۱۳۹۲ اسفند ۱۵, پنجشنبه

قاضی صلواتی را بهتر بشناسیم...


جوان ایرانی‌ خسته از آخوندها تلویزیون خود را به خیابان پرت می‌کند...


برتراند راسل پیامی برای تمام نسل ها...


و اگر فردا خامنه‌ای بمیرد...



وضعیت آینده نهاد ولایت فقیه بعد از مرگ احتمالی خامنه‌ای یکی از معماهای مهم سیاسی ایران است. اما رفتار اکثر بازیگران سیاسی ایران اعم از داخل حکومت و یا اپوزیسون به گونه‌ای است که گویی مرگ خامنه‌ای اتفاقی دور است که در افق سیاسی پیش دیدنی و قابل محاسبه امکان مشاهده آن ممکن نیست.
این تصور با واقعیت بیگانه نیست. خامنه‌ای اکنون ۷۴ سال دارد. علی رغم شایعات متعدد و گسترده‌ای که پیرامون بیماری وی وجود دارد، اما ظاهر و رفتار وی نشان می‌دهد از سلامت متعارف یک فرد سال‌خورده برخوردار است. اگر وی بخواهد چون سلفش آیت الله خمینی عمر کند باید حداقل به ایستگاه ۸۷ سالگی برسد. احتمال این اتفاق کم نیست. خامنه‌ای از وضعیت سلامت بهتری در مقایسه با ۷۴ سالگی آیت الله خمینی برخوردار است. 
بررسی سن روحانیون حکومتی روشن می‌سازد گذشتن فاقله عمر از دهه هشتم زندگی امر رایجی در بین آنان است. آیت الله مهدوی کنی در حال حاضر ۸۲ سال دارد و هنوز از عهده اداره مجلس خبرگان بر می‌آید. شیخ محمد یزدی نیز ۸۲ سال دارد. اکبر هاشمی رفسنجانی ۷۹ سال دارد و در آستانه ۸۰ سالگی است. سن احمد جنتی، ابوالقاسم خزعلی، محمد علی موحدی کرمانی و محمد امامی کاشانی به ترتیب ۸۷،۸۲، ۸۸ و ۷۹ سال است. بنابراین احتمال این‌که خامنه‌ای نیمه دوم دهه هشتاد زندگی را تجربه کند کم نیست. به‌خصوص که او از امکانات پزشکی درجه اول و کم نظیری برخوردار است. هم‌چنین اهل ورزش و رعایت اصول بهداشت غذایی نیز است. اگر خامنه‌ای به اندازه آیت الله خمینی عمر کند آن‌گاه مدت زمان حکومت فردی وی ۳۷ سال خواهد شد. 
تاکنون طرح و برنامه مشخصی برای جانشینی وی مشاهده نشده است. البته چنین طرحی علی‌القاعده باید محرمانه باشد و عدم فاش شدن علنی آن لزوما به معنای نبود طرح نیست. در مجلس خبرگان کمیسیونی وظیفه بررسی افرادی را دارد که بالقوه صلاحیت ولی فقیه شدن را دارند. اما هیچ‌گونه نشانه و قرینه‌ای از فعالیت کمیسیون فوق و توافق بر سر مصداق خاصی تاکنون دیده نشده است. 
 در حال حاضر گزینه‌ای که در افکار عمومی بیشتر شایع بوده و مورد توجه است، بحث انتقال موروثی رهبری به مجتبی خامنه‌ای است. این گزینه اگرچه قابل تامل است و برگزاری کلاس‌های درس خارج فقه از سوی وی نیز فرضیه فوق را برجسته‌تر کرده است اما اغراق و بزرگ‌نمایی چشم‌گیری پیرامون این موضوع وجود دارد که سنجش عیار واقعی آن را دشوار می‌سازد. جا افتادن فردی به عنوان رهبر آینده محتاج حضور پر رنگ در فعالیت‌های حکومتی و رسانه‌ها است اما مجتبی خامنه‌ای بیشتر اهل فعالیت‌های پشت پرده است و تمایلی برای فعالیت علنی و سیاسی چون سید احمد خمینی نشان نداده است.  
از آن‌جایی‌ که خامنه‌ای فردی اهل برنامه‌ریزی و نگاه دراز مدت است دشوار بتوان تصور کرد که وی برای جانشینی خود طرح و برنامه‌ای ندارد. وجود طرح در گمانه زنی پیرامون وضعیت جمهوری اسلامی پسا خامنه‌ای نقش بنیادین دارد. اگر طرحی تدوین شده باشد آن‌گاه خامنه‌ای با استفاده از جای‌گاه کنونی خود می‌تواند بحران جانشینی را به حداقل برساند و نیروهای حافظ نظم موجود و به‌خصوص سپاه و ائمه جمعه فرد مورد نظر را طبق سناریو و نقشه راه جا خواهند انداخت. البته این‌که طرح فوق با ناکامی مواجه شود نامحتمل نیست اما در صورت وجود طرح و جاشنین مشخص، جریان مسلط بر قدرت کنونی با دشواری کمتری می‌تواند بلوک قدرت را از تغییر و تحول مصون بدارد و سیطره‌اش بر ارکان جامعه و نهاد‌های عمومی را تداوم بخشد. 
اما اگر طرحی وجود نداشته باشد و بمانند آن‌چه در صحنه علنی و روی پرده قدرت دیده می‌شود، ولی فقیه بعدی در هاله ابهام بوده و انتخاب آن به بعد از مرگ طبیعی خامنه‌ای موکول شده باشد، آن‌گاه بحران جانشینی منبعی مهم در بی‌ثبات‌سازی جامعه و یا ایجاد تغییر کلان در بلوک قدرت و عرصه سیاسی خواهد بود.  
در شرایطی که رقابت‌ها و منازعه‌ها وضعیت شکننده و تاحدودی غیرقابل پیش‌بینی به توازن قوا در درون حلقه اصلی قدرت بخشیده است، مرگ ناگهانی ستون فقرات و عمود خیمه حکومت خلائی جدی به‌وجود می‌آورد و آینده حکومت را در معرض تحولات ناخواسته و پیش‌بینی ناپذیر قرار می‌‌دهد. از آن‌جایی‌که بین جناح‌های سیاسی داخل حکومت الفت و چسبندگی مشابه زمان مرگ آیت الله خمینی در سال ۱۳۶۸ وجود ندارد، لذا احتمال این‌که جنگ قدرت بر سر تعیین جانشین به بحرانی جدی در حکومت تبدیل شود، قابل اعتنا است. 
وجود عواملی باعث می‌شود فرضیه این‌که خامنه‌ای انتخاب رهبر بعدی را به بعد از مرگش بسپارد، تقویت می‌نماید. نخست سنت حوزه‌های علمیه است. هیچ مرجع تقلیدی مرجع تقلید بعد از خودش را انتخاب نمی‌کند ودر این مساله دخالت نمی‌نماید. اما سیره آیت‌الله خمینی نیز چنین بود. خاطرات مقام‌های درجه اول کشور در زمان حیات وی روشن می‌سازد که او دل‌خوشی از انتخاب قائم مقام رهبری نداشت.
این حساسیت در ابتدا ناظر به منصب جای‌گاه حقوقی بود و ارتباط با شخص آیت‌الله منتظری نداشت. کما این‌که بعد از عزل وی درصدد تعیین گزینه بعدی برای قائم مقامی بر نیامد.
 با وجود این‌که از نوروز ۶۸ معلوم بود که وضعیت مزاجی و جسمانی وی مساعد نیست و هر لحظه امکان فوت وی وجود دارد. اما با این وجود و با همه اهمیت بقای نظام در نظر او شخصا نه دستور به مجلس خبرگان برای انتخاب جانشین داد و نه‌ اشاره‌ای صریح و یا تلویحی به فردی خاص کرد. همه آن‌چه بعد از مرگ وی در مجلس خبرگان گفته شد صرفا روایت‌های افرادی خاص است که هیچ‌کدام سندیت و وثاقت تاریخی ندارد. هم‌چنین مطابق خود وصیت‌نامه وی که قبل از انتخاب رهبری در مجلس خبرگان قرائت شد، استناد به سخنان او در حالی که در جراید رسمی کشور منتشر نشده و یا صدا وسیما قرائت نگشته بود جایز نبوده و فاقد ارزش است.  
عدم تمایل وی آن‌قدر شدید بود که هیچ‌ یک از مقامات نظام و جریان‌های سیاسی با نفوذ نیز حتی در آخرین روز‌های عمر وی نیز جرات نکردند بحث انتخاب رهبری آینده را طرح نمایند. 
رهبر شدن خامنه‌ای امری بود که هیچ کس تا قبل از تشکیل مجلس خبرگان و طرح ناگهانی وی از آن اطلاع نداشت و حتی در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید. او به شکل کاملا تصادفی به رهبری برگزیده شد. 
خامنه‌ای نیز بر اساس برخی روایت‌ها در ابتدای دوره رهبری‌اش وقتی پیشنهاد تعیین قائم مقام رهبری را به وی می‌دهند، نقل به مضمون سخت مخالفت می‌کند و می‌گوید ما خاطره خوبی از جریان قائم مقامی ولی فقیه نداریم و من تا جایی که سلامت وعمرم کفاف می‌دهد در خدمت آقایان خواهم بود و بعد مجلس خبرگان تصمیم بگیرد. 
می‌توان حدس زد خامنه‌ای با توجه به شیفتگی به استبداد رای و دخالت مطلق‌العنان در مسائل خرد و کلان کشور تعین جانشین را به صورت بالقوه تهدید برای اعمال قدرت نامحدود و به نوعی باعث متزلزل شدن اقتدار رهبری خود می‌داند از این‌رو با تعیین ولی فقیه بعدی در زمان رهبری خودش موافق نیست. از این‌رو او نیز مانند آیت‌الله خمینی افرادی که می‌توانند بالقوه رهبر شوند و دیدگاه تجدید نظر طلبانه نسبت به سیاست‌های کلان حاکم را دارند، ر ا حاشیه نشین می‌کند تا عملا از دل بافت موجود قدرت کس دیگری نتواند قد علم کند.

شاید هم خامنه‌ای عمر خود را دراز دانسته و مساله انتخاب رهبر آینده را مساله‌ای مربوط به آینده دور می‌داند که در حال حاضر زمان پرداختن به آن نرسیده است.

البته احتمال این‌که رهبری خامنه‌ای قبل از مرگ وی به پایان برسد نیز وجود دارد.  شکل گیری جنبش اعتراضی قوی که به حکم‌رانی استبدادی وی پایان دهد و یا  تغییر توازن قوا در بلوک قدرت می‌تواند رویای وی در افزودن بر شمار سال‌های رهبری و اعمال ولایت را پریشان سازد.

ولی هم‌چنان‌که که پیشتر گفته شد، نبود طرح و موکول کردن انتخاب رهبر بعدی به آینده نامعلوم یک احتمال است. گزینه دیگر می‌تواند وجود برنامه‌ای پیچیده برای برجسته ساختن عیر مترقبه سومین ولی فقیه باشد تا مخالفان فرصت واکنش پیدا نکنند. در این خصوص اطلاعات لازم برای داوری قطعی وجود ندارد. در مطالب بعدی پیامد‌های انتخاب رهبری بعد از مرگ احتمالی و ناگهانی خامنه‌ای، نقش سپاه و گزینه‌های ممکن برای رهبری آینده مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. 

khodnevis.org

از بازار سیاه «قبر» تا ممنوع شدن جشن در نوروز...



وب‌سایت «تابناک» نوشت که مجوزهای تاکسی در ایران خرید و فروش می‌شود و براساس آن یک بازار سیاه به‌راه افتاده است.
براساس این خبر «اختلاف قیمت بین خودروهای معمولی و خودروهایی که به عنوان تاکسی فعالیت می‌کنند بین چهار تا ۵۰ میلیون تومان است و این اختلاف قیمت در حقیقت بهای مجوز خط تاکسی‌ها و بسته به نوع آن متفاوت است.»
ابوالفضل قناعتی، عضو شورای اسلامی شهر تهران درباره بازار سیاه فروش مجوز تاکسی گفت: «اگر این مساله صحت داشته باشد حتما شورای شهر بر اساس اختیاراتی که دارد ورود جدی به این موضوع خواهد داشت.»
علم‌الهدی پس از آرایش مهمان‌داران هواپیما، این بار به معماری شهر مشهد گیر داد
احمد علم‌الهدی، امام جمعه تندروی مشهد با اشاره به معماری شهر مشهد گفت: «این شهر شبیه کیش شده با یک گنبد طلا در وسط آن.»
علم‌الهدی گفت: «معماری و ساخت‌ و سازهای مشهد ضد دین و ضد انقلاب است.»
وی خواهان یک معماری «اسلامی» در شهر مشهد شد و گفت: «باید به دنبال اقتضائات و ارزش‌های دینی باشیم. برای همین وقتی قرار است ساختمانی ساخته شود باید بر پایه این اصل بنا شود. شیوه‌های ساخت مسکن و آپارتمان‌سازی اکنون ما، با توجه به شرایطی که در ساخت دارند، ضد معماری اسلامی است.»
وی گفت اکنون شهر مشهد طوری ساخته شده که «از هیچ‌کجا نمی‌توان گنبد امام رضا را دید.»
علم الهدی هفته‌ی گذشته نیز از به آرایش میهمان‌داران هواپیما انتقاد کرده بود که بلافاصله سایت‌های امنیتی هم آن را در دستور کار قرار دادند.
برگزاری جشن و کنسرت در نوروز در یزد ممنوع شد
با تصویب شورای شهر یزد از ۲۳ اسفند تا ۱۵ فروردین برگزاری هرگونه جشن و کنسرت موسیقی در اماکن متعلق به شهرداری یزد ممنوع شد.
به گزارش وب‌سایت «کلمه»، «شورای اسلامی شهر یزد»، گفته دلیل این امر «مناسبت ایام فاطمیه و هم‌زمانی این ایام با روزهای نوروز» است.
براین اساس برگزارش جشن و کنسرت در نوروز در «پارک‌ها، میادین، سالن‌های آمفی تئاتر و سالن‌های ورزشی» ممنوع است.
بنابراین گزارش، «برگزاری مراسم‌هایی که جنبه شادی نداشته باشد با اخذ مجوز از کمیته نظارت بر اماکن شهرداری مانند روال قبل بلامانع است.»
بعد از گران شدن برق، و آب، نوبت به گرانی گاز رسید
مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران گفت: افزایش قیمت گاز از ابتدای سال آینده اعمال می‌شود.
به گزارش «ایسنا» حمیدرضا عراقی مدیر عامل شرکت گاز افزود: دولت حتما قیمت گاز را افزایش می‌دهد ولی زمان آن دقیقا مشخص نیست.
وی ادامه داد: به طور حتم قیمت گاز تا پایان امسال افزایش نمی‌یابد.
او با بیان این‌که این احتمال وجود دارد که با اعلام رسمی از سوی دولت قیمت گاز از ابتدای سال آینده افزایش یابد، گفت: در مورد قیمت آن نیز هنوز تصمیم دقیقی گرفته نشده است.
در حالی که مجوز افزایش ۳۸ درصدی قیمت حامل‌های انرژی صادر شده به تازگی با ابلاغ جدید دولت قیمت برق ۲۴ درصد و آب ۲۰ درصد افزایش یافته است.
دلار افزایش یافت؛ قیمت سکه هم ۲۵هزار تومان گران‌تر شد
بازار طلا، سکه و ارز از هفته گذشته با نوسانات افزایشی مواجه شده‌ است و این روند در هقته جاری هم‌چنان ادامه دارد. در حال حاضر قیمت هر گرم طلای ۱۸عیار از مرز ۱۰۰ هزار تومان عبور کرده و سکه تمام هم فقط ۶۰۰۰ تومان تا رسیدن به مرز یک میلیون تومان فاصله دارد.
بر اساس این گزارش، قيمت دلار هم در بازار آزاد ايران افزايش پيدا کرده است. قيمت هر دلار آمريکا در بازار آزاد ايران به ۳ هزار و ۹۵ تومان رسيده است.
برخی سايت‌های خبری اين رقم را تا سه هزار و ۱۲۵ تومان نيز گزارش کرده‌اند.
بازار داغ خرید و فروش قبر در ایران
و سرانجام این‌که وب‌سایت‌های ایران خبر داده‌اند که بازار خرید و فروش «قبر» در ایران داغ است و واسطه‌ها در این خصوص سودهای کلان می‌برند.
«عصر ایران» در این خصوص نوشت: «این روزها در رکود بازار مسکن، بازار خرید و فروش قبر در پایتخت داغ است؛ قبرهایی که قیمت‌شان از ۲۰میلیون شروع می‌شود و به ۳۰۰ میلیون هم می‌رسد.»
به نوشته‌ی این سایت «دلالان حاضرند قبرها را با خودرو، زمین و خانه معاوضه کنند.»
این سایت نوشته است: «طبق تحقیقات یک قبر دومتری در امام‌زاده عینعلی و زینعلی تهران تا چند سال گذشته بالغ بر ۱۰۰ میلیون تومان خرید و فروش می‌شد که با این قیمت در زمان خود به راحتی امکان خرید یک آپارتمان ۵۰ متری در مرکز پایتخت ممکن بود.»
به نوشته‌ی «عصر ایران» بازار خرید و فروش قبر در امام‌زاده‌ها رونق زیادی دارد و برخی هم در این خصوص «مافیا» درست کرده‌اند.

khodnevis.org

پاینده ایران...


داستان مظلومان شهر ما و چشمهای بسته مردمی پر مدعا...

واقعن حق این مرد و خانوادش از ایرانی بودن و منابع ثروت کشورش چیست؟ تو رو خدا این پست رو اینقدر به اشتراک بگذارید تا به گوش اونایی که باید بشنون برسه. خانه ساز خانه نشین حسین رستمی کارگر ساده ساختمانی بوده که حدو...د 9 ماه پیش بعلت سقوط یک فرغون پر از آجر از طبقه سوم و برخورد به او دچار شکستگی ازناحیه لگن گردید ، حسین پس از مراجعه به بیمارستان مشخص میگردد احتیاج به عمل جراحی دارد ، که بعلت هزینه بالا و نداشتن بیمه و حمایت کارفرما و وضعیت نامناسب مالی خانه نشین شده و همسر و فرزندانش از او مراقبت می کنند ، او ماههاست با زخم باز ودرد فراوان دست و پنجه نرم میکند واز کمر به پایین در وضعیت بی حس اعصاب و در حد فلج بودن قرار دارد وضعیت پیش رو برای او بسیار حاد میباشد. حسین دارای همسر و چهار فرزند میباشد ( 3دختر و 1 پسر ) او در منزلی استیجاری با وضعیت نامناسب زندگی می کند، حسین اهل روستای کوره دره یکی از روستاهای توابع مریوان میباشد
.

بنام انسانیت این پست را به اشتراک بگذارید.
شاید مقامی ، مسئولی ، کسی پست را دید و کاری برای ان حانواده انجام داد.
دوستان همگی ما مسئولیم.
 

جاوید شاهنشاه آریامهر...



"روزی که مسئولیت سنگین پادشاهی را بعد از استعفای پدر تاجدار خود بر عهده گرفتم، سوگند یاد کردم که تمام همّ خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده و حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم و تعهد کردم که در تمام اعمال و افعال خداوند عزّ شأن را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولت و ملت ایران نداشته باشم.
خداوند قادر متعال را به شهادت می‌طلبم که تا امروز با مخاطراتی که در راه انجام مقاصد حتی زندگی مرا تهدید می‌کرد به این پیمان وفادار بوده‌ام، و در راه حفظ حدود ایران با وجود اشغال نظامی کشور در زمان جنگ و مصائبی که بعد از آن در دوره هرج و مرج به کمک عوامل مخرب ایجاد شده بود به توفیق الهی و پشتیبانی ملت عزیز ایران عموماً و مردم فداکار آذربایجان خصوصاً ، توانستم خـــطه مقدس آذربایجان را از کام تجزیه طلبان برهــــانم و تمامیت ارضی میهن خود را حفظ و محروس بـــدارم ..."

انوشه روان، جاوید نام، محمدرضا شاه پهلوی، اولین کنگره شرکتهای تعاونی روستایی ایران - تهران - ۱۹ دی
۱۳۴۱

ادمین سیاوش





فرزانه مرادی بدون حضور وکیل اعدام شد...



وکیل فرزانه، زنی که شش سال قبل همسرش را به قتل رسانده بود از اجرای حکم قصاص موکلش در زندان اصفهان خبر داد.

عبدالصمد خرمشاهی در این رابطه به مهر گفت: امروز اجرای حکم قصاص از طریق تماس تلفنی یکی از بستگان فرزانه به من اعلام شد.

وی افزود: در حالی که من به عنوان وکیل باید در مراسم اجرای حکم حضور داشته باشم، این موضوع به من اعلام نشد.

فرزانه که ۲۶ سال سن داشت شش سال قبل در حالی که شوهرش در خواب بود او را با ضربات چاقو به قتل رساند.

هر چند این زن در جریان تحقیقات اولیه اتهام قتل شوهرش را بر عهده گرفت اما در ادامه اعترافات اولیه‌اش را پس گرفت و گفت مردی به نام سعید شوهرش را کشته است.

او گفت: خانواده شوهرم از اقوام دور پدری‌ام بودند و وقتی من ۱۵ سال داشتم به خواستگاری‌ام آمدند. آن زمان من چیز زیادی از زندگی نمی‌دانستم و بدون اینکه خودم نقشی در ازدواجم داشته باشم زندگی مشترکم شروع شد.

من و شوهرم احمد همان سال اول بچه‌ دار شدیم اما تولد فاطمه هم نتوانست زندگی‌مان را گرم کند. زندگی ما ادامه داشت تا اینکه من با سعید آشنا شدم. او مرد خوبی بود و من دلبسته‌اش شدم. او از من خواستگاری کرد اما چون شوهر داشتم نمی‌توانستم با سعید ازدواج کنم.

چند مرتبه سعید را دیدم و او گفت اگر شوهرت را بکشیم می‌توانیم با یکدیگر ازدواج کنیم. با اینکه اول با این پیشنهاد مخالفت کردم اما در ادامه سعید وادارم کرد به این کار تن بدهم.

شب حادثه در حالی که شوهرم خواب بود سعید وارد خانه شد. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که او با یک چاقو چند ضربه به احمد زد و او را کشت. سعید فریبم داد و گفت چون من فرزند دارم پدر و مادر شوهرم من را قصاص نمی‌کنند.

او چاقوی خون‌آلود را پاک کرد و آن را به دست من داد. من هم وقتی دستگیر شدم قتل را گردن گرفتم اما بعد هرچه به ماموران گفتم فریب حرف‌های سعید را خورده‌ام فایده‌‌ای نداشت و نتوانستم بی‌گناهی‌ام را ثابت کنم.

در ادامه رسیدگی به این پرونده قضات دادگاه کیفری استان اصفهان فرزانه را محاکمه و به قصاص محکوم کردند. این رای در دیوان عالی کشور نیز تایید و به واحد اجرای احکام فرستاده شد.

قرار بود ۱۳ بهمن امسال حکم اجرا شود که با تلاش دادستان اصفهان و وکیل فرزانه ، اولیای دم اجرای حکم را یک ماه به تعویق انداختند.


منبع: هرانا

برگزاری مراسم نوروز در یزد ممنوع اعلام شد!



از آنروز این خانه ویرانه شد،
که بیگانه کلیدار خانه شد!

نظام ۳۵ ساله ایرانستیز و ضد ایرانی ِ ملایان، برگزاری مراسم "نوروز" این جشن چندین هزارساله و کهنسال ایرانی را در شهر یزد ممنوع اعلام داشت![منبع شماره "1" و "2" در زیر این نوشته!]

شورای اسلامی شهرداری یزد، انگیزه ممنوعیت نوروز، این جشن ملی، باستانی و همگانی را برابر شدن با "ایام فاطمیه" اعلام کرد. براساس این ممنوعیت، هرگونه شادی، جشن و کنسرت از ۲۳ اسفند تا ۱۵ فروردین در اماکن عمومی شهر (خیابانها، پارکها، میدانها، مراکز ورزشی، تئاترها، مراکز گردشگری و غیره)، غیر قانونی اعلام شد!

"ایام فاطمیه" که مراسم سوگواری برای درگذشت فاطمه دختر پیامبر اسلام است، تا چند سال پیش در هیچ گاهشماری دینی وجود خارجی نداشت و از ساخته پرداخته های جعلی جمهوری اسلامی می باشد. ولی دروغ بزرگ سران نظام، برخورد "ایام فاطمیه" با "نوروز" امسال است!

با آنکه سال درگذشت فاطمه در سال ۶۳۲ میلادی ضبط شده است، ولی تاریخ دقیق آن روشن نیست. ولی چندی از متون اسلامی درگذشت او را ۶ ماه پس از درگذشت پیامبر اسلام (۱۸ خردادماه ۱۱ خورشیدی، برابر با ۸ ژوئن ۶۳۲ میلادی) و در ماه "رمضان" (برابر با آذرماه سال ۱۱ خورشیدی) ضبط کرده اند.[3] بنابرین، براساس این تاریخ، ماه رمضان امسال برابر با تیرماه ۱۳۹۳ است که بایستی"ایام فاطمیه" برگزار شود، نه اسفند و نوروز امسال!

بهرحال، تنها توجیهی که برای این دروغ میتوان ارائه داد، یا از روی نادانی و بیسوادی سران نظام آخوندی است که تاریخ را نمیدانند و یا بخاطر سواستفاده از بیسوادی و احساسات مذهبی مردم است، تا بدینوسیله جشنها و مراسم ایرانی را کمرنگ و نابود کرده و ایران را مبدل به یک کشور عربی سازند! نیاز به یادآوریست که استان یزد، بالاترین جمعیت اقلیت زرتشتی در ایران را در خود جای دارد، که اعلام ممنوعیت برپایی نوروز در اماکن عمومی شهر، آنهم تنها در یزد، نمیتواند بی ارتباط با جامعه زرتشتیان باشد.

سران نظام، بر این مسئله بایستی واقف گردند، که "مذهب" را در مقابل "ملیت" گذاشتن، سرانجامش شکست دین در کشور و بی دینی در بین مردم خواهد شد - باور ندارند، به تاریخ ایران در ۱۴۰۰ سال گذشته نگاهی افکنند!

نوشته ادمین خلیج فارس

منابع:
---------------
1 - http://www.ostanban.com/node/1136

2 - http://www.irna.ir/fa/News/81070004/سایر_حوزه_ها/ممنوعیت_برگزاری_جشن_و_کنسرت_در_اماکن_متعلق_به_شهرداری

3 - Vaglieri, L. V., "Fatimah", Encyclopaedia of Islam. Vol II, Brill (1983) p854

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به خلیج فارس در تویتر بپیوندید:
تویتر: https://twitter.com/PersianGulf_fb
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

#FreeIranianSoldiers

#جمهوری_اسلامی
#نظام_ملایان
#آخوند
#ایرانستیزی
#انقلاب_اسلامی
#فارسی
#Persian

#ایران
#خلیج_فارس
#الخليج_الفارسى
#Iran
#Persian_Gulf
#Persian_Gulf_Forever

اعدام در ایران...



جمهوری اسلامی اعدام بدون توجه به هر گونه اعتراضی از داخل و خارج از ایران با سرعت بیشتر به اعدام ها ادامه میدهد بطوریکه 19 نفر از 6 اسفند تا 13 اسفند اعدام کرده است .

فرزانه مرادی 26 ساله ، 13 اسفند در رشت

مهراس رضایی 21 ساله ، 6 اسفند در جویبار(هنگام دستگیری 17 سال داشته است)

4 زندانی متهم به قاچاق ، 11 اسفند در بندر عباس

2 مرد 28 ساله و 30 ساله به اتهام انجام عمل خلاف شرع،11 اسفند در رشت

رضا گنج لو 20 ساله ،7 اسفند در رجایی شهر کرج (هنگام دستگیری 16 سال داشته است)

5 زندانی مرد ، 7 اسفند در رجایی شهر کرج

حسن ذوالفقاری 23 ساله ،11 اسفند در زندان زاهدان (هنگام دستگیری 17 سال داشته است)

یک زندانی مرد ، 6 اسفند در ملا عام درکرج (جوانی که اعدام وی منجر به درگیری او با ماموران شد)

سه زندانی مرد ، 7 اسفند در ملا عام در کرج

از طریق چوبه دار اعدام شدند.


آقای خامنه ای؛ اقتصاد مقاومتی یعنی فلاکت و بدبختی مردم، چرا خجالت نمی کشید؟!

اقتصاد مقاومتی چیست؟

اقتصاد مقاومتی روشهای اقتصادی برای صرفه جویی و کاهش مصرف است.این اقتصاد برای کشورهای در حال جنگ و بحران زده کاربرد دارد. مدیریت دولتها در این اقتصاد بیش از پیش می شود و سالها ژمان لازم است که اقتصاد به حالت طبیعی و پویای پیش از بحران بازگردد.
فشار و ریاضت اقتصادی، ایجاد نرخ تورم بالا برای کاهش کسری بودجه، ایجاد سیستم کوپن وچند نرخی شدن کالاها از روشهای عبور از بحران اقتصادی است. دخالت نیروهای نظامی و دولتی و کاهش سهم بخش خصوصی در اقتصاد، یکی از نتایج اقتصاد مقاومتی هست. در اقتصاد مقاومتی سعی دولت بر آن است که نوع عرضه و تقاضا را مدیریت نماید و از این راه مشکل کسری بودجه را برطرف نماید.
(امروز هر لحظه احتمال دارد دلار بالا برود، چرا که نرخ تورم بسیار بالاست. شاید بزودی ملت بتواند به آرزوی دیرینه اش یعنی دلار هفت تومانی برسد!!! البته هفت هزار تومان!)

خامنه ای یک دروغگوی جنایتکار است

این شعاری که خامنه ای برای اقتصاد مقاومتی می دهد توخالی و دروغ محض است. چرا که روشهای اقتصاد مقاومتی سالهاست در ایران اجرا می شود. دولت سالهاست که نوع عرضه و تقاضا را مدیریت می نماید و سالهاست نظامیان را وارد چرخه داد و ستد کرده است و مردم به بیننده ی کارهای دولت بدل گشته اند و از چرخه اقتصاد خارجند.
سالهاست که بودجه بدون درآمد کافی بسته می شود و این باعث تورم شدید و درماندگی مردم شده است. بهای پول ملی ایران به کمتر از دانه های شن رسیده است و پس از اتیوپی بالاترین نرخ تورم را داریم. خامنه ای یک دروغگوی بی وجدان بیش نیست، چرا که این اقتصاد مقاومتی که او از آن دم می زند سالهاست اجرا شده است و ملت را به فلاکت و بدبختی رسانیده است.
(دوستان خامنه ای ،داشتند آبرویش را می بردند که ایشان مجبور شد در یک دقیقه ۳ بار امر کنند که “قضیه را کش ندهید!!!”)

اقتصاد دستوری و دولتی

این آقای جنایتکار گمان می برد که با چند دستور احمقانه و بچه گانه می تواند اقتصاد را مدیریت کند. دانشمندان و محققان اقتصاد سالها و دهه ها درس اقتصاد و آمار خوانده اند تا بتوانند برای اقتصاد راه حل پیدا کنند ،اما این ملّای دوزاری گمان برده که راه حل گره اقتصاد ایران را یافته است. مشخص نیست  آنها که دکترای اقتصاد دارند و سالها مطالعه و تجربه، چرا باید به چرند و پرند آقای جنایتکار توجه کنند؟.
مشکل اقتصاد ایران همین اقتصاد دستوری آقایان است که از اول انقلاب مردم را بسوی تنبلی و مفت خوری،دزدی و بی مسئولیتی کشانید. این همه چک برگشتی که رکوردی جهانی است از رهنمونهای مقامات کارشناس آفتابه ای بدست آمده است.  نقدینگی بالا و نجومی بدست ملت نیست.آقایان خودشان نقدینگی را به دلار تبدیل و از کشور خارج می کنند.خدا برکت بدهد که امروز همه سپاهیان و ملا یان یک پا تاجر و بازرگان شده اند!
(این مردمی که پای منبر گرم کن آقای جنایتکارند ، به امید آباد کردن خانه هایشان وطن را ویران کردند.)

فشار بر کارگران و سوء بهره کشی به بهانه بهره وری

کارگران با حقوقی که جیره نمردن است باید سال به سال فشار بیشتری را بپذیرند و کارد را در استخوان تحمل کنند. در اقتصاد دولتی و سپاهی ایران ، ارزش کارگر هیچ است می توان ماهها و حتی سالها حقوق آنها را نداد و هر کس اعتراض کرد را بازداشت نمود و به بهانه مفسد فی الارض اعدام کرد.کارگران و کارمندان در سالهای انقلاب بزرگترین ضربه ها را به زندگی خود تحمل کردند.
داشتن مسکن برای یک کارمند و یک کارگر در این روزها آرزویی دست نیافتنی است، در حالیکه تنها ۳۵ سال پیش می شد با حدود ۲۰۰ هزار تومان معادل ۶۰ ماه حقوق یک کارگر، صاحب خانه ای کوچک ولی آبرومند شد ولی امروزهمان خانه را امروز باید با ۴۰۰ ماه حقوق تهیه کرد.که البته غیر ممکن است! حقوق کارگران امروز به خورد و خوراک هم نمی رسد.
(این دستوراتی که آقای جنایتکار ابلاغ می کند تنها فشار بر مردم است. او خودش هم می داند که مشکل اقتصاد ایران خامنه ای و دربارش و هزاران پاچه خوار و جیره خوار وی هستند.)

درد مردم خود خامنه ای است

این روضه ها که خامنه ای هر از گاهی می خواند و بعنوان سیاست بخورد مردم می دهد نه تنها دوا نیست ،بلکه خود درد است. این آقای جنایتکار همه درهای گشایش اقتصادی را در ۲۰ سال گذشته بروی ملت بست :
(فقر در ایران را نبینید بهتر است! فقیر هم فقیرهای اروپایی.. خدا باعث و بانیش را نیامرزاد!)
۱) وارد کردن سپاه پاسداران به عرصه های غیر نظامی و اقتصادی که مردم را با خشونت از چرخه اقتصاد خارج کردند
۲) ایجاد رانتهای ویژه برای خود و همراهان بیت رهبری (درباریان) و فرماندهان نظامی و هر کس که رشوه ای به آقا بدهد خلاصه!
۳) پاکسازی قوه قضائیه در دهه هفتاد از قضات و دادستانان تحصیل کرده و جانشینی آنان با یک مشت آخوند بی دانش و بی وجدان زن باز و هم سفره ی خامنه ای.نتیجه ی این تسویه حسابها آن شد که قوه قضائیه دیگر مستقل نیست و محاکمه ای برای فساد اقتصادی رخ نمی دهد و یا آنقدر ماستمالی می کنند که کم کم محاکمه فراموش می شود.
۴) سیاستهای نادرست بین المللی و عدم همکاری و همراهی با جهان ، که نتیجه ای جز تحریم صادرات ایران و عدم سرمایه گذاری خارجی ها نداشت.ایران یکی از کم بازدیدترین کشورها برای توریستهاست که مایه شرمساری است.
۵) عدم ارتباط الکترونیک مناسب با جهان خارج که پول ملی ایران را به پولی سنتی و بی ارزش در مبادلات الکترونیک بدل ساخت.امروز ریال ایران از شن روی زمین کم ارزشتر است.
۶) ایجاد گمرکهای مافیایی و خروج میلیاردها دلار بصورت طلا و غیره برای پولشویی و دور زدن قانون.واردات پورشه و انواع کالاهای لوکس توسط خامنه ای و دزدان هم سفره اش از این گمرکهای شخصی.
۷) ایجاد مجلسی بی در و پیکر که اکثریت آن پاچه خواران سپاهی خود او هستند و هرگز به او اعتراضی نمی کنند. هر فساد اقتصادی که رخ می دهد ، دست این نمایندگان هم آلوده است.
۸) سرمایه گذارهای میلیاردی بیهوده در سوریه و سومالی و هند وپاکستان و حتی ونزوئلا برای ترویج فرقه تشیّع که چیزی جز خواری و خفت را برای مردم ایران در بین اهل تسنن جهان نداشت و ارتباط اقتصادی کشورهای عربی را با بازرگانان ایرانی قطع کرد.
(مشکلات اقتصادی ، فساد و تباهی، روانی شدن و خشونت را بدنبال دارد. کسی نیست که تایید نکند ،امروز مردم ایران از گذشته بسیار عصبانی تر و روانی شده اند)

سخن پایانی

مشکل امروز رژیم ایران تحریم همه جانبه جامعه جهانی است. آن قسمت از باقیمانده صادرات ایران به کشورهای عربی و دیگر کشورها شدیدا با عدم استقبال مشتریان سابق مواجه است. حمایت از رژیم اسد و سیاست نادرست هسته ای تحریمهایی را بوجود آورد که بازگشت به شرایط عادی و استقبال مشتریان سابق را حتی در بلند مدت سخت کرده است. در جهان امروز که یک اشتباه کوچک کافی است که شرکتهای بزرگ به ضرر و سقوط برسند، فرصتی برای چانه زنی سیاسی و بازیهای سیاسی چون تحریم و محاصره نیست.
مردم ایران آرام آرام متوجه خواهند شد که راه بازگشتی حتی برای وضع اقتصاد ۴ سال پیش هم نیست ، چه برسد به پیشرفت. تنها راه پیشرفت اقتصادی شفافیت وجلوگیری از رانت و مافیاست. هر تغییری هم که در رژیم فاسد ملایان و سپاه پاسداران غیر ممکن است. سپاهیهان و آخوند هرگز اجازه شفافیت و نظارت بر فعالیتهای اقتصادی را نخواهند داد… این وظیفه مردم است که فریب شعارهای توخالی خامنه ای را نخورند و برای پیشرفت حقیقی خواستار تغییرات سیاسی و شفافیت اقتصاد رژیم ایران شوند. این هم ممکن نیست مگر آگاه شدن مردم به توانشان برای براندازی رژیم آخوندی.


فضول محله