نباشــد تــن من مباد         در این بوم و بر زنده یک تن مباد
 همه سر به سر تن به کشتن دهیم        از آن به، که کشور به دشمن دهیم
اگر کُشت خواهد تو را روزگار         چه نیکوتــر از مرگ در کارزار


پاینده ایران
رضا پهلوی