۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

حکایتِ تَلخ ما ملتِ تیره بَخت و از خود مُتشکر!

بیش از سه دهه است که ما گرفتار طاعون حکومت اسلامی شده ایم؛ بیش از سه دهه است که خفقان، جهل، خرافات، بی عدالتی و جنایت در سراسر این مُلک گوهر بار، بیداد می کنند. بیش از سه دهه است که مُشتی آخوند، پاسدار و انسان های فرومایه بر جان و مال و هستی و تمام دارایی ایرانیان حکومت کرده و مردم شریف ایران را در نزد جهانیان به قدری خوار و پست و بی آبرو ساخته اند که یک ایرانی، از اظهار ایرانی بودنش احساس شرم و خجالت می کند.
سی و پنج سال است که ایرانیان روشنفکر و فرهیخته از فرط ستمی که از سوی حاکمان خونخوار مملکت بدان ها روا داشته می شود، گوشه نشین گشته و زبان به دهان گرفته و لام تا کام سخن نمی گویند و یا سخن گفته و انتقاد کرده و شکنجه و زندانی شده اند و یا اصل این نظام خودکامه را زیر سوال برده و بر طناب های دار، بوسه زده اند.
فقر و فلاکت و کثافت سرتاسر مملکت را گرفته و عده ای هنوز به جای رسیدگی به اوضاعِ اسفناکِ امروز، دم از نژاد آریایی می زنند! آخر خود بزرگ بینی و حقارت فکری نیز حدی دارد!  _ سیروس پارسا _
عده زیادی از اندیشمندان ایرانی نیز طلای میهن را به مس غربت و تنهایی فروخته اند و ترک دیار کرده اند تا بلکه بتوانند در آزادی کامل و به دور از سانسور و خفقان، حرف دل شان را زده و ماهیت راستین حکومت توتالیتر ایران را نشان مردم ایران و جهان دهند و راه چاره ای برای رهایی مام میهن، از چنگال حاکمانِ مرتجع و طرفداران خردباخته شان بیابند.
اما باید از خودمان بپرسیم که چگونه چنین رژیم خونخواری که در نزد ایرانیان میهن دوست، یکی از پلید ترین و ضد انسانی ترین حکومت های خودکامه می باشد، توانسته است سی و چند سال پابرجای بماند و سردمدارانش به دزدی، غارت، تجاوز و اعمال ضد میهنی و ضد مردمی شان ادامه دهند؟
چگونه چنین نظامی که کمترین پایگاه مردمی ندارد توانسته است تا هستی و نیستی هفتاد میلیون نفر انسان را در مُشتِ خود نگاه داشته و با انجام پلید ترین و خونبار ترین جنایت ها، همچنان برقرار باشد؟ مگر نه اینکه سرنوشت هر ملتی در دست خودشان است؟ اگر به راستی مردم مخالف این رژیم ضد انسانی هستند، این حکومت عوام فریب نباید حتی ثانیه ای دیگر نیز دوام بیاورد!
اما چرا این حکومت همچنان برقرار است؟ پاسخ به گمان نگارنده، نداشتن اتحاد و نبودن همدلی میان ایرانیان و همچنین وجود یک سری اخلاق های ناپسند میان مردمان ایران زمین است. خودشیفتگی و دیکتاتوری دو تا از خصوصیات اخلاقی ایرانیان هستند. هر ایرانی خود را بهتر و برتر از هم میهنان دیگرش می شمارد و بر این باور است که دیدگاه هایش درست ترین و دقیق ترین نظرات هستند و هیچ کس، بهتر از وی توانایی شناختن مشکلات و یافتن راه حل برای آن ها را ندارد.
غرور و تکبر بیجا نیز، نمونه  دیگری از خصایص اخلاقی زشت ما ایرانیان است. ما ملتی مغروریم که در حین غرق شدن در بیچارگی ها و بد بختی ها، لبخندی ساختگی بر لب می زنیم و با سینه ای ستبر و گردنی برافراشته از امپراتوری بزرگ خود در هزاران سال پیش سخن می گوییم.
وقتی که تا خرخره در گرفتاری و درماندگی فرو رفته ایم، وقتی کودکان بینوای این سرزمین برای زنده ماندن به گدایی روی آورده اند، سخن گفتن از تاریخ درخشان ایران، امری بیهوده و همچون مسکنی برای آرام کردن درد است و نه راهِ حل!  _ سیروس پارسا _
در یک کلام، تمامی مشکلات و بد بختی های ما ایرانیان، از بی فرهنگی و بی اخلاقی سر چشمه میگیرد و درد مملکت ما، فقر فرهنگی و ویرانی سجایای اخلاقی است. ملت ما شایسته غارت شدن، تحت استعمار قرار گرفتن و تحمیق شدن است؛ به قول معروف جامعه گوسفندی شایسته حکومت گرگ های درنده است. صد و پنجاه سال از قدمت جنبش آزادی خواهی و استبداد ستیزی مردم ما می گدرد و هنوز ما اندر خم یک کوچه ایم.
ملتی که روشنفکران و آزادی خواهان شان را به خاطر یک گونی سیب زمینی می فروشند؛ ملتی که برای چند هزار تومان ننگ آدم فروشی را به جان می خرند، ملتی که در سراسر تاریخش هر آنکه برای آبادانی و رهایی شان آمد و تلاش کرد، به خاطر چند سکه طلا، فرد میهن دوست را زدند، زندانی کردند و کشتند و در ازای هر امیر کبیری که در این مرز و بوم زاده شده است، ده ها افشین نیز سر از تخم بیرون آورده اند؛ فرجامی بهتر از نابودی و نیستی و ناپدید گشتن از جهان هستی انتظارش را نمی کشد.
زنده یاد صادق هدایت در جایی نوشته است: “ اگر دانشمندی‌، روانشناسی‌ بخواهد درباره ی ‌زشت‌ترین‌ اشکال‌ بی‌حیایی‌، بلاهت‌، حقارت‌، هرزگی‌، رذالت‌ و خودگنده‌ بینی‌ مطالعه‌ ای‌ جدی بکند، باید بیاید و در این‌جا [ایران] مستقر شود تا محیرالعقول‌ترین‌ پدیده‌ها را ثبت‌ کند. همه ی این‌ جنبش‌های افیونی‌ و ابن‌ الوقتی‌ به‌شکل‌ اسفناکی‌ شکست‌ خوردند و موضوع‌ بده‌ بستان‌های تجارتی‌ قرار گرفت‌، چه‌ بهتر! لااقل‌ دیگر توهمی‌ نمانده.!”
نگارنده گمان نمی کند که کسی بتواند و یا حتی حاضر باشد عیب ها و نقص های بیشمار ما ملت از خود راضی و خود بزرگ بین را، همچون زنده یاد صادق هدایت با شایسته ترین کلمات، بیان کند و به رخ مان بکشاند. جیغ گوش خراش حماقت و بی خردی و بی تدبیری مان گوش عالمیان را کر کرده است و ما هنوز سعی داریم تا خودمان را با سیریش، به ماتحت کوروش بزرگ و امپراتوری ایران و نژاد برتر آریایی بچسبانیم!
برای این کودکان درمانده و بینوا، سخن گفتن از امپراتوری بزرگ ایران و کوروش و نژاد برتر آریایی، نان و آب نمی شود! بهتر است به جای پرداختن به حواشی، به ریشه درد رسیدگی کرد.  _ سیروس پارسا _
کدام نژاد برتر؟ کدام فرهنگ غنی؟ کدام تاریخ افتخار آمیز؟ کدام قوم برگزیده؟ همه چیز این مرز و بوم با کثافت و خیانت و دروغ و هرزگی در آمیخته! گوشه به گوشه ی این خاک نفرین شده، پُر شده است از فاحشه هایی که نه به اندامِ خود، بلکه چوب حراج به مغز و عقل و اختیار خویش زده اند.
کدام مملکت قهرمان پرور؟ کدام یک از قهرمان های ملی ما، چه در عرصه ی سیاست، چه در دنیای ورزش، چه در عالم علم و دانش و هنر، آخر و عاقبت خوشی داشتند؟ در ازای هر فرد میهن دوستی که در این ملک چشم به جهان گشود، هزاران افشین و سلمان نیز سر از تخم بیرون آوردند.
بابک خرمدین را یک ایرانی به چنگ حکومت اعراب انداخت، امیرکبیر را ایرانیان کشتند، شاپور بختیار و فریدون فرخزاد نیز به دست و دستورِ ایرانیان سلاخی شدند! سر تختی ها و حجازی ها که چه بلاهایی نیاوردند؟ ما به چه چیزمان اینقدر می بالیم؟تاریخ ما پر است از خائنینی که برای چند سکه ی نفره و طلا، خدمتگزاران مملکت را از بین برده اند. هنوز هم داستان غم انگیز ما از این قرار است.
ما زاده شده ایم تا حسرت بخوریم و آه بکشیم و خبر های جنایات و قصاوات حاکمین خانه ی پدری مان را هر روزه بخوانیم و سر انجام سکوت کنیم! سکوتی چندش آور به عمق همه ی خیانت های ایرانیان به خودشان در طول تاریخ. به راستی چرا ما ایرانیان اینقدر از خود متشکریم؟


فضول محله 

مداح هرجایی می گوید؛ از مقام معظم رهبری امام حسینی تر و امام زمانی تر ندیدم...

هرجایی به تعبیر اسلام

در فرهنگ تازی زده ما هرجایی را زنی می شناسند که تن خود را در برابر پول می فروشد. این گناهی است نابخشودنی و سزای چنین زنانی بنا بر فتوای آخوند، سنگسار است. سنگساری که مزدوران رژیم وضو بگیرند، یک ساک و کیسه سنگ در جلو خود گذارند، و الله اکبر گویان پاره های سنگ را به زن درمانده و اسیر در چنگال دکانداران دین پرتاب کند. هر ضجه و فریاد دلخراشی که از شکار دربند به دلیل درد بیکران برخورد سنگ ها بر تن بی دفاع او بلند می شود، با هلهله و شادی جنایتکاران رژیم و تماشاگران خردباخته و تهی مغز همراه است.
سعید حدادیان، لات و بزن بهادر آخوند که ترانه هایده را دزدیده و با صدای نکره خود عده ای خردباخته را به دور خود به نفع آخوند گردآوری می کند.

هرجایی از تن، و یا گفتار؟!

و اما، در فرهنگ انسان ها، هرجایی از سخن های نادرست، تملق و چاپلوسی، ستایش بی خردان ، و ارج نهادن به کارهای پوچ و بی ارزش، و تبهکاری ستمگران است. صاحبان این سخن های زشت و ناروا، از دهان هرکس که برآید، او را خردی خودفروش، و هرجایی جامعه می شناسد. به ویژه آن که عنوان و القابی به فردی داده شود که سزاوار آن نبوده، و لیاقتش سرزنش و انتقاد نمودن است.
زنان تن فروش، قربانیان جامعه بی در و پیکر و ظم و ستم بی رویه گرداننگان آنند. فرهنگ پیشرفته و درست، اقتصاد سالم و پویا، خانواده با شعور، و رژیم مردمی و خردمند پروانه و اجازه رشد و پیدایش چنین زنانی را نخواهد داد.از این روی، زنان خودروش، کمترین گناهی نداشته، بلکه نیاز به کمک و راهنمایی مادی و معنوی دارند تا از درون منجلابی که بدان سرنگون شده اند، بیرون آیند، و زندگی آرام و طبیعی داشته باشند.
ولی چاپلوسان، و تملق گویان، هرجایی هایی هستند که کوتاهترین راه و پردرآمد ترین روش را بر می گزینند. بدبختانه، فرهنگ کشورما نیز به دلیل چند هزارسال زورگویی رهبران، مالکین، و یورش گران، موقعیت را برای اینگونه افراد فرصت طلب و خود فروخته باز کرده است.
این ها مداحان و چاپلوسان گرد خامنه ای جنایتکارند. کسانی که به تحمیر و خردزدایی مردم می پردازند و دکان کید و نیرنگ باز کرده اند. اینان در حقیقت همان شعبان جعفری ها، رمضان یخی ها، طیب رضایی  ها، آغر پارکابی هایی هسنتد که به دور آخوند مشهدی جمع شده اند و به ستایش او می پردازند.

با هرجایی های کشورمان بهتر آشنا شوید

همه کسانی که از یک و یا چند زشتی های نام برده شده بالا برخوردارند، هرجایی به شمار می آیند. برای نموه می توان گفت:
۱- مزدورانی که به دور روضه خوان مشهدی، هرآخوند دیگر، هیأت دولت، نمایندگان مجلس گرد آمده اند و دانسته و آگاهانه به تملق و چاپلوسی آنان می پردازند. این ها می توانند در میان سربازان، محافظین، بسیجی، پاسدار، و یا فرد کوچه و بازار باشند.
۲- آخوندهایی که از بام تا شام روضه خوان مشهدی را به ارش اعلاء می برند، و برای او ویژگی و صفات امام و پیامبر و حتی خدا به شمار می آورند، از هرجایی های پست و رذل اجتماعند. احمد خاتمی، … همدانی، و … از این نمونه اند. کسانی که گفتار زشت و نکوهیده ملای مشهدی را طوطی وار تکرار می کنند، جوانان را به کشتن می دهند، و رژیم کشتارگر را بر سر قدرت نگاه می دارند.
حال، که با بیشتر این مزدوران هرجایی آشنا شدید، بهتر است با بدترین آنان را نیز بشناسید:
عبدالرضا هلالی یکی از نوچه های دهان گشاد و عربده کش آخوند مشهدی

مداحان مرکز خلافت

همانگونه که اراذل و اوباشی مانند شعبان بی مخ، طیب رضایی، رمظان یخی، اکبر جگرکی، اصغر پارکابی و دهها لات  باج بگیر و ولگرد دیگر، در رژیم گذشته از میدان امین السلطان گرفته تا گلوبندک، بازار، بهارستان، و دروازه دولت مردم را سر کیسه می کردند و در پناه رژیم بودند،  مداحان را نیز باید یک مشت اراذل و اوباش حکومت و دزدان چراغ به دست  دانست که با بیشرمی، بی حیایی، خامنه ای را به آسمان ها برده، و خرافات مدهبی را به خورد مردم ناآگاه می دهند، و از هیچ توطئه و جنایتی بر کنار نیستند. همکار گرانمایه ما خانم شکوه بختیاری، عملکرد ضد انسانی این هرجاییان جامعه امان را در گذشته در مقاله ای به آگاهی همگان رسانده است.

از مقام معظم رهبری، امام حسینی تر، و امام زمانی تر ندیدم

این گفتار متملقانه و سربا هجو و ناهنجار، از سعید حدادیان مداح چاپلوس و در حقیقت هرجایی دهان گشاد کشورمان است که در روزنامه حکومتی جوان ۱۸ بهمن ۱۳۹۱ به نگارش در آمده . این نوحه خوان که ثروت بیکرانی به دلیل تملق و چاپلوسی خود و تحمیر ملت نااگاه و کم دانش به دست آورده و بر بالای ابرها پرواز می کند می گوید؛
“از مقام معظم رهبری، امام حسینی تر، و امام زمانی تر ندیدم.” این مرد هرجایی، که ثروت عظیمی از گزافه گویی و چرند بافی خود به دست آورده که سزاوار آن نیست و به راستی در یک جامعه با فرهنگ و دموکرات شاید به سختی بتواند هزینه روزانه خود را در آورد، اکنون با حقه بازی و چاپلوسی به خزانه مردمی دستبرد زده، و برای خود جلال و شکوهی فراهم ساخته است.
این ویدیو بیانگر مزدوران متملق گرداگرد آخوند مشهدی است. فرصت طلبانی که یک آخوند فرومایه جنایتکار را به عرش اعلاء می برند.

نکته هایی چند از آنچه گذست

این مزدور، اگر به مداحی و نوحه خوانی خود باور داشت و به آنچه می خواند معتقد بود، با این گفته ناروا و سخیف، هم به امام حسین توهین کرده، و هم به امام زمان. خرافات زدگان شیعه که امام حسین جاه طلب و امام زمان خون ریز و کشتارگر را بالاترین می دانند و از بام تا شام به ستایش و یا نوحه سرایی آنان می پردازند، چگونه می توانند بپذیرند خامنه ای که تا آرنجش در خون جوانان کشورمان آغشته است، مملکتی را ویران کرده و سرمایه های مردمی را خود و خانواده اش به غارت برده اند، از امام حسین، حسینی تر(برتر)، و از امام زمان، امام زمانی تر( امام زمان به گرد روضه خوان مشهدی نمی رسد) است!. قضاوت اینهمه چاپلوسی و خود فروشی این پتیاره و هرزه گو کشورمان، با شما خوانندگان گرامی است.


فضول محله 

پژمردن یک شاخه گل نشانی از غفلت ماست...



پژمردن یک شاخه گل نشانی از غفلت ماست...
نتیجه خاموشی من و تو آدمکاست...

درود بر زندانيان مقاومي كه با ايستادگي شان بند ديكتاتور را به سخره ميگيرند...



در ادامه ي اعتصاب غذاي بيش از 3000 زنداني سالن يك و سه زندان قزلحصار كرج در اعتراض به احكام اعدام، سالن دو اين زندان نيز به اعتصاب غذا پيوست.
درود بر زندانيان مقاومي كه با ايستادگي شان بند ديكتاتور را به سخره ميگيرند...

آخرین دل نوشته ی ستار...

مدتی است نظام جمهوری اسلامی به هر طریقی شده فعالان وایرانیان مستقل را تحت فشار شدید قرارداده که حق اظهار نظر در مورد مسائل کشور را ندارید، از تحدید[تهدید]، بازداشت شکنجه گرفته ...تا اعدام راانجام می دهد برای ترساندن افراد! هرروز یک مشکل را در جلو پای افراد قرار می دهد. ایمیل، مسیج و ضرب وشتم در خیابان کمترین کاری است که انجام می دهند! دیروز بنده را تحدید می کنند به مادرت بگو به زودی رخت سیاه باید بپوشد، دهان گشادت را نمی بندی می گویم کاری انجام نمی دهم که لازم به بستن دهانم باشد می گویند وراجی زیاد می کنی، می گویم چیزی که می بینم ومیشنوم می نویسم، می گویند هرکاری بخواهیم می کنیم هررفتاری را انجام میدهیم شما باید خفه شوید و اطلاع رسانی نکنید وگرنه خفه خواهید شد بدون نام ونشان........

آخرین نوشته ستار بهشتی

چهارده سال بی خبری مطلق از سعید زینالی...



چهارده سال بی خبری مطلق از سعید زینالی

سعید زینالی کجاست؟

سعید زینالی (متولد:۳۱ شهریور ۱۳۵۵) دانشجویی بود که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله وحشیانه به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت شد و پس از چهارده سال از وی هیچ خبری به دست نیامده‌ است.

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در صدد راهی است تا بتواند اخباری از وضعیت وی بدست آورد و آن را به اطلاع همگان برساند

https://www.facebook.com/zendani.siasi

interview with the mother of Saeed Zeinali. Saeed was arrested 14 years a go, since then his mother has no news of his whereabouts.

http://zendanisiasi.wordpress.com/
https://www.facebook.com/zendani.sias...
http://cfppienglish.wordpress.com/
facebook: https://www.facebook.com/zendani.sias...
لطفا طومار حمايتى زير را امضا نماييد و براى دوستان و آشنايانتان ارسال داريد:
http://www.change.org/en-GB/petitions...

افشای اسامي شماري از شكنجه گران حكومتي...



آنچه در زير ميخوانيد ليست و اطلاعات ماموران و زارت اطلاعات و دست اندركاران در قتل و شكنجه زندانيان و دستگير شدگان و مردم مي باشد كه براي افشا به دست كانون رسيده و براي اطلاع عموم در سايت منتشر ميگردد , از شما نيز ميخواهيم شکنجه گرانبا انتشار آن در اين اطلاع رساني كانون را همياري نماييد .
كانون حمايت از خانواده هاي جانباختگان و بازداشتي ها.16 ديماه 91

مأموران وزارت اطلاعات و دست اندركار در قتل و شكنجه:

توضيح : واواک ( وزارت اطلاعات و امنيت كشور ) از اصلي ترين ارگانهاي سركوب و نقض حقوق بشر و دستیار سپاه پاسداران، بخصوص در بیرون از مرزهاي كشوراست، اسم و رسم مقامات اول واواک در ليست ذيل گنجانده شده است.:
• معاونان و مشاوران:
ابراهیمی – هدایت – معاونت امنیت – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
احمد زاده (سید رضا -بخش فرهنگی- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
احمدی – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات.
آخوند زاده بسطی کاردار سابق ایران در لندن که از عوامل ترورهای خارج از کشور و از نیروهای امنیتی بود.
آخوند زاده – محمد مهدی معاونت حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه همراهی کننده ترورهای خارجی.
آخوندی – معاون وزارت امور خارجه و مرتبط با گروههای تروریستی اطلاعات در خارج از کشور.
آزاد از معاونین وزارت اطلاعات – باند امنیتی – اطلاعاتی.
اسلامی – رسول – مدیر کل اسیای غربی وزارت امور خارجه – ازاعضای باند ترورهای سیاسی.
اسماعیلی – مدیر کل التقاط. در وزارت اطلاعات.
آشنا – حسام الدین – حجت الاسلام دکتر –سخنگوی شورای عالی امنیت ملی داماد و رییس دفتر دری نجف آبادی در وزارت اطلاعات.
اکبری – علی – از معاونان وزارت اطلاعات در دوره فلاحیان.
اکبریان – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید.
امامی – سعید – اسلامی – معاون امنیت وزارت اطلاعات عامل ترورهای خارجی و داخلی (وی را با داروی نظافت کشتند).-
امامی – سعید – مسئول اداره 13 – جاسوسی – در کشورهای خارج و سوئد.
امیدی – علیرضا – اطلاعات خارجی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
امینی – مجید – اطلاعات خارجی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
باقریان – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید.
برزگر – محمد – معاونت امنیت – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
پرورده – مهدی – معروف به مجیدی مدیر کل است در امنیت، دایی مصطفی کاظمی از یاران نزدیک سعید امامی
پور فلاح – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید.
پور قناد – معاون پور محمدی در بخش خارجی و شریک در ترورهای خارجی از مدیران ستادی وزارت اطلاعات
پور محمدی – مصطفی – معاون وزیر اطلاعات و وزیر کشور و مسئول ترورهای داخل و خارج .- حجت الاسلام.
پور نجاتی – احمد – از صاحب منصبان وزارت اطلاعات – نماینده مجلس – دندانپزشک – معاون ستاد تبلیغات جنگ – اصلاح طلب شده است!
تاجیک – محمد رضا – معاون وزارت اطلاعات دوران یونسی که بعد از انتخابات دستگیر گردید.
تقوی – از معاونان وزارت اطلاعات و مسئول پرونده شرکت های هرمی.
تقوی – محمد مسئول اداره 14 – ضد جاسوسی در سوئد و خارج از کشور.
توانا مسعود، مدیر کل عملیاتی حوزه اروپای غربی، عضو محفل قتلهای زنجیره ای.
جلالی – حمید -پرسنل معاونت امنيت. اداره کل طرح و بررسی (مسئول سابق کارگزينی امنيت).
جلالی جعفری – رشید – از معاونین وزارت اطلاعات . عضو کمیسیون امنیت مجلس که سالها در وزارت اطلاعات بود.
حبیبی -حاج حبيب‌الله»معاون فرهنگی وزیر اطلاعات دوران محسنی اژه ای که توسط احمدی نژاد برکنار گردید عامل مصاحبه های تلویزیونی.
حجت – معاونت امنیت – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
حقانی پرسنل معاونت اطلاعات مردمی و مدیرکل پشتیبانی عملیاتی آن معاونت. عضو باند ترور و اطلاعات.
خراسانی (شورای هماهنگی اطلاعات- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
خزاعی معاون ضد جاسوسی وزارت اطلاعات که با حبیب الله نامه نوشتند و برکنار شد.
خوشکوش – اکبر – نام مستعار اکبر اکبری – مشاور عملیاتی وزیر اطلاعات فلاحیان – از عوامل ترورهای داخل و خارج.
دانش معاونت (دانشکده-وزارت از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
دیانت – رضا مسئول اداره 15- اداره جمع اوری اطلاعات در کشورهای اروپایی.
راستگو – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات.
راشد – محسن از مدیران رده بالای وزارت اطلاعات.
ربیعی،علی، نام مستعار عباد – رییس اطلاعات آذربایجان – معاون وزیر اطلاعات دوران خاتمی که عده ای را در تابوت به قتل رساند – اصلاح طلب شده است.
رسولی – حمید پرسنل امنیت و مدیر کل پشتیبانی عملیاتی آن معاونت-عضو باند ترور و اطلاعات .- از دوستان حسین شریعتمداری در قتل های زنجیره ای.
روشن – مهدی – مسعود ٬ مدیر کل عملیات استان تهران عامل قتل پروانه اسکندری.
رهبر –هاشم – معاون وزارت اطلاعات – رییس دانشگاه تهران.
سرمدی – حمید – از معاونان وزارت اطلاعات – سفیر اسبق در پاکستان و گروه سه نفره بررسی قتلهای زنجیره ای
سعیدی- ضد جاسوسی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
سلیمی – محمد رضا – با نام مستعار صمیمی مدیر کل سابق طرح و برنامه معاونت امنیت و مدیر کل جدید در معاونت حفاظت.
سليمي نمين – عباس – از مدیران وزارت اطلاعات و مدیر مسئول نشریه تهران تایمز و…
سنایی – معاونت حفاظت – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
شریف زاده، محمد، معروف به محمدی،از دادستانی اوین در دهه شصت – مسئول بند 209 – مدیر کل امنیت داخلی وزارت دوران یونسی.
شریعتمداری – حسین – نام مستعار حسین معصومی عضو معاونت بررسی و رسانه ای وزارت اطلاعات – عضو دفتر سیاسی سپاه پاسداران.
شریعتمداری – محمد – وزیر اسبق بازرگانی – معاون وزیر اطلاعات و عضو گروه راهبردی رهبری.
شفیعی – محمد – معاونت مردمی وزارت اطلاعات در دوره دری نجف آبادی و یونسی عضو باند ترورهای داخلی و خارجی و معاونت دانشجویی وزارتخانه.
شهشهانی مدیر کل ضد جاسوسی عراق.
شیدایی – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که از سوی احمدی نژاد برکنار گردید.
صابری – رضا – معاونت عملیات ویژه- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
صادقی – بخش گذرنامه و مرزی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
صالح مدیر کل اطلاع رسانی وزارت اطلاعات.
صالحی منش – شیخ محمد – اطلاعات خارجی.
صداقت – محمد(مدير کل چپ وزارت اطلاعات – از نیروهای اطلاعات و امنیت و حامی قتل نویسندگان.
طاهریان،بهمن، حاج حبیب، از مسئولین اطلاعات آذربایجان غربی و تهران و بعدها سفیر ایران در کشورهای افریقایی.
طائب – حسین – حجت الاسلام(مسئول اسبق سپاه قم و خراسان، معاون ضد جاسوسی اسبق وزارت اطلاعات فلاحیان – معاون اطلاعات سپاه.
ظهوری – کمال – معاونت عملیات ویژه- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
عارفیان – معاونت فنی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
عالیخانی – مهرداد – با نام مستعار صادق مهدوی معاون عملیات و از عوامل قتل های سیاسی – برادر همسر خسرو براتی.
عبودی – بخش گذرنامه و مرزی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
علوی – مجید – اطلاعات خارجی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
علوی – هاشم -قائم مقام وزارت اطلاعات وی بعد از سعید امامی جانشین او شد و در دوران حذف محسنی اژه ای قائم مقام احمدی نژاد گردید.
فلاح – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که برکنار گردید.
فلاحیان – ابراهیم (معاونت اقتصادی- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
فلاحیان – حسین -برادر علی فلاحیان از معاونین سابق وزارت.
فلاحیان – قاسم (دفتر دار وزارتی)- از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
فیروزآبادی – از معاونین و مشاورین وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که برکنار گردید.
قنبری تهرانی – خسرو – از مدیران اطلاعات در دهه شصت که اصلاح طلب شده است!.
کاظمی – سید کاظم– از مدیران اطلاعات در گروههای چپ و اطلاعات سپاه که در جنگ کشته شد.
کاظمی – مصطفی – معروف به موسوی معاون امنیت دوران دری نجف آبادی و از عوامل قتل های سیاسی خواهر زاده مهدی پرورده.
کامیار – مدیر پدیده های التقاط. عضو باند ترورهای داخلی و خارجی.
کریمی (اطلاعات مردمی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
کریمی – مدیر کل دفتر وزارت اطلاعات دوره محسنی اژه ای.
کلانتری از معاونان اطلاعات مستقر در نیروی انتظامی، سردار سپاه.
لاهوتی – کاظم – با نام مستعار احمد کارگر مدیر کل عملیاتی حوزه اروپای مرکزی عضو باند ترورهای داخلی و خارجی.
محسنی – احمد – ضد جاسوسی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
محسنی – محمد – از مدیران کل وزارت اطلاعات.
محمدی – حسن – مدير کل وزارت اطلاعات در زمان فلاحيان.
محمدی گلپایگانی،غلامحسین ، با نام علوی -رییس حفاظت بیت رهبری ، از حکام شرع، معاون وزارت اطلاعات.
معصومی – علی – شوهر خواهر علی فلاحیان از بخش اقتصادی وزارت.
معین – رییس حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات دوران محسنی اژه ای که برکنار گردید.
منصوری زاده نام مستعار کریمی – معاون پارلمانی وزارت اطلاعات –
موسی خانی – از مدیران وزارت اطلاعات.
مهدوی – جواد – اطلاعات خارجی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
میرابوطالبی – مهدی – سفیر ایران در فرانسه وابسته اطلاعات.
میردامادی – محسن – عضو واحد امنیت معاونت اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران در دهه شصت اصلاح طلب شده است!.
میرزایی – معاونت پشتیبانی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
ناصح – اطلاعات خارجی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات –
ناصریان – هاشم – از نیروهای رده بالای وزارت اطلاعات.
نریمان – محسن – از نیروهای وزارت اطلاعات- مدیر کل.
نیاز – مدیر کل اطلاعات استان مازندران.
وحیدی – احمد – وزیر دفاع فعلی از عوامل دخیل در ترورهای خارج از کشور.
هدایت – اطلاعات خارجی – از مدیران ستادی وزارت اطلاعات.



لطفا به اشتراک بگذارید...



بعضی از فعالیتها در ظاهر ساده و بی اهمیت جلوه می نمایند اما در واقع تاثیر بسیار زیادی در نتیجه کار دارد . مهمترین مقدمه مبارزات خیابانی براه اندازی طوفانی از جنگ روانی درسطح کشور می باشد . با درنظر گرفتن اینکه دشمن ما یعنی جمهوری اسلامی هم متشکل از یکسری افرادی هستند که مانند ما دارای احساسات و روحیه می باشند . برای شکست دادن این دشمن ابتدا باید روحیه آنها را شکست دهیم وبرای اینکار باید هر اقدامی که آنها را می ترساند در سطح گسترده انجام دهیم . نصب پرچم شیروخورشید در جاهای مختلف یران چنان ضربه ای به روحیه دشمن ما می زند که برای خیلی ها قابل تصور نیست . لطفا با مراقب شدید از عدم شناسایی توسط دشمن مشترک اقدامات ذکر شده را انجام دهیم بخصوص نصب پرچم ملی شیروخورشید . تردید نداشته باشید که با این جنگ روانی در مبارزات خیاباتی پیروزی زود هنگام برای ما خواهد بود.

قمار اتمی ایران...


چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند...

نه از افسانه میترسم نه از شیطان .. نه از کفر و نه از ایمان .. نه از آتش نه از حرمان .. نه از فردا نه از مردن .. نه از پیمانه می خوردن .. خدا را میشناسم از شما بهنر .. شما را از خدا بهتر .. خدا از هرچه پنداری جدا باشد .. خدا هرگز نمیخواهد خدا باشد .. نمیخواهد خدا بازیچه دست شما باشد
از آنروز دشمن بما چیره گشت که ما را روان و خرد تیره گشت از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم . ما اگر سبزم سبز براندازم،. ،۱۴۰۰
سال چند ماه دیگه هم روش
ما همه با هم هستیم تا سرنگونی این اشغالگرها و وطن فروش‌ها
ما هستیم

دولت آنگولا دین اسلام را به طور رسمی ممنوع اعلام کرد!

داشتم به این فکر می‌کردم که ما به اندازه این آفریقایی هم نشدیم که پی‌ به مزخرف بودن این دین ببریم، اینها تا یک مدت با آخوند‌های شارلتان رفت و آمد کردند فورا فهمیدن

دولت آنگولا دین اسلام را به طور رسمی ممنوع اعلام کرد!
دولت انگولا ضمن بیان اینکه اسلام را به عنوان یک دین نمی پذیرد، هر موضوعی در زمینه اسلام را نیز ممنوع کرد. انگولا یکی از کشورهای آفریقایی و اولین کشوری است که دین اسلام را منع کرده و به همین دلیل نیز اکثر مساجد این کشور تعطیل و عده زیادی نیز تخریب شدند. گفته می شود این حرکت آنگولا به این دلیل بوده که گروههای ''افراطی اسلامی'' (تروریست ، متجاوز ،جنایتکار و...)در این کشور در حال افزایش بوده اند.

فرتور : ژوزه ادوآردو دوس سانتوس رئیس جمهور آنگولا

با چپاول و تاراج کشور، چه آینده ای برای آموزش نونهالان پیش بینی میشود؟

کودکان سرمایه آینده کشورند

این گفته ای است که اندیشمندان و خردمندان جهان بدان اعتقاد و باور دارند. زیرا کودکان با داشتن آموزش با کیفیت خوب، و بهداشت درست از خانه تا مدرسه، ذخیره معنوی و سازندگان آینده کشورند. از این روی، در کشورهای با وجود رژیم های آگاه و انسانی، بیشتر تلاشها در تربیت و آموزش کودکان به کار می رود. این تربیت و آموزش از لحظه بارداری یک خانم آغاز شده، در دوران تولد، شیر خوارگی، و رفتن به کودکستان تا دانشگاه، به کمک دولت و همکاری با خانواده و مدرسه ادامه دارد. کیفیت و بازدهی هر آموزش همواره مورد نظر و مطالعه است.
به جای سرمایه گذاری در تربیت فرزندان این سرزمین و داشتن تحصیلات خوب با کیفیت برجسته، آخوند ضد ایرانی بخش بزرگی از پول مملکت را در راه توسعه افکار خرافاتی دین و حفظ کردن قرآن که استعدادهای جوانان را کور کرده و آنان را در جهل و خرافات نگاه می دارد، صرف می شود.

روش تحصیل در اروپا

در کشورهای اروپایی برای فرستادن کودکان به بهترین آموزشگاهها. و گزینش بهترین آموزگاران رقابت های گوناگونی میان خانواده ها دیده می شود. به عنوان نمونه، با مطالعه ای که نگارنده از روش آموزش چند کشور اروپایی مانند انگلیس، فرانسه، و سوئد به عمل آورد، مشاهده شد که دولت بزرگترین پشتیبان، راهنما، و دلسوز دانش آموزان، به ویژه در مراحل کودکستان تا دبیرستان است.
در بخش هایی از شهر لندن، با توجه به آمار قبولی و پایان نامه دانش آموزان در دبستان و دبرستان های گوناگون، خانواده ها با یکدیگر در رقابتند تا کودکان خود را در مدارس با آمار برجسته تر جای دهند. این رقابت به صورت امتحان گرفتن و مصاحبه انجام می شود. از این روی، خانواده ها برای ماهها و هفته هابا کودکان خود کار می کنند و بدانان آموزش می دهند تا در این رقابت پیروز شوند و دبستان یا دبرستان بهتری را برگزینند.
این یکی از دهها هزار دبستان در سراسر کشورهای پیشرفته است. آن را مقایسه کنید با خرابه هایی به نام دبستان، در کشور آخوند زده امان، ایران. کشور ما بر روی دریایی از نفت و گاز خوابیده، و با داشتن کان های زیر زمینی، یکی از کشورهای ثروتمند جهان به شمار می آید. اما خرافات دینی موجب گردیده که کشور را ۱۴۰۰ سال از دایره ترقی و تمدن دور، و عقب افتاده نگاهدارد. ما به مسجد که مرکز تحمیر یعنی خردزدایی، و خرگرایی مردم است نیازی نداریم. بر جوانان ما است که جلو توسعه این مراکز فساد و دکان حقه بازی آخوند را بگریند، و آن ها را تخته کنند. سوای این عملکرد، ما همچنان در فرهنگ باختگی خواهیم ماند.
در کشورهای دیگر اروپا نیز همه گونه امتیازات در اختیار خانواده ها و کودکانشان گذاشته می شود تا بهترین نتیجه را از آموزش ببرند. در سوئد علاوه بر کمک های بیدریغ دولت به کودکان و خانواده هایشان، دولت خود را موظف می داند تا حتی برای کودکان کند ذهن و عقب افتاده، امتیازات ویژه ای قائل شود. چنانکه، آموزگارانی همراه دانش آموز کند ذهن در کلاس می نشینند و پا به پای آنان راه و روش آموزش درست را دنبال می کنند.
رژیم خودکامه و ضد ایرانی، پول های خزانه ملت را صرف یک مشت اوباش و افراد هرزه  و مزدور ضد ایرانی می کند تا آنها در تظاهرات و گردهم آیی ها به نفع رژیم شعار دهند.  در حالی که فرزندان این کشور از تحصیل و امکانات تحصیلی دست و بهداشتی بی بهره اند.

عواملی که برای آموزش با کیفیت بالا نیاز است

همانگونه که یادآور شد، پیشرفت هرجامعه بر پایه پیشرفت جوانان و میزان فراگیری و دانش آنها می باشد. دانش آموزان هم هنگامی به بهترین نتیجه می رسند که نخستین آموزش آنان به وسیله مادر، کودکستان، و دبستان هرسه با کیفیت برجسته و بالا باشد. آنچه وظیفه دولت را آشکارتر می کند، فراهم کردن امکانات آموزش خوب برای هرکودک است. فراموش نکنیم چنانچه کودک از کودکستان و دبستان خود بهره ای نگیرد و در این دو آموزشگاه آبدیده نشود، دوران دبرستان و دانشگاه را به سختی و با کیفیتی ناچیز به پایان خواهد رسانید. از این روی، پایه گذاری تحصیل و آینده و زندگی هرفرد بستگی به آموزش دوران ابتدائی او دارد. برای داشتن آموزش خوب، رعایت نکات زیر ضروری است.
کشوری که در مدت ۸ سال حکومت جهل و غارتگری احمدی نژاد بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت داشته، که می توانست کشور را دگر گون کند و بسیاری از عقب ماندگی ها و غفلت های گذشته را جبران کند، همگی ملا خورشد و به حسان خامنه ای و خانواده دزد و غارتگر و هم دزدان دیگر آخوندش ریخته شد. تا جایی که فرزند این سرزمین در سرما و گرما ناچار است در بیابان و صحرا از هر موقعیتی برای فراگیری خود استفاده کند. به راستی نفرین و شرم بر نسل آخوند باد که ایران را ویران کردند.

۱- آموزگاران دلسوز و باسواد

نگارنده به خاطر می آورد که در دبستان مسعود سعد تهران در حوالی خانقاه، آموزگاران ما به ویژه معلم ریاضی و ادبیات، از جمله بهترین، باسوادترین، و دلسوزترین انسان های شرافتمند و بزرگوار بودند. آموزش درست با کیفیت عالی آنان، در همه زندگی من تا کنون اثر مثبت و سازنده ای داشته است. در دوران رژیم گذشته دانشسراهای مقدماتی با وسواس و دلسوزی فراوان از علاقمندان به شغل آموزگاری پس از گذراندن امتحان ورودی به روشهای آموزشی درست و در استاندارد بین المللی آموزش می دادند و عملن آنان را در کنار معلمین پرسابقه به کار می گرفتند و بدانان مسئولیت آموزش و اداره کلاسهای گوناگون را می دادند که نتیجه و پیامد آن بسیار ارزنده و جالب بود.
فرزندان خامنه ای نیز مانند پدرشان همگی جنایتکار و دزد و غارتگرند. تا زمانی که این غارتگری ها ادامه دارد، کودکان کشور به آموزش و تحصیل نمی رسند و تنها گروهی خرافاتی و بی سواد در مکتب آخوند تربیت می شوند.

۲- محیط آموزشی بهداشتی

کلاس درس، ساختمان آموزشگاه، حیاط آن و همه گوشه و کناری که دانش آموز با آنها در تماس است، باید بهداشتی، رو به آفتاب، روشن، پاکیزه، بدون رطوبت و هرگونه عیب دیگر باشد. محیط آموزش و امکانات آموزش خوب مانند وسائل نوری، صوتی، گچ، تخته سیاه، نقشه، دوربین نمایش فیلم و اسلاید و مانند آن برای آموزش خوب و ارزنده مورد نیاز است.

۳- آموزش موضوعات علمی، فرهنگی، و ادبی

آموزش در دوران ابتدایی که شالوده و پایه تحصیل و دانش کودک است اهمیت به سزایی دارد. شوربختانه در فرهنگ گذشته ما نیز بدان توجی نشده بود، و در دوران رژیم عقب مانده اسلامی که به کلی نادیده گرفته شده است. آموزش خرافات و چرندیات مذهبی، آنهم تنها مذهب شیعه در دوران رژیم پیشین نیز بر همه دروس دیگر حاکمیت و برتری داشت. حفظ کردن طوطی وار داستان بی پایه و دروغین امامان که می بایست کودک بخت برگشته آنچنان آن را بداند که نمره کمتر از ۱۲ نداشته باشد. وگرنه با تجدیدی و یا مردودی همراه بود.
اینهم دانش آموزان دبستانی در کرمان که میز و نیمکت و جای نشستن ندارند. زیرا آخوند همه مملکت را دزدیده و به غارت برده است.

اما، در برابر، ادبیات فارسی، تاریخ و جغرافیای ایران که دانستن آنها بر هرفرد ضروری بود، به باد فراموشی سپرده شد و با حضور دانش آموز در جلسه امتحان، بدو نمره ۲۵/. قبولی داده می شد. اگر می بینید شماری دانش آموز پیشرفته و خوب در گوشه و کنار کشور وجود داشتند، آن به همت والا و خستگی ناپذیر خانواده هاشان و تعدادی انگشت شمار از مدارس خوب بود وگرنه عمومیت نداشت.
تحصیل در ایران آنهم با کیفیت ناچیز و خرافاتی که آخوند به خورد نوجوانان می دهد، مجانی نیست. بلکه شیره خانواده ها کشیده می شود تا امکانات نخستین آموزش فرزندان خود را فراهم کنند. در حقیقت تحصیل یک نوع سرمایه گذاری به نفع آخوند است که خانواده ها ناچارند غرامت آن را تحمل کنند. ولی چنانکه می بینید تحصیل برای قاریان و مزدوران رژیم که خرافات و کوراندیشی را در جامعه گسترش می دهند، مجانی است.

از آنچه گفته شد:

فرهنگ هر کشور پایه و اساس و رمز بقای آن است. آموزش و پرورش خوب و با کیفیت بالای کودکانان و نوجوانان، می تواند آینده ای درخشان و پیشرفته را برای آن کشور تضمین کند. نیاز به یک آموزش درست و همگانی، از خانه و دامان مادر آغاز، در کودکستان و دبستان دنبال می گردد، و در دانشگاه و مراکز تحقیقات به نتیجه و بهره برداری می رسد. بدبختانه آموزش نوجوانان ایران سالهاست در کشورمان از سوی سوداگران دین و آخوندهای عقب مانده بی فرهنگ به بیراهه کشانده شده است. نفوذ آخوند در برنامه ریزی تحصیلات گذشته، فرزندان ایران را از آموزش علمی و فرهنگی جهان کنونی باز داشت.
شهردار تهران همان بسیجی لات و مزدوری که در ۱۶ تیر دانشجویان دانشگاه را به خاک و خون کشانید، برای خوش خدمتی که آخوند جنایکتار ۴۰۰ مسجد در تهران می سازد. آیا ما کمبود مسجد داریم؟. آیا دبستان و دبیرستان های ما کامل و درستند، و نیازی به تعمیر و مرمت ندارند؟.
برنامه جهل و بی دانش رژیم کنونی ایران که بر پایه تخریب و ویرانی فرهنگ ایران و به بیراهه و فساد کشاندن کودکان و نسل جوان ایران پایه گذاری شده، روز به روز کودکان چشم و گوش بسته کشور را از واقعیت ها و ارزش های معنوی کشور جدا کرده است. نداشتن امکانات تحصیلی با کیفیت خوب که با بهداشت و تندرستی کودکان همراه باشد در سرتاسر کشور به چشم می خورد.
به جای هزینه کردن در آموزش و تربیت نوجوانان، سرمایه مملکت در ساختن مسجد، حسینیه، مدرسه دینی هزینه می شود و یادر راه تبلیغات دروغین و خردزدایی ملت ناآگاه و ساده دل به کار می رود، و یا به وسیله خامنه ای غارتگر به میزان ۹۵ میلیارد دلار، و همچنین فرزندان جنایتکار او مانند مجتبی خامنه ای، و آخوندهای دزد و هم آخور ولی فقیه بلعیده می شود.


فضول محله