۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

بیانیه سازمان رستاخیز نوین ایران در مورد اعدام های اخیر رژیم اسلامی حاکم در ایران...



بار دیگر رژیم اسلامی حاکم در ایران چهره خود را به جهانیان نشان داد.

با نهایت تاسف شنبه گذشته شاهد اقدام غیرانسانی رژیم اسلامی حاکم در ایران بودیم .

رژیم اسلامی حاکم در ایران از سوی سازمان عفو بین الملل از نظر شمار اعدام در رده دوم جهانی قرار داده شده اما جای بسی شگفتی است که سازمان های مدعی دفاع از حقوق بشر، چشم بر روی چنین فجایعی می بندند و هیچگونه اقدامی در پیشگیری از بروز آن به عمل نمی آورند.

سازمان رستاخیز نوین ایران این فاجعه غیر انسانی را شدیدا محکوم می کند و با بازماندگان، همدردی نموده و برایشان شکیبایی آرزو می کند.

امید بر آن داریم که با همبستگی هر چه گسترده تر نیروهای باورمند به ارزشهای برخواسته از فرهنگ ایرانی بار دیگر دادگستری و فر و شکوه ایران به ایرانزمین بازگردد و جایگاه شایسته خود را در پیشگاه جهانیان دوباره بازیابد.


سازمان رستاخیز نوین ایران
استکهلم/سوئد
۳۱ اکتبر ۲۰۱۳

گفتگو با برادر منصور اروند، زندانی سیاسی محکوم به اعدام...



منصور آروند شهروند کرد اهل مهاباد که در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ در منزل مسکونی خود باز

منصور آروند شهروند کرد اهل مهاباد که در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ در منزل مسکونی خود بازداشت شد، به اتهام محاربه از طریق همکاری با یکی از گروههای کردی معاند نظام در شهریور ماه ۱۳۹۱ از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شد.
"هفته گذشته پدر این زندانی سیاسی محکوم به اعدام کرد را به نهادهای امنیتی احضار و نسبت به اعدام نامبرده تهدید نمودند. پس از این ماجرا نیز از سوی دیوان عالی کشور حکمی در زندان به وی ابلاغ شد که محکومیت وی برای سومین بار به تایید رسیده و لازم الاجرا می‌باشد."

کاسه لیسانی که روضه خوان مشهدی را به عرش اعلاء رساندند...


دیکتاتوری و فاشیستی از کجا ناشی می شود؟

هیچ نوزادی دیکتاتور پای به جهان نمی گذارد و در ذات خود دیکتاتور نیست. ولی قلدری، زورگویی، خودکامگی، غارتگری، و جنایت را در مکتب متجاوزین و زورگویان فرا می گیرد. این آموزش زورگویی ممکن است از خانواده، مدرسه، مکتب، پای منبر، و یا از کتاب، فیلم، داستان، رهبران و پیشوایان زورگو، و یا از گذشتگان به فرد و مردم رسیده باشد. آن چه بدیهی است آنست کمتر دیده شده که از یک پدر و یا مادر خودکامه و دیکتاتور، فرزندانی دموکرات و مردمی پرورش یابد. زیرا نخستین آموزشگاه نوزادان، محیط خانواده است.

آیا از جنایت کاران و غارتگران نسلی خوب پرورش می یابد؟

هرگز این چنین نیست و نباید انتظار داشت که از جانی و غارتگر، فرزندی درست و صالح پدید آید.  چنان که اگر از هیتلر و استالین  فرزندانی به جای مانده،  نمی توانند دموکرات و مردمی باشند. به گفته دیگر، “از کوزه همان تراود که در اوست”، و یا “عاقبت گرگ زاده گرگ شود..”.
در این باره  در کشور خودمان می بینیم که از آخوند مشهدی جنایتکار، فرزندانی بسی جنایت کارتر، و غارتگرتری چون مجتبی و مصطفی به وجود آمده اند. نتیجه و ثمره هاشمی رفسنجانی چپاولگر و آدم کش نیز فرزند و یا فرزندانی غارتگر و احتمالن آدم کش است. از تازی زاده ضد فرهنگ ایرانی مانند مرتضی مطهری نیز فرزندی مزدور رژیم و ضد فرهنگ ایرانی بنام علی مطهری پدید می آید.
این ها کی هستند، و چه کسانی را نمایندگی می کنند؟!. آیا سوای یک مشت  مفتخور، دزد، چپاولگر و دشمن مردم ایران کس دیگری هستند؟.

آموزش دیکتاتوری از تاریخ

در تاریخ نیز آن چنانکه دیده ایم، بیشتر فرزندان شاهان مستبد و غیر مردمی، دیکتاتور و زورگوی بار می آمدند. آنان نیز دیکتاتوری را بر روی گروهی از مردم و زیر دستان خود پیاده کرده، بدانان انتقال می دهند. به گفته دیگر می توان گفت که نخست، فرزندان ویژگی های خوب و بد را از خانواده به ارث می برند، و آنگاه زشتی ها، پلیدی ها، و زورگویی ها را از اجتماع خود فرا گرفته و بر آن می افزایند. این دیکتاتوری تا آنجا ادامه می یابد که می تواند جامعه ای را متجاوز و دیکتاتور بار آورد. اینجاست که یادواره فارسی می گوید: “یک بز گر، گله را گر می کند.”

دین، بزرگترین آموزگار دیکتاتوری و جنایت بشری

بی تردید دین اسلام بزرگترین آموزگار خشونت و زورگویی و حق کشی در تاریخ ۱۴ سده گذشته کشورمان است. دستورات اسلام ابدی و تغییر ناپذیر، و از جانب عرب خودکامه و زنباره ای به عنوان دریافت شده از الله موهوم و بی منطق با کشت و کشتار و تهدید بر روی مردم کشورمان و کشورهایی دیگر پیاده گردیده. این دستورات خشک و دور از هر خرد انسانی، پس از چند سده شکنجه و کشتار ناباوران، مانند گذراندن قانون گزاف مالیاتی بر مردم تحمیل، و با گذشت زمان نهادینه شده است.

زیستن عربی درون چاه  بیش از هزار سال، به چه معنی است؟!

بیان آن که عربی از هزار سال بیش تا کنون در چاهی نشسته و روزی از آن بیرون می آید تا با شمشیر خود جهانیان را به خاک و خون کشاند آیا از بی خردی و کمال بی عقلی ما نیست؟.  این داستان مسخره و چندش آور،  از یک سوی، زورگویی و آدمکشی در دین اسلام را می رساند و نشان می دهد که اسلام همانگونه که نشان داده است یک حزب سیاسی خون آشامی است که راه پیشرفت آن خون و شمشیر، و به گفته دیگر، کشتار و جنایت است، و از سوی دیگر نادانی و بی سوادی ما است که چنین افسانه های بی خردانه را باور می کنیم.
شماری از جوانان بیکاره، ولگرد، مفتخور، و سربار جامعه که ساده ترین راه ولگردی و مفتخوری خود را تملق گفتن و چاپلوسی آخوند جنایتکاری مانند خامنه ای می دانند. اینان ظاهراً وانمود می کنند که جای پای خامنه ای را می بوسند.

سوداگران دین و خردزدایان کشورمان

برای گسترش و فروش کالای نامرغوب و ضد حیات بشریت به ن مذهب شیعه، سوداگرانی به نام شیخ و آخوند پیداشدند که چهره زشت و نازیبای اسلام، این عروسک دروغین را بزک نموده،  پوششی دلربا  بر تن آن کرده،  و با تحمیر و خردزدایی ساده دلان و نا آگاهان، به دکان تزویر و ریای خود رونق  بخشیدند. شمار این دکانداران که باید آنان را میکرب و وبای اجتماع نامید، بسیار زیاد است. مردمی که همیشه سربار جامعه ایران بوده، و از هر دشمنی و کینه توزی نسبت به تاریخ، آیین، رسوم، و فرهنگ کشورمان کوتاهی نکرده اند.
در این جا نام تنی چند ازآنان برای یادآور خوانندگان می شود:
۱-شیخ عباس قمی (نویسنده کتاب جهل نامه مفاتیح الجنان)
۲- شیخ فضل الله دشمن سر سخت آزادی خواهی و دموکراسی
۳- آیت الله کاشانی، طرفدار انگلیس و رهبر تروریست های فداییان اسلام
۴- علی شریعتی، فرصت طلب دغلباز و جاده صاف کن رژیم اسلامی
۵- روح الله خمینی، آخوند فاشیست مذهبی و جنایتکار بنام
۶- آیت الله جوادی عاملی نویسنده جهل نامه مفاتیح الحیاة (جلد دوم مفاتیح الجنان)
آیا اینها به راستی سربار و مفتخورهای فتنه برانگیز جامعه ما نیستد که در هر مجلس و هر محفل به اید تازیان، به فرهنگ، تاریخ و ملیت ما ایرانیان دشمنی می ورزند
آیا اینها به راستی سربار و مفتخورهای فتنه برانگیز جامعه ما نیستد که در هر مجلس و هر محفل به اید تازیان، به فرهنگ، تاریخ و ملیت ما ایرانیان دشمنی می ورزند>

مزدورانی که رژیم را در دیکتاتوری نگاه می دارند.

بی تردید همه آخوند و طلبه های گردادگرد رژیم، بسیاری از بسیجی و پاسداران، مزدور، چاپلوس و دستمال به دست، و کاسه لیسند. در این جا چند نمونه آنها نه نگارش در می آید:
۱-عشق به رهبر از اعماق جان مردم می جوشد
این گفتار آخوند فرومایه و وطن فروشی بنام آیت الله نوری همدانی است که در روزنامه رذالت به چاپ رسیده است. او دستمال به دست از بام تا شام با چاپلوسی و تملق گویی، بر جنایت و غارتگری های خامنه ای سرپوش می گذارد. این بابا، پس ازیورش و حمله به ایرانیان و نامیدن انقلاب مردمی در سال ۸۸، گفته است: “……باید تلاش کنیم فتنه گران را بشناسیم و آنها را رسوا کنیم.
آیت الله نوری همدانی با اشاره به حمایت گسترده مردم از رهبر معظم انقلاب در ایام فتنه و رابطه عاطفی عمیق بین ایشان و ملت تصریح کرد : “دلیل اینکه ملت ما از اعماق دل به رهبر انقلاب ابراز محبت می کنند ، مهربانی و دلسوزی ایشان نسبت به مردم است . مردم همان سخنانی را که از پیامبر(ص) و امامان شنیده اند امروز از زبان رهبری می شنوند به همین دلیل حاضرند در راه دفاع و حمایت از ایشان جان بدهند.”

۲-حماسه نهم دی را باید در ولایت‌مداری مردم جستجو کرد

آخوند گستاخ دیگری بنام علیرضا پناهیان، گفته است که: “…هر وقت ولایت‌مداری دریک جامعه تجلی پیداکند، بزرگ‌ترین تحولات اجتماعی را درپی خواهد داشت.” همچنین با بیشرمی می گوید:” اصحاب فتنه می‌خواستند ولایت را که رکن اصلی نظام ولایی است تضعیف کنند تا هرکدام بتوانند به مطامع‌شان برسند و اگر می‌توانستند واقعا تضعیف کنند، کشور و جامعه ما را تکه‌پاره کرده بودند…..”

۳- پیاده نظام فتنه را علوم انسانی غربی تربیت می‌کند

این شکر افشانی سرداب نقدی رییس بسیجی های ضد مردمی است. این آغا نیز به دستور اربابش روضه خوان مشهدی، قیام مردم ایران را فتنه خوانده، و مردم در بند کشورمان را مزدور غرب به شمار می آورد. او در شکر افشانی خود می افزاید که:”….پیوند عاشورا و انقلاب اسلامی همیشه بوده و استمرار دارد که با شکست یزیدیان در همه گردنه های تاریخی از عاشورائیان نمایان شده و در ۹ دی درس ها و عبرت های فراوانی وجود دارد.” در این گفته، این مزدور رژیم دستگیری، شکنجه، تجاوز، و اعدام صدها دختران و پسران راستین و پرشور ایرانی در خروش و خیزش سال ۸۸ را “شکست یزیدیان” نامیده است.
این ویدیو افشاگری یک پاسدار سر گشته و رانده شده از دستگاه آخوندی است.  گلایه و انتقادهای این پاسدار که در عین حال روشنگری وضع نابه سامان مملکتمان و به اسارت رفتن به دست یک مشت دزد مفتخور و هرجایی بنام آخوند، پاسدار، و بسیجی است، تنها به مشکلات و کوتاهی های رژیم نسبت به او و خانواده اش را نشان می دهد. وگرنه مردم ایران هیچ گونه سمت و حقی در آب و خاک و کشورمان ندارند.


فضول محله 

سقط جنین های زیر زمینی و پیامد آن دراجتماع آخوند زده ایران...


سقط جنین در ایران

رویان بری یا سقط جنین، Abortion، یکی از پیامدهای ناگواری است که در اجتماع آش و لاش و آخوند زده ایران امروزه به فراوانی دیده و شنیده می شود. چیزی که پیش از مصیبت و بلای آخوند، در ایران کمتر دیده می شد. در ایران فلاکت زده برای رویان بری و جنین کشی آماری وجود ندارد. زیرا مملکت به دست یک مشت دزد و قاچاقچی افتاده که تنها هدفشان چپاول و غارتگری، و بارکشی از مردم است.
آخرین آمار داده شده مربوط به سال ۷۷ می باشد که شمار رویان زدایی را ۱۲۰ هزار در سال می داند. بی گمان امروزه شمار این رویان اندازی بسی بیشتر خواهد بود. به ویژه آن که به دستور خامنه ای تمام بودجه جلوگیری از آبستنی و آموزش جوانان زوج های جوان به کلی برداشته شده و علی خامنه ای یک آخوند، بیشرمانه  به خود اجازه می دهد در مورد باردار شدن و رحم زنان نیز دخالت کند. زیرا رژیم ایران رژیم گداپرور است و می خواهد جمعیت مردم پابرهنه و بی پناه را به ۱۵۰ میلیون نفر برساند تا امامزاده ها و مسجدها از مستمند و درماندگان درگاه آخوند خالی نمانند.

بارداری نابهنگام

احساس به داشتن روابط جنسی میان هر دختر و پسر نوجوان یک امر طبیعی و اجتناب ناپذیر بوده، نمی توان آن را منع و سرزنش نمود، و یا از داشتن چنین روابطی جلوگیری کرد. در دوران رژیم گذشته که سن زناشویی ها پایین تر از امروز بود، ارتباط های پنهانی و نادرست میان جوانان کمتر دیده می شد. ولی در شرایط کنونی که جوانان نمی توانند کار و درآمدی داشته باشند و خود هرکدام نان خور و سربار خانواده خودند و با توجه به خفقان دینی، همه گونه روابط میان آنان در پس پرده و پنهانی صورت می گیرد.
رویان زدایی یا سقط جنین، بزرگترین ضربه جسمی و روانی است که  بر مادران وارد می شود. أربه جبران ناپذیری که پیامد شوم آن برای همیشه در مادران می ماند. از نظر جسمی نیز می تواند بدانان آسیب هایی برساند.

رویان زدایی ناخواسته

در بسیاری از خانواده ها که وسائل پیشگیری در اختیار نداشته و بانبودن آموزش درست ناگهان و به طور ناخواسته بانوانی آبستن می شوند، تنها راه چاره را رویان زدایی و یا سقط جنین خود می دانند. و از آنجا که با مشکلات قانونی و به اصطلاح شرعی ساخته و پرداخته آخوند روبرو می شوند. در نتیجه ناچارند پنهانی با مراجعه به عده ای قابله سودجو و بی سواد تندرستی و سلامت خود را به خطر اندازند. بیماری های زنانه ای که می تواند همه عمر گریبانگیر آنان باشد و یا آنان را به کام مرگ فرو برد.
در تهران راه دیگری برای رهایی از این نازاد (جنین) ناخواسته وجود دارد که آنهم خریدن قرص و داروهای غیر استاندارد و ناشناخته از فروشگاههای خیابان ناصر خسرو و از دست سوداگران مرگ است که استفاده از آنان پیامدهای ناگواری برای مادر خواهد داشت.
رویان زدایی های مجاز
در ایران رویان زدایی یا سقط جنین هنگامی قانونی است که بیماری و ناهنجاری در نازاد (جنین) دیده شود که می تواند به تندرستی مادر زیان وارد آورد و با گواهی سه پزشک کاردان چنین کاری امکان پذیر است. بدبختانه شماری از پزشکان ایران که هدفشان تنها پول سازی و خالی کردن جیب مردم است، برای هر رویان زدایی بدون کاربرد بیهوشی ۷۰۰ هزار تومان و با بیهوشی ۱/۵ میلیون تومان پول به جیب می زنند. حال، آیا از خود پرسیده اید؛ سقط جنین بدون کاربرد بیهوشی چه دردها و آسیب روانی می تواند برای یک مادر به بار آورد؟. آیا پزشکان سوداگر و سودجوی در اندیشه درد و رنج زنان باردار هستند، و یا مانند همه قصابها از رنج بردن قربانی خود بی تفاوتند؟.
تماس با شیشه شیر کودکان و به کار بردن ادکلن و عطر نیز می تواند در رویان زدایی و سقط جنین مؤثر باشد.

مواد شیمایی که موجب رویان زدایی می شود

بررسی های پزشکی به تازگی در آمریکا نشان داده که ماده زهرآگین و سمی ای از کاربرد شماری از مواد یافت می شود که تا ۸۰٪ رویان اندازی (سقط جنین) را در بر می گیرد. بر اساس گزارش ۱۷ اکتبر ۲۰۱۳ دیلی میل، ماده زهرآگین در بطری های پلاستیکی آب، در رسیدهای دریافتی از فروشگاهها، در مواد لاک انگشتان، در مواد بزک کردن و آرایش  صورت، و شامپو یافت می شود.
بنا به سفارش پژوهشگران، خانم های باردار باید از خوردن غذاهای درون قوطی و از گرم کردن قوطی های پلاستیکی خود داری کنند و از تماس و دست زدن به رسید های چاپی ماشین حساب نیز خود داری نمایند.همچنین سفارش شده که زنان باردار از به کار بردن فراورده هایی چون قهوه، الکل، دخانیات، تخم مرغ نپخته خود داری کنند.
به کار بردن و استفاده از فرآورده های دارای ماده زهر آلود و سمی در آرایش صورت، عطر و ادکلن، تماس و استفاده از شیشه های پلاستیکی، و استفاده از مواد خوراکی درون قوطی های فلزی و گرم کردن ظروف پلاستیکی می تواند تا ۸۰٪ خطر انداختن نازاد و جنین را در مادران افزایش دهد.

از آنچه گذشت:

در ایران آماری که شمار رویان زدایی (سقط جنین) را نشان دهد وجود ندارد. آماری در سال ۱۳۷۷ گرفته شد که در آن زمان شمار این سقط جنین به ۱۲۰ هزار در سال می رسید. سیستم خفقان آور و فاشیستی رژیم اسلامی که هرگونه ارتباط میان انسان ها را ممنوع کرده، و بالا رفتن سن زناشویی و نبودن امکان ازدواج جوانان، و آزاد نبودن روابط جنسی میان جوانان، موجب گردیده که هرگونه تماس و ارتباطی میان زنان و مردان به صورت پنهانی صورت گیرد. از این روی، شمار رویان زدایی که بیشتر مخفیانه و به دست ناآگاهان و سودجویان انجام می گیرد، می تواند بسیار بالاتر باشد.
احساس و داشتن تمایل به سکس مخالف امری طبیعی است که در همه نوجوانان دیده می شود. چنانچه از بروز و کاربرد آن جلوگیری گردد، یک حالت سرخودگی و روانی برای نوجوان به وجود می آورد و در ازدواج آینده او اثری منفی و نامطلوب خواهد گذاشت. از این روی بسیاری از جوانان بنا بر نیازهای جنسی خود دور از چشم دکانداران دین و خانواده خود با یکدیگر آشنا و نزدیک می شوند.
پیامد این روابط انسانی و خلاف شرع آخوند، بارداری های نابهنگام و پیش بینی نشده را به ارمغان می آورد که دختران جوان را ناچار می سازد که به هر دری بزنند تا از شر نازاد (جنین) ناخواسته در امان بمانند. اینجاست که از داروهای غیر استاندارد کمک می گیرند، و یا سلامت و تندرستی خود را در اختیار مامای کم سواد و کم تجربه می گذارند.


فضول محله 

زیارت نامه حضرت امام خامنه ای(ر)


باکمال تاسف و نهایت شادمانی درگذشت نابهنگام امام چهاردهم رهبر شیعیان زمین و آسمان ها را به آگاهی امت گوساله بی خرد و تهی مغز و هم چنین قداره و چاقو کش های بیت رهبری تسلیت، وبه ملت بزرگوارخس و خاشاک وهمه آزادزنان و آزادمردان جهان، تبریک و تهنیت می گوئیم.
مجلس ختم آن رهبرمعظم چلاق از سوی نمایندگان هیتلر، آتیلا، اصغر قاتل، چنگیزخان مغول، و راسپوتین، و همه کاسه لیسان و فرصت طلبان درحسینیه چماقداران مرکز خلافت آن مرحوم؛ علی بابا و چهل دزد برگزار خواهد شد.
در همین زمان، مجالس سرور و شادمانی در سراسر جهان با شرکت فعالانه ملت خس و خاشاک، و بنیادهای انسانی وانسان دوستی برگزار، و درهمه جا برای هفت شبانه روز، چراغانی ورقص ، پایکوبی برپا خواهد بود.
A broken Jamkaran Mosque where Khamenei is buried and the well of the 13th Imam
بدین مناسبت، زیارت نامه ای از سوی دفتر امام دوازدهم در چاه چندخران نوشته شده که به شرح زیر است:
السلام علیک یا مفسدالله وابن الفساد،
السلام علیک یا اعمی وابن الکوران
السلام علیک یا رجل الچلاق وابن الیوسف الگاری چی وابن السکینة القصاب
السلام علیک یاقاتل الله وابن القاتل، وابوالقاتل و اخی القاتل
السلام علیک یا سارق المملکت والملت وابوالسارق والابن السارق
السلام علیک یا فاقدالشعوروصاحب القلب الجماد والحجر
انت الحمار الاسلام ویبقی الی النارالجهنم فی الابدالاوقات
یاربی انتقمک علی الدم المظلومین والمقتولین والمستضعفین
انت الجلاد الممالک العالم فی ازمنت المختلف التاریخ
لعنت الله علیک وعلی جدک و آبائک. لعنت الله علی المجتبی وکل اقوامک .لعنت الله علی الامت الاسلام ساکناً علی البیت والمحدودة البیت الخلیفه فی الجماران.
لعنت الله علیک یاسفیه العالم، یابن الحرام والنطفة الحرام
یاربی اقتل انگلی نژاد و ایضاً اقتل القاتل والسارق المعروف مجتبی خاگینه ای شریک الجرم والجنایات فی البلد العالم
لعنت الله علیک المفسد فی الارض


فضول محله 

نمایندگان فاسد و بیمار جنسی مجلس اسلامی، تجاوز و همخوابگی با فرزند خواندگان را قانونی دانستند!


فرهنگ بی فرهنگی و چاله میدانی آخوند

متاسفانه لحن لمپنی فارغ التحصیلان حجره های مردانه، حوزه های به اصطلاح علمیه، بیشتر اوقات چنان بیشرمانه است که جوابی با همان لحن سخیف خود را طلب می کند. بدین سبب، نگارنده این متن پیشتر از خوانندگان گرامی به دلیل اجبار از ذکر کلماتی ناهمگون با ادب مقاله نویسی در این نگاره، عذر خواهی می کند.

کافر همه را به کیش خود پندارد

چندی پیش حسین ابراهیمی امام جمعه شهر “انار” در استان کرمان، با لحن لمپنی رایج فارغ التحصیلان حجره های مردانه، حوزه های به اصطلاح علمیه. به توهین و تحقیر مردان آزاده و با فرهنگ ایرانی پرداخت. وی با لحنی بسیار بیشرمانه و عاری از هرگونه شعور ادبی, فرهنگی و منطقی گفته بود:”مردانی که زنان آنها با آرایش از خانه بیرون می‌روند، حقشان است که “دیوث” نامیده شوند!.”
حال با تصویب قانون دیگری برای گسترش فحشای اسلامی و تجاوز به حقوق زنان و کودکان، سوال ساده ای در ذهن مردم ایران نقش بسته که “مرد ان بی غیرت ” یا به قول آخوندی ” دیوث ها” چه کسانی هستند!.
آیا ازدوج با فرزند خوانده، یعنی طفلی که به ما پناه آورده، تجاوز و شهوت پرستی و یک عمل حیوانی نیست؟، آیا از نظر انسانی می توان این کار زشت و ناپسند را درست و منطقی دانست؟.

قانونی شدن ازدواج با فرزندخوانده

روز یکشنبه هفته پیش در مجلس  اسلامی ایران لایحه‌ ننگین و شرم آور دیگری به تصویب رسید. بر اساس این لایحه‌ ازدواج فرزندخوانده با سرپرست و یا به گفته دیگر، اجازه زنای با محارم بنا به رای دادگاه امکان‌پذیر خواهد بود!. کارشناسان و فعالان حوزه کودک وجود دو ماده ٢٢ و ٢٧ این لایحه را دارای تبعات منفی بسیار گسترده‌ای بر کودکان فرزندخوانده دانسته اند.
در تبصره‌ ٢ ماده‌ ٢٢ آمده که‌ فرزند خوانده بودن کودک در شناسنامه‌ وی قید خواهد شد. امری کاملا غیر عادی و غیر لازم که‌ از نظر فعالین حقوق کودکان نیز، همچون داغی بر پیشانی کودک خواهد بود. اما تبصره ماده ٢٧ بسیار وحشت آور و باورنکردنی است. این تبصره دقیقا اجازه زنای با محارم و تجاوز پدر خوانده یا مادر خوانده را با کسب رای دادگاه، به فرزند خوانده یا فرزند خوانده گان می دهد.
ازدواج با کودکان، مانند این تصویر از ازدواج دختر بچه هایی در چاه بهار، به هر شکل و عنوان، خواه دختر بچه های ۹ ساله و یا دختر خوانده، و یا با دختران بی سرپرست، دختران کار، دختران افغانی در این کشور، و یا دختران رانده از خانواده، جنایت و بچه بازی و پدوفند به شمار آمده و تحت هرقانونی حتی قانون اقوام جنگلی و یا بادیه نشین نادرست و غیر انسانی است.

ماده ٢٧ ویرانگر بنیان خانواده و امنیت کودکان فرزند خوانده

شیوا دولت‌آبادی، روانشناس و رییس هیات‌ مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفت‌وگو با سایت این انجمن تاکید می‌کند تبصره ماده ٢٧ تصور زنای با محارم را ایجاد می‌کند. او سپس ادامه می دهد:” با یادآوری فرهنگ‌سازبودن قوانین معتقد است وقتی ماهیت قانونی رابطه عاری از شایعه ارتباط جنسی است و هدفش قداست‌ دادن به رابطه مادر و پدر- فرزندی است چطور تبصره‌ای را که ناقض خود است حمل می‌کند.  چطور ممکن است کسی در یک قانون هم والد باشد و هم همسر؟. نمی‌توان در یک قانون هر دو را متصور شد.

نقشه شیطانی فرزند خواندگی برای تجاوز در آینده

کسی که در زمان پذیرش یک فرزند در اعماق ذهنش تصور همسرگزینی از او را دارد، پس به هیچ‌وجه شایسته نیست نام پدر یا فرزند را بپذیرد. قرار است این فرزندخواندگی نزدیک‌ترین شباهت را به رابطه والدین و فرزند داشته باشد در حالی که این تبصره تصور زنای با محارم را ایجاد می‌کند و موجب تعجب است که چنین تبصره‌ای در قانونی آورده می‌شود که حامی خانواده و سرپرستی کودک است.”
مجلس ضد انسانی ایران، در تاریخ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰، صیغه یا ازدواج موقت و بهتر بگوییم فحشا و روسپیگری اسلامی را رسمی کرد و قانون آن را به تصویب رساند. آیا گردانندگان این رژیم از افراد مالیخولیایی پدوفیلد و شهوت ران تشکیل نشده اند؟. آیا صیغه یا فحشای اسلامی خرید سکس در برابر پول یا امتیاز دیگر، برای مدت کوتاه نیست؟. این چه دینی؟، و چه اخلاقی است که بر ما حکومت میکند؟!. آیا موجب شرم و خجالت برای این نمایندگان مجلس به حساب نمی آید؟!.

دختر فرزندی، یا هووی آینده

بانو دولت‌آبادی در ادامه به اثرات مخرب دیگر این تبصره اشاره می کند:” «مادری که دختری را به فرزندی قبول کرده اگر در دورترین تصورش دختر را جایگزین خود ببیند هرگز نمی‌تواند مادری باشد که قرار است فرزندخوانده‌ای داشته باشد.
روی دیگر این سکه این است که مادری که به پسرخوانده خود به عنوان همسری نگاه کند بسیار دور از انتظار است که بتواند خانواده‌ای سالم را شکل بدهد.»
بانو دولت‌آبادی ادامه می‌دهد: «به این بیندیشیم که بر همسری که به عنوان مادر یا پدر در این خانواده حضور دارد وقتی شاهد خواهد بود فرزندی که با جان و دل بزرگ کرده رقیب عاطفی خودش شده است، چه خواهد گذشت؟!.
این تبصره منزه‌ بودن قانون را زیر سوال می‌برد در حالی که قانون قرار است فرهنگ‌سازی را تسهیل کند. هرگز نمی‌توان والدین را تشویق کرد و راهی را باز کرد که در آن هم نقش پدر و مادر را داشته باشند و هم همسر باشند. در این خانواده کودک نیز احساس امنیت نخواهد کرد.»
وقتی پول های بادآورده و مفت در اختیار آخوند قرار می گیرد، آنوقت آخوند کرکری می خواند، و او و هم پالکی هایش زنان و دختران را به صیغه گری، فحشاء، از دواج با نوباوگان، ازدواج با فرزندخواندگان و دهها جرم و جنایت دیگر وا می دارد. این پول های کلان در ضریح امام زاده صالح یکی از صدها و چندین هزار امامزاده ایران هرماهه ریخته می شود. وای به حال امت خردباخته ای که این چنین جانوران و خیانت کارانی را حاکم بر سرنوشت کشورمان نمودند.
تفکرات پدوفیلی نماینگان مجلس
بی گمان،  پیشنهاد دهندگان و تصویب کنندگان تبصره ماده ٢٧ این لایحه, داری مشکلات جنسی و روانی بسیار وخیمی از جمله میل به تجاوز و اذیت و آزار جنسی کودکان یا پدوفیلیا هستند. پدوفیلیا، بیماری بسیار وخیم و خطرناکی برای سلامت جوامع بشری, بویژه سلامت جنسی و روانی کودکان می باشد. کودک آزاری یا بچه‌بازی عبارتست از میل شدید جنسی عود کننده یا تحریک جنسی نسبت به کودکان زیر ۱۳ سال در طول یک دوره حداقل ۶ ماهه است. معمولا سن ۱۳ سال و جوان‌تر.
بیماران بچه‌باز حداقل ۱۶ سال سن دارند و دست کم ۵ سال از قربانیان بزرگ‌ترند. اکثر موارد سوءاستفاده جنسی از کودکان، به دستمالی آلت تناسلی یا رابطه جنسی دهانی مربوط می‌شود. زنا با محارم، با بچه‌بازی ارتباط نزدیکی دارد، چرا که در آن اغلب یک بچه نابالغ به عنوان شیء محبوب انتخاب می‌شود.
هر ایرانی شرافتمند و انساندوست، وظیفه دارد از این قانون روسپیگری و فحشاء سازی رژیم اسلامی که ازدواج با فرزند خواندگان یعنی در حقیقت تجاوز به کودکان را مشروعیت بخشیده و قانونی کرده است، مخالفت ورزند و به مبارزه پردازند.

قوانین مجلس ایران؛ ترویج عمومی فحشا و تجاوز

قوانین در تمام کشورهای پیشرفته و موفق دنیا برای حمایت و پشتیبانی از مردم آن کشور، بویژه حمایت و پشتیبانی از زنان و دختران و کودکان وضع می شوند. چون آینده سازان و تربیت کنندگان نسل موفق هر جامعه ای زنان می باشند. مثل معروف:” زنان در یک دست گهواره و در دست دیگر جهان را می گردانند.”، بر این حقیقت بزرگ معترف است.

رژیم اسلامی، رژیمی  آلوده و مالامال از فساد

شوربختانه در کشورهایی با حکومت های اسلامی و طرز فکر قرون وسطایی از جمله ایران؛ درصد بسیاری از قوانین حکومتی: به ترویج عمومی؛ فحشا، تجاوز، گسترش بیماری های جنسی خطرناک و ناامنی های روانی بویژه برای زنان، دختران و کودکان اختصاص داده می شود!.
نمونه هایی از این قوانین فساد برانگیز رژیم اسلامی از اینگونه اند:

۱- چند همسری یا روسپیگری مردان:

حق چندهمسری به مردان یا اجازه قانونی برده داری زنان است. برده داری زنان یا چند همسری که سبب ناامنی فکری از بین رفتن اساس اعتماد و احترام به بنیان خانواده و به کرامت زنان. بوجود آمدن ناراحتی های روانی و حتی بیماریهای جنسی مختلف به دلیل تعدد زوجات می باشد. همچنین کودکان چنین خانواده هایی؛ روانی آسیب دیده، تحقیر شده، سرگردان و خشونت بارند.
این فرتور تبلیغ هوو گرایی و داشتن چند زن در تلویزیون رژیم  را نشان می دهد. دو زن هووی قمی در این برنامه شرکت نمودند و ظاهرن رضایت و خشنودی خود را از ازدواج با یک مرد روسپی نشان دادند.

۲- صیغه گری یا فحشای اسلامی:

صیغه یا روسپیگری شرعی است که سبب شیوع تن فروشی و فساد جامعه. سست کردن بنیان خانواده ها به دلیل حمایت قانونی و ترویج بیماریهای جنسی خطرناک است.

۳- تجاوز قانونی به کودکان ۹ ساله

اجازه ازدواج یا به بیان بهتر تجاوز و همخوابگی یک مرد با دختر بچه ای ٩ ساله مثال دیگری از این قوانین مذهبی بدوی و نفرت انگیز است. که سبب ناراحتی های روانی بسیار برای دختران خردسالی که باید مادران نسل آینده باشند، می شود.
همچنین بیماریهای جنسی متعدد از جمله آسیب دیدگی های مجرای تناسلی، خطر ابتلاء به سرطان و محروم شدن از بارداری برای این کودکان بی پناه را در بردارد. و رواج کودک بازی و تفکر پدوفیلی در جامعه ارمغان بسیار شوم و دهشتناک چنین اجازه قانونی غیر انسانی بر پایمال کردن امنیت و حقوق دختران خردسال می باشد.
گردآوری کودکان و شستشوی مغزی با دعا خواندن که خدای نادیده مشکل گشای همه گرفتاری هاست، و دعا به جان مسئولین رژیم اسلامی، آنان را  آسیب  پذیر و تسلیم بار می آورد که در سن بالاتر برده وار در خدمت افکار غیر انسانی آخوندهاه در آیند و به صیغه گری، ازدواج در نوباوگی، و بسیجی شدن و روبروی زنان دیگر ایستادن را پذیرا شوند.

کجایند آن مردان غیرتمند ناموس پرست؟

نگارنده این متن به عنوان یک زن، یک مادر، فردی از یک خانواده (شهید) جان باخته در راه حفظ و حفاظت ایران. خانواده ای که هنوز چشم به راه خبری از پسر ١٨ ساله (مفقود الاثر) گمگشته شان است. خانواده ای که پدری به جبهه رفته و مردان برومندی که جانباز از جبهه باز گشته اند، دارد. اعلام می دارد:
فرزندان و پدران ما زنان و دختران ایران زمین، برای دفاع و حفاظت از خاک و سرزمین خود و بویژه زنان و دخترانشان در جبهه های جنگ کشته، مجروح یا به اسارت در نیامدند؛ که قانون گذاران مجلس ایران چشم ناپاک و دست متجاوز خود را با چنین قوانینی بر نوامیس سرزمین مادریشان دراز کنند.  از فساد و تجاوز حقوق بر حق این مردم ستم کشیده بهراسید. که معترضان غیوری که به خیابان ها ریختند و در اعتراضات میلیونی حضور داشتند هنوز در ایران هستند و دور نیست که پیمانه ظلم حکومتتان را با حماسه ای دوباره چون مردم دلیر مصر در هم بشکنند.

از آقای حسن روحانی باید پرسید؛

” چگونه از دموکراسی و در مورد کدام حقوق انسانی در سازمان ملل دم می زنید. شما که خود نماینده حکومتی هستید که تجاوز به دختران خردسال، سنگسار، تجاوز به حقوق مسلم آزادی های فردی به نام گشت ارشاد، و شکنجه و تجاوز در زندان ها، و اکنون تجاوز به روان و امنیت جنسی فرزند خواندگان، از قوانین ننگین حکومتتان هستند؟. شرم کنید و ابتدا به پاکسازی قوانین مجوز مخوف ترین جنایات بشری در کشور خود بپردازید…

نکته های پایانی

در پایان،  از حسین ابراهیمی امام جمعه شهر “انار” در استان کرمان باید پرسید: مرد بی غیرت یا بی شرافت واقعی چه کسی است؟. فردی که یک زن، یک انسان را، ملک شخصی و برده یک مرد میداند؟. کسانی که قوانین تجاوز به دختر ۹ ساله، برده داری زنان به نام چند همسری و فاحشه گری به نام صیغه، تجاوز و شکنجه و همخوابگی با فرزند خواندگان با تایید بدوی مذهب، رنگ قانونی می زنند در صورتی که می دانند، همه این قوانین شامل مادر، دختران، خواهران و حتی همسر خود آنان نیز خواهد بود؟. ..
آیا بهتر نیست برای دیدن یک بی غیرت واقعی، شما و همه پیشنهاد دهندگان و رای دهندگان به ماده ٢٧ لایحه به اصطلاح حمایت از خانواده و چنین قوانین شرم آوری, نگاهی به آینه بیندازید؟….
این امام جمعه شهر انار است که مردان را دیوث و بی ناموس نامیده است. حال، باید از این بابا پرسید آیا مردان ایران بی ناموس و دیوثند، و یا آخوندها که رفتار، گفتار، کردار، و قوانینشان بر اساس زن ستیزی، سکس، شهوترانی و مانند آنست؟!!.
این امام جمعه شهر انار است که مردان را دیوث و بی ناموس نامیده است. حال، باید از این بابا پرسید آیا مردان ایران بی ناموس و دیوثند، و یا آخوندها که رفتار، گفتار، کردار، و قوانینشان بر اساس زن ستیزی، سکس، شهوترانی و مانند آنست؟!!.

و نکته آخر این که:

آیا دختران آسیب دیده و فراری از خانواده در اجتماع، دختران یتیم و بی سر پرست، دختران کار و سرگردان در خیابان ها، و دختران بیشمار پناهندگان افغانی در کشورمان، طعمه هایی برای شهوت پرستان و فاسدان درون رژیم و مجلس کذایی اسلامی نیستند که به بهانه ازدواج مورد تجاوز قرار گیرند؟!.


فضول محله 

افشین اسانلوها باید قربانی شوند تا جلاد جنایتکار، مجتبی خامنه ای زنده و در قدرت بماند...


نیازمندیهای یک رژیم دیکتاتوری

هر رژیم دیکتاتوری به دو چیز وابسته است؛ شماری مزدور، اوباش و اراذل که مانند سگ های زنجیری آنان را به میان مردم اندازد و هرگونه انتقاد و خواسته های آنان را سرکوب کند، و در شدیدترین حالتی که خود را در برابر انتقادهای تند و افشاگری ها می بیند، شکنجه گران و آدم کشانی را در اجیر خود داشته باشد تا بتواند مقاومت و ایستادگی میهن پرستان را از میان ببرد و آنان را مانند مترسکی به دنبال خود کشاند، و چنانچه با همه ترفند ها، پس از شکنجه های مرگ آور، توهین های ناموسی، و حتی تجاوز جنسی ، دست آخر قربانی را در زیر شکنجه و یا از راههای دیگر او را از پای در آورند.
افشین اسانلو راننده ای که به دلیل اعتراض نپرداختن حقوق کارگران، دستگیر، مدت چهارماه زیر حیوانی ترین شکنجه ها قرار گرفت و سرانجام با تنی آش و لاش از میان برفت. افشین ها، ستارها، نداها محکوم به مرگند تا آخوند جنایتکاری مانند مجتبی خامنه ای به زندگی پلید خود ادامه دهد و هر روز نقشه جدیدی برای قتل فرزندان کشورمان بکشد و به کمک جلادهای خود، آنان را از پای در آورد.

ترفندهایی که خامنه ای به کار می برد

روشی که در بالا گفته شد، خامنه ای با همکاری فرزند ابر جنایتکار خود مجتبی، به کمک عده ای آدم کش و جانی ایرانی نما و یا عرب، و با به کار گماردن چندین هزار جوان بیکاره و فاقد هرگونه انسانیتی به عنوان بسیج، و یا سربازان امام زمان، مال، جان، و ناموس مردم و درآمد و سرمایه کشور را خود و خانواده اش در اختیار گرفته است. در همین چهار سال گذشته پس از رستاخیز مردمی در سال ۸۸، به دستور خامنه ای حدود ۲۰۰ هزار جوان ولگرد، بی سواد، و آسمان جل را به کار گرفتند و آنان را در درون و برون کشور در هنگام افتضاحات ولایتی ۲۴ خرداد در جلو و کنار صف مردم قرار دادند.
از یک سوی تنور به اصطلاح انتخابات خود را گرم نگاه داشتند، و از سوی دیگر، سپر بلایی در برابر مخالفین و منتقدین انقلاب، به ویژه جلو سفارت خانه ها گماردند. یک بسیجی که با ما در تماس بود ادعا می کرد رژیم در حال برنامه ریزی است که ۵۰۰ هزار جوان لات و بیکاره دیگر را به کار گیرد تا برای چهار سال آینده برای رودررویی با مردم، و خود را به جای آنان جا زدن، آموزش های لازم را دریافت کنند.
این ویدیو گزارش کاملی از زندگی، فعالیت های کارگری و دستگیری افشین اسانلو است که در برنامه افق با منصور اسانلو به گفتگو پرداخته می شود. این ویدیو گویای جنایت های خامنه ای در زندان ها است.

جنایت های بیشمار سال ۸۸

تنها تاریخ آینده و در آزادی ایران می تواند از جنایات وحشتناک خامنه ای به همکاری فرزند قصاب او مجتبی پرده برداری کند و حقایق تلخ را بیرون آورد. همانگونه که پس از نابودی هیتلر از جنایات بزرگ او علیه یهودیان روشن و شناخته شد و واقعه جانگداز هولوکوست برای جهانیان آشکار گشت. در مورد کشته شدگان اعتراض کنندگان به انتخابات قلابی سال ۸۸، آمار بسیار زیادی در دست است که در این جا نمی توان آنها را به نگارش در آورد.
کشته شدگان، به دستور خامنه ای و فرزند جنایتکارش مجتبی، بیشتر با تیر اندازی بسیجی و سپاهی و مزدوران دیگر، و از پشت بامها، و یا رو در روی جمعیت تظاهر کننده انجام شده است. بدبختانه وجدان و شرف انسانی در جهان به خواب رفته، و دولت های باختری با کمال بی شرافتی همچنان با این رژیم ضد بشر و آدم کش در رابطه و معامله اند.
به طور کوتاه می توان به چند آمار از جنایت های علی خامنه ای و پسرش در سال ۸۸ اشاره نمود:

۲۵ خرداد ۸۸:

شمار کشته شدگان خیابانی بر اثر گلوله ۱۹ نفر. احمد نعیم آبادی، محرم چگینی، کیانوش آسا، فهیمه سلحشور، و فاطمه رجب پور از این نمونه اند.

۳۰ خرداد:

بازهم کشتار خیابانی بازهم ۱۹ نفر. ندا آقاسلطان. حمید حسین بیگ عراقی، ابوالفضل عبداللهی، فاطمه سمسارپور، و بهزاد مهاجر از این گروهند.
در روز عاشورا: ۹ نفر. شهرام فرج زاده، شبنم سهرابی، شاهرخ رحمانی، و امیر ارشد تاجمیر از این گروهند.

۲۵ بهمن ۱۳۸۹:

صانع ژاله، محمد مختاری، و امی حسین تهرانچی قربانیان خامنه ای در این روز بودند.
آمار کشته شدگان به دستور خامنه ای و مجتبی فرزند او بسیار زیاد است و برای هر روز در هفته سال ۸۸ لیست هایی از آن وجود دارد.

بازداشتگاه کهریزک:

محسن روح‌الامینی ، محمد کامرانی، امیر جوادی‌فر ، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر در زیر شکنجه های مرگبار جلادان خامنه ای هرکدام به سختی جان دادند.

ستار بهشتی و افشین اسانلو

این دو انسان بزرگوار کارگرانی بودند که روزانه با سختی و دشواری و در شرایط بسیار بد آخوند زده کشورمان کار می کردند و مزد ناچیزی که تنها خوردن و نمردن بود برای خود و خانواده اشان به دست می آورند. رژیم ضد ایرانی با غارت خزانه مردم و صرف کارهای تروریستی خود نمودن و یا حاتم بخشی به تروریست های حزب الله لبنان و غزه و فلسطین، مردم ایران به ویژه کارگران زحمتکش را خاکستر نشین کرده و در برابر گلایه و انتقاد آنان، به سگان زنجیری خود متوسل می شود و این بیچاره ها را زیر شکنجه و دشنام قرار می دهد.
زمان چندانی نگذشته که ستار بهشتی جوان وبلاگ نویس را به طرز وحشیانه ای از پای در آوردند، و با مادر و خواهرش نیز مانند حیواناتی درنده رفتار نمودند.
این ویدیو گزارش کاملی از جنایات خامنه ای و فرزند جلادش مجتبی است که میان آقای حسین مهری و آقای بهرام مشیری به بحث و گفتگو پرداخته شده، و جنایت  و دزدی های این پدر و پسر نیز به تصویر کشیده می شود. دیدن این ویدیوی کاملن مستند برای خوانندگان گرانمایه ما لازم و ضروری است،

برسر افشین اسانلو چه آمد؟

اکنون نوبت افشین اسانلو کارگر دیگری رسید که در انتقاد به حقوق ملا خورشده کارگران به شکنجه گاه و کشتار گاه ولایتی برده شد و ماهها در زیر شکنجه سگ های درنده خامنه ای و فرزند جنایتکارش قرار گرفت و او نیز به طرز وحشتناکی از پای در آمد. این انسان شرافتمند که از پرداخت نکردن ماهها حقوق کارگران به انتقاد پرداخت، ناگهان دستگیر و مدت ۴ ماه زیر شکنجه ای حیوانی قرار گرفت. مادرش پس از ماهها چشم انتظار که توانست به دیدار او رود، دریافت فرزندش به دلیل شکنجه های چند ماهه از دردهای گوناگونی در سوز و گداز است.
شکنجه کردن افشین اسانلو در این ویدیو مادر افشین اسانلو گزارش می دهد که چگونه با پسر مجروحش که ماهها زیر شکنجه بوده، برخورد نموده است.

آگاهی از مرگ افشین اسانلو

پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۲ مرگ نابهنگام افشین اسانلو در زندان رجایی شهر شنیده شد. مرگ او را سکته قلبی اعلام کردند. ولی همه می دانند که جمهوری سرمایه داری اسلامی حاکم بر ایران بهمراه  اعدامهای علنی و غیرعلنی و کشتار رسمی و دولتی زندانیان بطور روزانه، اکنون سالهاست که با تحمیل سازمان یافته شرایط کشنده به زندانیان سیاسی آنانرا بسمت مرگی خاموش سوق داده و به این ترتیب به قتل می رساند.

دیدگاه خواهر افشین اسانلو

خواهر افشین اسانلو، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که مرحوم اسانلو  هیچ سابقه بیماری قلبی نداشته و در آخرین ملاقات سالم بوده است. همچنین به گفته پرستاران بیمارستان فوت وی قبل از رسیدن به بیمارستان بوده است. خانم اسانلو در این گفتگو همچنین گفت که به آنها اجازه برگزاری مراسم در مساجد داده نشده و آنها به ناچار مراسم سوم و هفتم برادرش را در منزل برگزار خواهند کرد.
دیدگاه منصور اسانلو
منصور اسانلو برادر افشین اسانلو می گوید: “حدود سه سال پیش که من در زندان بودم . افشین را در قسمت خوابگاه رانندگان ترمینال جنوب دستگیر می کنند وبه اطلاعات شهر ری می برند وبا هماهنگی اطلاعات اوین او را به بند ۲۰۹ اوین می برند وتحت سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند . تا از او برعلیه سندیکا وفعالیت های سندیکایی اقرار بگیرند . اقرارهایی دال بر همکاری سندیکا با گروههای سیاسی واقدامات غیر قانونی وحتا تهیه اسلحه برای سندیکا یا داشتن نقشه بمب گذاری با همکاری عوامل گروه های سیاسی مخالف ج.ا که همه دروغ و واهی وچون او این اتهامات را نمی پذیرد زیر فشارهای سخت تری قرار می گیرد.»

از آنچه گذشت:

بیگمان کشتار جمعی اعتراض کنندگان در قیام سال ۸۸، که شمار آنها بسیار بسیار زیاد است، و معمولاً به دستور و همکاری علی خامنه ای و فرزند جلادش مجتبی صورت گرفته است و شکنجه و کشتار زندانیان، جنایت های این دو آخوند فرومایه و ضد بشر  آنچنان زیاد بوده که محتوای یک کتاب را تشکیل می دهد. اگر ملت ایران همچنان جنایت های این آخوندهای وحشی را بپدیرد، به راستی به خون این عزیزان خیانت کرده است و در خون این بیگناهان شریکند.


فضول محله 

آشی که رژیم برای زنان ایران پخته، روی آن یک وجب روغن است...


با آشپزان ولایت آشنا شوید

به تازگی آقای حسن روحانی نماینده برگزیده ملای مشهدی در کنار مرشد و سرآشپز خود امام خامنه ای آشی را برای بانوان گرامی ایران پخته اند که یک وجب روغن روی آنست. از این ببعد زنان ایران خیالشان از پخت و پز راحت است زیرا می توانند از بام تاشام از آش نذری مقام ولایت نوش جان کرده، و در آشپزخانه و اتاق خواب به مأموریت های اسلامی خود پردازند.

فکر پختن چنین آشی از کجا پیداشد؟

گویا بازهم بانوان گرانمایه کشورمان از لطف و عنایات دین مبین اسلام در مورد آنان، و بذل و توجه آخوندهای بالامقام که روز و شب در اندیشه و به فکر زنان کشورند، غافل مانده اند. وقتی اسلام پراز محبت و دوستی برای هرمرد چهار زن عقدی و ۴۰۰ هزار صیغه غنیمت گرفته شده را لازم و شرعی می داند، این ارج دادن و با ارزش دانستن مقام و منزلت زنان است که چه اندازه آنان عزیز و گرامی اند . تا آنجا که دکانداران دین آماده اند دهها از آنان را در حرمسرای خود ذخیره داشته، و دست محبت و نوازش بر سر یکایک آنان کشند.
مزدوران و فرومایگان رژیم، با توپ و تفنگ در برابر زنان بی دفاعی که به دنبال حقوق پایمال شده خودند، ایستاده و آماده کشتن آنانند.
آیا این عظمت و بزرگی اسلام نیست؟. اگر زنان در اسلام بی ارزش بودند، باید به مردان توصیه می شد به جای ۴ عقدی و ۴۰۰ هزار صیغه ای، تنها یک زن اختیار کنند، و یا اصلاً دنبال زنی نباشند. بر این اساس، در ادیان دیگر و کشورهای باختری ارزش زنان آنچنان محدود است که هرمرد تنها به یک زن اکتفا می کند.
یکی از شغل هایی که آخوند مشهدی و کمک آشپز ایشان حسن روحانی برای زنان برگزیده اند، استخدام زنان برای زن ستیزی در گشت عفاف و چماق رژیم است. در این تصویر عاکله خانمی می بینید که در راه خدمت به آخوند، به زن ستیزی پرداخته و هم جنس خود را مورد اذیت و آزار قرار می دهد.
ولی خوشبختانه در کشور اسلامی و آخوند زده ما، هر آخوند از تعداد و شمار توله های خود آنچنان ناآگاه است، که زمانی هرکدام از علیامخدره های آن ملا ناچار است ساعتها دلیل و برهان بیاورد که مثلاً فلان دختر و یا پسر کاردستی و محصول چه زمانی؟، چه ساعتی؟، و در کجا بوده است. شاید هم نیاز بر آن باشد که آن خانم بخت برگشته، دست و بال خود را بر قرآن بکوبد و هزاران پیامبر و امام و امامزاده را شاهد و وکیل خود کند تا بلکه به گوش سنگین و ناباور ملای مسجد فرو رود و اندکی آرامش یابد که فرد مشکوک و مظنون مورد نظر، نتیجه تلاش های بیکران مثلاً راننده شخصی، باغبان، آبیار محل، بقال سرکوچه، و یا دستکاری طلبه زیر دست آشیخ نیست.

دلسوزی رژیم اسلامی در آغاز انقلاب

از آغاز حکمفرمایی آخوند در ایران، رژیم همواره به فکر آرامش و آسایش زنان بوده و هست. نخست این که رژیم تشخیص داد کارهای اداری برای زنان خسته کننده و موجب درد سر است. بنابراین به دستور خمینی کویر، زنان را در ظرف چند روز از ادارات برای استراحت به خانه هایشان فرستادند. البته بگذریم از این که شماری از این زنان که به محیط و کار در ادارات عادت کرده بودند، به فکر خود کشی افتادند، عده ای روانی شدند، و تنی چند بر اثر مشکلات مادی به خانواده خود بازگشتند.
این فریاد ابر زنان دلیر و بیباک وطن است که زیر بار آخوند متجاوز نمی روند و  صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان می رسانند.

جلوگیری از تحصیل دختران

یکی از راههایی که نشان می دهد رژیم اسلامی تا چه اندازه در فکر راحتی دختران و زنان است، جلوگیری و مانع گذاشتن در راه تحصیل آنان است. آخر خدا را خوش نمی آید دختران جوان و عزیز ما در سرما و گرما به رنج و زحمت افتند، درس بخوانند، از پسران پیشی بگیرند، ولی چون آخوند تشخیص می دهد که شغل ها مخصوص پسران است، زیرا آنان نان آور خانه هستند، دختران بازهم بیکار می مانند. پس بهتر است از رنج دختران بکاهند و درها ی دانشکده ها، رشته های علمی و تکنولوژی، مهندسی، اقتصاد و مدیریت را بر روی آنان ببنددند.
به راستی چه معنا دارد زن درس بخواند. زن وسیله و اسباب خانه و جای او در آشپزخانه و اتاق خواب است. این گفتار گروه بیشماری از آخوند های ضد انسان، ضد ایران و ایران، و زن ستیز است. اگر زنی از یک آخوند تعریف و تمجید کند، بی درنگ سزاوار همان دسته بندی آخوند بوده، و ضعیفه اسلامی نامیده می شود و نه یک زن آزاده و خوش گفتار.
به جای این رشته های نامطلوب و زیان آور برای دختران، آخوندهای مهربان نخست بازهم آدرس آشپزخانه و اتاق خواب را به زنان نشان می دهند، و برای درس و آموزش هم می توانند درس طلبگی بخوانند، در بسیج دختران ثبت نام کنند. جزء سربازان غایب امام زمان، و گروه شبگرد علیه بد حجابی در آیند، ساندیست خود باشند و در تظاهرات به ویژه انتخابات فرمایشی، سر و دم تکان دهند، و خلاصه آن که در نگهبانی و نگهداری اسلام ناب ولایتی و بقاء و عظمت جلاد بزرگ، ملای مشهدی و فرزند گرانمایه ابر جنایتکارشان مجتبی خان فعال و کوشا باشند.

با آش ولایت وقیح آشنا شوید

حضرت امام خامنه ای دو بار برای بانوان کشورمان آش خوشمزه ای پختند. نخست این که به فکر جمعیت کم و ناچیز ایران و تعداد معدود ملت مستضعف و گدا پی بردند، و دستور فرمودند که بانوان کیسه را شل کنند و تا می توانند کور وکچل بیشتر سرازیر اجتماع کنند تا بساط معرکه گیری آخوند رواج بیشتری داشته باشد. مسجدها و امامزاده ها پر تر شوند، و صندوق های نذورات پر خیر و برکت تر شود.
آخوند زنباره زنان نادان و ناآگاه را به دور خود جمع می کند تا با صیغه کردن (تجاوز شرعی) بدانان، راه بهشت (کلاهبرداری آخوند) را بدانان نشان دهد.
برای آن که به این هدف عالیه اسلامی سریع تر دست یابند، دستور فرمودند که تعطیلات و مرخصی برای زنان باردار، ۹ ماه باشد تا بهتر با خانه و کاشانه انس بگیرند و هوس بیرون رفتن و کار در اداره و شرکت رانداشته باشند. به تازگی، رئیس جمهور برگزیده مقام ولایت اعلام فرمودند که برای زنان شغل و پستی در نظر گرفته اند که آنان بیکار نمانند. و این پست در خانه نشستن، مانند ماشین جوجه کشی بچه تولید کردن، و در خدمت مردان بودن است.
با این ابتکار و روش روباهانه، زنان که نیمی از جامعه اند، از صحنه بیرون رفته و کمترین رل و فعالیتی در سرنوشت کشور، انتقاد به عملکرد نابخردانه رژیم ضد مردمی، و هرگونه انتقاد و خرده گیری را از دست می دهند. بنابراین، رژیم خیالش از مزاحمت و درد سر ۵۰٪ اجتماع راحت و آسوده می ماند. مزیت و فایده دیگر آن که از شمار بیکاران در اجتماع ظاهراً کاسته می شود و رژیم می تواند ادعا کند که شمار زیادتری را به کار وادشته و مشکل بیکاری تا اندازه ای کم شده است.
با جنایتکاران، غارتگران، دزدان، و زن ستیزان کشورمان که همگی از تفاله های تازیانند بیشتر آشنا شوید. اینها خون خوارانی هستند که همیشه تشنه می مانند، و چپاولگرانی هستند که سیرابی ندارند، و زن ستیزانی که همیشه در شهوت و بدچشمی باقی می مانند و تغییر نمی کنند.

ابرداشتی ز آنچه گفته شد

زنان کشورمان بزرگترین قربانیان رژیم اسلامی اند. نخست در زمان خمینی آنان را از ادارات و شرکت ها بیرون کردند که در نتیجه شماری دست به خودکشی زدند و یا بیماری روانی پیدا نمودند. خامنه ای نیز به دنبال زن ستیزی خمینی، هرسال و هرزمان عرصه را بر زنان تنگتر کرده است. تعداد ناچیز زنان در پست های اجرایی مانند هیأت دولت، در قانون گذاری مجلس و نبودن آنها در قوه قضاییه، و جلوگیری از کاندیداتوری آنان برای انتخابات فرمایشی ولی فقیه، همگی دال بر زن ستیزی و دشمنی آخوند با زنان کشورمان است.
این ویدیو اعدام زنان را در ایران نشان می دهد. جنایت بزرگی که حتی در میان قبایل وحشی نیز مانند ان دیده نمی شود.
از دوسال پیش رژیم تلاش می کند تا راه تحصیل و دانشگاه رابر روی زنان ببندد. تا آنجا که درهای شماری از دانشکده ها و رشته های فنی و تکنولوزی، اقتصاد و مدیریت را بر روی زنان بستند. آنگاه رژیم ترفند دیگری به کار برد و به فکر افزایش جمعیت کشور و زیاد کردن تعداد گداها، و خیابان گردان افتاد تا بر شمار بیکران مسجد و امامزاده های خود رونق بخشد، و ملت گرسنه و بیکاره را در خرافات دین بیشتر فرو برد.
آخرین ترفند رژیم، به اصطلاح شاغل کردن زنان در خانه است تا به کلی کار اداری و بیرون از خانه بودن را فراموش کنند، درخانه بایگانی شوند و مانند ماشین جوجه کشی امت مستضعف و گدا تحویل جامعه دهند. در این صورت، آنان وجود خارجی ندارند تا در برابر ناملایمات و کجروی های رژیم پا به پای مردان بایستند، و رژیم را به انتقاد کشند.
آخوندهای بی شرافت و بی فرهنگ، راه تحصیل و پیشرفت های علمی را بر دختران ایران که دارای استعدادها و نبوغ ژرف می باشند، و هرکدام می توانند بزرگترین کارشناس و خدمتگذار جامعه و پیشرفت دهنده ایران ذلیل و زبون کنونی باشند، بستند، و آنها را به تولید بچه، خانه داری، گوشه نشینی و زدوده شدن از اجتماع تشویق و وادار می کنند. نفرین بر این اهریمنان خودکامه و نفهم.
آخوندهای بی شرافت و بی فرهنگ، راه تحصیل و پیشرفت های علمی را بر دختران ایران که دارای استعدادها و نبوغ ژرف می باشند، و هرکدام می توانند بزرگترین کارشناس و خدمتگذار جامعه و پیشرفت دهنده ایران ذلیل و زبون کنونی باشند، بستند، و آنها را به تولید بچه، خانه داری، گوشه نشینی و زدوده شدن از اجتماع تشویق و وادار می کنند. نفرین بر این اهریمنان خودکامه و نفهم.


فضول محله