۱۳۹۱ دی ۲۹, جمعه

بازنگری در شناسنامه خدا...

article picture
 
هیتلر در گور خفته است. نلسون ماندلای 94ساله به‌عنوان قهرمان مبارزه با نژادپرستی ستایش می‌شود و در آمریکا، سرزمین یکه‌تازی سفیدپوستان نژادپرست که سیاهان را جز به بردگی قبول نداشتند، یک سیاهپوست در کاخ سفید دورۀ دوم ریاست جمهوری خود را می‌گذراند. در دنیای قرن بیست و یکم پس باید پروندۀ تبعیض نژادی را بست و به بایگانی تاریخ سپرد.

اما دفتر تبعیض جنسی همچنان مفتوح است. در آن سوی دنیا، به‌بهانۀ اسلامگرایی، زنان را در حصار قید و بندهای قرون وسطایی محصور می‌کنند. مردسالاری، در کشورهایی که زنان تا حدودی از حقوق مساوی با مردان برخوردار شده بودند، از نو جان می‌گیرد. زن به حاشیه رانده می‌شود و اگر صدایش درآید یا تخماق «جندالله» و «حزب‌الله» بر سرش فرود می‌آید یا طبق قوانین جاری در محاکم به‌اصطلاح «اسلامی» محاکمه و محکوم می‌شود. حال آن که در این سوی دنیا، آزادی زن حد و مرزی ندارد. نابرابری زن و مرد یک مسألۀ کهنه و فراموش‌شده به‌شمار می‌آید. زنان در تمام موارد و مراحل، و برای دست یافتن به عالی‌ترین مقامات و درجات، با مردان رقابت می‌کنند. مردی که برای ریاست جمهوری کاندیدا می‌شود، اگر رقیبش از طایفۀ نسوان باشد که بدا به‌حال او. اگر هم رقیبی از جنس مخالف در مقابل خود نداشته باشد برای کسب موفقیت مجبور است به رأی زنان تکیه کند. در مبارزات انتخاباتی به زنان باج بدهد و بعد از انتخاب شدن نیز بر سهم زنان در تقسیم کرسی‌های وزارت و سایر مقامات مملکتی بیفزاید.

و اما خانم‌ها به این هم قانع نیستند. در آلمان که خانم آنگلا مرکل بر آن حکومت می‌کند (و انصافاً در مقام صدارت بیش از بسیاری زمامداران مرد لیاقت به‌خرج داده است) یک وزیر زن، خانم کریستینا شرودر، مسألۀ تبعیض جنسی را در بالاترین مقامات کائنات، یعنی درگاه ربوبیّت، پیش کشیده و خواستار اصلاح آن شده است.

کریستینا خانم، سی و پنج‌ساله، وزیر زنان و خانواده و سالخوردگان و جوانان از حزب دموکرات‌مسیحی عقیده دارد که باید با تغییری در گرامر مذهبی، خداوند تبارک و تعالی را از قید تبعیض جنسی رهانید. چون، به‌گفتۀ او، وقتی با دختر هجده‌ماهه‌اش از خدا حرف می‌زند و می‌گوید «der Gott» در ذهن دخترک از همان ابتدای زندگی یک تصویر مردانه از آفرینندۀ جهان شکل می‌گیرد؛ پس باید به‌جای آن گفت «das Gott» که در زبان آلمانی نه زنانه است و نه مردانه.

این نظریه را، که خیلی هم دور از حقیقت نیست، تعدادی از شخصیت‌های مذهبی و سیاسی آلمان به‌باد انتقاد گرفته و تداخل سیاست در دیانت تلقی کرده‌اند. از آن‌جمله، اسقف ویلهلم ایمکاپ (در عین حال مشاور واتیکان) چنین سخنی را ناشی از ناآشنایی خانم وزیر با الفبای گرامر و ادبیات دینی می‌داند. تعداد دیگری نیز آن را نظریه‌ای قابل تأمل تشخیص داده و به‌ دفاع از خانم وزیر برخاسته‌اند، ازجمله خانم آنگلا مرکل که خود، دختر یک کشیش پروتستان است.

البته سر فرو بردن در کار خداوند و ایرادات و انتقاداتی از این قبیل، در ایران خودمان هم که امروز اسیر حاکمیت جاهلانه است، سابقه دارد.

در «لطایف شکوهی» آمده است:

دو نفر زن با هم صحبت می‌کردند که خداوند عالم در حق زنان اجحاف کرده چنان که یک نفر مرد را در نکاح، مقابل چهار زن قرار داده و در ارث، مرد را در مقابل دو زن و همچنین در باقی امور.

دیگری گفت آری، چون بیست و چهارهزار پیغمبر و دوازده امام و اولیا و اوصیای ایشان همه مَردند، روز ازل که در خانۀ خدا جمع شدند تا قانون شریعت بگذرانند از فرقۀ زنان وکیلی نبوده و البته طرف خودشان را ملاحظه کردند.

آن یکی گفت اساساً چون خودش ضمیر مذکّر می‌آورد و «قال‌الله تبارک‌ و تعالی» می‌گوید معلوم می‌شود که خودش هم صفت مردی را دوست می‌دارد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر