۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

نمایندگان فاسد و بیمار جنسی مجلس اسلامی، تجاوز و همخوابگی با فرزند خواندگان را قانونی دانستند!


فرهنگ بی فرهنگی و چاله میدانی آخوند

متاسفانه لحن لمپنی فارغ التحصیلان حجره های مردانه، حوزه های به اصطلاح علمیه، بیشتر اوقات چنان بیشرمانه است که جوابی با همان لحن سخیف خود را طلب می کند. بدین سبب، نگارنده این متن پیشتر از خوانندگان گرامی به دلیل اجبار از ذکر کلماتی ناهمگون با ادب مقاله نویسی در این نگاره، عذر خواهی می کند.

کافر همه را به کیش خود پندارد

چندی پیش حسین ابراهیمی امام جمعه شهر “انار” در استان کرمان، با لحن لمپنی رایج فارغ التحصیلان حجره های مردانه، حوزه های به اصطلاح علمیه. به توهین و تحقیر مردان آزاده و با فرهنگ ایرانی پرداخت. وی با لحنی بسیار بیشرمانه و عاری از هرگونه شعور ادبی, فرهنگی و منطقی گفته بود:”مردانی که زنان آنها با آرایش از خانه بیرون می‌روند، حقشان است که “دیوث” نامیده شوند!.”
حال با تصویب قانون دیگری برای گسترش فحشای اسلامی و تجاوز به حقوق زنان و کودکان، سوال ساده ای در ذهن مردم ایران نقش بسته که “مرد ان بی غیرت ” یا به قول آخوندی ” دیوث ها” چه کسانی هستند!.
آیا ازدوج با فرزند خوانده، یعنی طفلی که به ما پناه آورده، تجاوز و شهوت پرستی و یک عمل حیوانی نیست؟، آیا از نظر انسانی می توان این کار زشت و ناپسند را درست و منطقی دانست؟.

قانونی شدن ازدواج با فرزندخوانده

روز یکشنبه هفته پیش در مجلس  اسلامی ایران لایحه‌ ننگین و شرم آور دیگری به تصویب رسید. بر اساس این لایحه‌ ازدواج فرزندخوانده با سرپرست و یا به گفته دیگر، اجازه زنای با محارم بنا به رای دادگاه امکان‌پذیر خواهد بود!. کارشناسان و فعالان حوزه کودک وجود دو ماده ٢٢ و ٢٧ این لایحه را دارای تبعات منفی بسیار گسترده‌ای بر کودکان فرزندخوانده دانسته اند.
در تبصره‌ ٢ ماده‌ ٢٢ آمده که‌ فرزند خوانده بودن کودک در شناسنامه‌ وی قید خواهد شد. امری کاملا غیر عادی و غیر لازم که‌ از نظر فعالین حقوق کودکان نیز، همچون داغی بر پیشانی کودک خواهد بود. اما تبصره ماده ٢٧ بسیار وحشت آور و باورنکردنی است. این تبصره دقیقا اجازه زنای با محارم و تجاوز پدر خوانده یا مادر خوانده را با کسب رای دادگاه، به فرزند خوانده یا فرزند خوانده گان می دهد.
ازدواج با کودکان، مانند این تصویر از ازدواج دختر بچه هایی در چاه بهار، به هر شکل و عنوان، خواه دختر بچه های ۹ ساله و یا دختر خوانده، و یا با دختران بی سرپرست، دختران کار، دختران افغانی در این کشور، و یا دختران رانده از خانواده، جنایت و بچه بازی و پدوفند به شمار آمده و تحت هرقانونی حتی قانون اقوام جنگلی و یا بادیه نشین نادرست و غیر انسانی است.

ماده ٢٧ ویرانگر بنیان خانواده و امنیت کودکان فرزند خوانده

شیوا دولت‌آبادی، روانشناس و رییس هیات‌ مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفت‌وگو با سایت این انجمن تاکید می‌کند تبصره ماده ٢٧ تصور زنای با محارم را ایجاد می‌کند. او سپس ادامه می دهد:” با یادآوری فرهنگ‌سازبودن قوانین معتقد است وقتی ماهیت قانونی رابطه عاری از شایعه ارتباط جنسی است و هدفش قداست‌ دادن به رابطه مادر و پدر- فرزندی است چطور تبصره‌ای را که ناقض خود است حمل می‌کند.  چطور ممکن است کسی در یک قانون هم والد باشد و هم همسر؟. نمی‌توان در یک قانون هر دو را متصور شد.

نقشه شیطانی فرزند خواندگی برای تجاوز در آینده

کسی که در زمان پذیرش یک فرزند در اعماق ذهنش تصور همسرگزینی از او را دارد، پس به هیچ‌وجه شایسته نیست نام پدر یا فرزند را بپذیرد. قرار است این فرزندخواندگی نزدیک‌ترین شباهت را به رابطه والدین و فرزند داشته باشد در حالی که این تبصره تصور زنای با محارم را ایجاد می‌کند و موجب تعجب است که چنین تبصره‌ای در قانونی آورده می‌شود که حامی خانواده و سرپرستی کودک است.”
مجلس ضد انسانی ایران، در تاریخ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰، صیغه یا ازدواج موقت و بهتر بگوییم فحشا و روسپیگری اسلامی را رسمی کرد و قانون آن را به تصویب رساند. آیا گردانندگان این رژیم از افراد مالیخولیایی پدوفیلد و شهوت ران تشکیل نشده اند؟. آیا صیغه یا فحشای اسلامی خرید سکس در برابر پول یا امتیاز دیگر، برای مدت کوتاه نیست؟. این چه دینی؟، و چه اخلاقی است که بر ما حکومت میکند؟!. آیا موجب شرم و خجالت برای این نمایندگان مجلس به حساب نمی آید؟!.

دختر فرزندی، یا هووی آینده

بانو دولت‌آبادی در ادامه به اثرات مخرب دیگر این تبصره اشاره می کند:” «مادری که دختری را به فرزندی قبول کرده اگر در دورترین تصورش دختر را جایگزین خود ببیند هرگز نمی‌تواند مادری باشد که قرار است فرزندخوانده‌ای داشته باشد.
روی دیگر این سکه این است که مادری که به پسرخوانده خود به عنوان همسری نگاه کند بسیار دور از انتظار است که بتواند خانواده‌ای سالم را شکل بدهد.»
بانو دولت‌آبادی ادامه می‌دهد: «به این بیندیشیم که بر همسری که به عنوان مادر یا پدر در این خانواده حضور دارد وقتی شاهد خواهد بود فرزندی که با جان و دل بزرگ کرده رقیب عاطفی خودش شده است، چه خواهد گذشت؟!.
این تبصره منزه‌ بودن قانون را زیر سوال می‌برد در حالی که قانون قرار است فرهنگ‌سازی را تسهیل کند. هرگز نمی‌توان والدین را تشویق کرد و راهی را باز کرد که در آن هم نقش پدر و مادر را داشته باشند و هم همسر باشند. در این خانواده کودک نیز احساس امنیت نخواهد کرد.»
وقتی پول های بادآورده و مفت در اختیار آخوند قرار می گیرد، آنوقت آخوند کرکری می خواند، و او و هم پالکی هایش زنان و دختران را به صیغه گری، فحشاء، از دواج با نوباوگان، ازدواج با فرزندخواندگان و دهها جرم و جنایت دیگر وا می دارد. این پول های کلان در ضریح امام زاده صالح یکی از صدها و چندین هزار امامزاده ایران هرماهه ریخته می شود. وای به حال امت خردباخته ای که این چنین جانوران و خیانت کارانی را حاکم بر سرنوشت کشورمان نمودند.
تفکرات پدوفیلی نماینگان مجلس
بی گمان،  پیشنهاد دهندگان و تصویب کنندگان تبصره ماده ٢٧ این لایحه, داری مشکلات جنسی و روانی بسیار وخیمی از جمله میل به تجاوز و اذیت و آزار جنسی کودکان یا پدوفیلیا هستند. پدوفیلیا، بیماری بسیار وخیم و خطرناکی برای سلامت جوامع بشری, بویژه سلامت جنسی و روانی کودکان می باشد. کودک آزاری یا بچه‌بازی عبارتست از میل شدید جنسی عود کننده یا تحریک جنسی نسبت به کودکان زیر ۱۳ سال در طول یک دوره حداقل ۶ ماهه است. معمولا سن ۱۳ سال و جوان‌تر.
بیماران بچه‌باز حداقل ۱۶ سال سن دارند و دست کم ۵ سال از قربانیان بزرگ‌ترند. اکثر موارد سوءاستفاده جنسی از کودکان، به دستمالی آلت تناسلی یا رابطه جنسی دهانی مربوط می‌شود. زنا با محارم، با بچه‌بازی ارتباط نزدیکی دارد، چرا که در آن اغلب یک بچه نابالغ به عنوان شیء محبوب انتخاب می‌شود.
هر ایرانی شرافتمند و انساندوست، وظیفه دارد از این قانون روسپیگری و فحشاء سازی رژیم اسلامی که ازدواج با فرزند خواندگان یعنی در حقیقت تجاوز به کودکان را مشروعیت بخشیده و قانونی کرده است، مخالفت ورزند و به مبارزه پردازند.

قوانین مجلس ایران؛ ترویج عمومی فحشا و تجاوز

قوانین در تمام کشورهای پیشرفته و موفق دنیا برای حمایت و پشتیبانی از مردم آن کشور، بویژه حمایت و پشتیبانی از زنان و دختران و کودکان وضع می شوند. چون آینده سازان و تربیت کنندگان نسل موفق هر جامعه ای زنان می باشند. مثل معروف:” زنان در یک دست گهواره و در دست دیگر جهان را می گردانند.”، بر این حقیقت بزرگ معترف است.

رژیم اسلامی، رژیمی  آلوده و مالامال از فساد

شوربختانه در کشورهایی با حکومت های اسلامی و طرز فکر قرون وسطایی از جمله ایران؛ درصد بسیاری از قوانین حکومتی: به ترویج عمومی؛ فحشا، تجاوز، گسترش بیماری های جنسی خطرناک و ناامنی های روانی بویژه برای زنان، دختران و کودکان اختصاص داده می شود!.
نمونه هایی از این قوانین فساد برانگیز رژیم اسلامی از اینگونه اند:

۱- چند همسری یا روسپیگری مردان:

حق چندهمسری به مردان یا اجازه قانونی برده داری زنان است. برده داری زنان یا چند همسری که سبب ناامنی فکری از بین رفتن اساس اعتماد و احترام به بنیان خانواده و به کرامت زنان. بوجود آمدن ناراحتی های روانی و حتی بیماریهای جنسی مختلف به دلیل تعدد زوجات می باشد. همچنین کودکان چنین خانواده هایی؛ روانی آسیب دیده، تحقیر شده، سرگردان و خشونت بارند.
این فرتور تبلیغ هوو گرایی و داشتن چند زن در تلویزیون رژیم  را نشان می دهد. دو زن هووی قمی در این برنامه شرکت نمودند و ظاهرن رضایت و خشنودی خود را از ازدواج با یک مرد روسپی نشان دادند.

۲- صیغه گری یا فحشای اسلامی:

صیغه یا روسپیگری شرعی است که سبب شیوع تن فروشی و فساد جامعه. سست کردن بنیان خانواده ها به دلیل حمایت قانونی و ترویج بیماریهای جنسی خطرناک است.

۳- تجاوز قانونی به کودکان ۹ ساله

اجازه ازدواج یا به بیان بهتر تجاوز و همخوابگی یک مرد با دختر بچه ای ٩ ساله مثال دیگری از این قوانین مذهبی بدوی و نفرت انگیز است. که سبب ناراحتی های روانی بسیار برای دختران خردسالی که باید مادران نسل آینده باشند، می شود.
همچنین بیماریهای جنسی متعدد از جمله آسیب دیدگی های مجرای تناسلی، خطر ابتلاء به سرطان و محروم شدن از بارداری برای این کودکان بی پناه را در بردارد. و رواج کودک بازی و تفکر پدوفیلی در جامعه ارمغان بسیار شوم و دهشتناک چنین اجازه قانونی غیر انسانی بر پایمال کردن امنیت و حقوق دختران خردسال می باشد.
گردآوری کودکان و شستشوی مغزی با دعا خواندن که خدای نادیده مشکل گشای همه گرفتاری هاست، و دعا به جان مسئولین رژیم اسلامی، آنان را  آسیب  پذیر و تسلیم بار می آورد که در سن بالاتر برده وار در خدمت افکار غیر انسانی آخوندهاه در آیند و به صیغه گری، ازدواج در نوباوگی، و بسیجی شدن و روبروی زنان دیگر ایستادن را پذیرا شوند.

کجایند آن مردان غیرتمند ناموس پرست؟

نگارنده این متن به عنوان یک زن، یک مادر، فردی از یک خانواده (شهید) جان باخته در راه حفظ و حفاظت ایران. خانواده ای که هنوز چشم به راه خبری از پسر ١٨ ساله (مفقود الاثر) گمگشته شان است. خانواده ای که پدری به جبهه رفته و مردان برومندی که جانباز از جبهه باز گشته اند، دارد. اعلام می دارد:
فرزندان و پدران ما زنان و دختران ایران زمین، برای دفاع و حفاظت از خاک و سرزمین خود و بویژه زنان و دخترانشان در جبهه های جنگ کشته، مجروح یا به اسارت در نیامدند؛ که قانون گذاران مجلس ایران چشم ناپاک و دست متجاوز خود را با چنین قوانینی بر نوامیس سرزمین مادریشان دراز کنند.  از فساد و تجاوز حقوق بر حق این مردم ستم کشیده بهراسید. که معترضان غیوری که به خیابان ها ریختند و در اعتراضات میلیونی حضور داشتند هنوز در ایران هستند و دور نیست که پیمانه ظلم حکومتتان را با حماسه ای دوباره چون مردم دلیر مصر در هم بشکنند.

از آقای حسن روحانی باید پرسید؛

” چگونه از دموکراسی و در مورد کدام حقوق انسانی در سازمان ملل دم می زنید. شما که خود نماینده حکومتی هستید که تجاوز به دختران خردسال، سنگسار، تجاوز به حقوق مسلم آزادی های فردی به نام گشت ارشاد، و شکنجه و تجاوز در زندان ها، و اکنون تجاوز به روان و امنیت جنسی فرزند خواندگان، از قوانین ننگین حکومتتان هستند؟. شرم کنید و ابتدا به پاکسازی قوانین مجوز مخوف ترین جنایات بشری در کشور خود بپردازید…

نکته های پایانی

در پایان،  از حسین ابراهیمی امام جمعه شهر “انار” در استان کرمان باید پرسید: مرد بی غیرت یا بی شرافت واقعی چه کسی است؟. فردی که یک زن، یک انسان را، ملک شخصی و برده یک مرد میداند؟. کسانی که قوانین تجاوز به دختر ۹ ساله، برده داری زنان به نام چند همسری و فاحشه گری به نام صیغه، تجاوز و شکنجه و همخوابگی با فرزند خواندگان با تایید بدوی مذهب، رنگ قانونی می زنند در صورتی که می دانند، همه این قوانین شامل مادر، دختران، خواهران و حتی همسر خود آنان نیز خواهد بود؟. ..
آیا بهتر نیست برای دیدن یک بی غیرت واقعی، شما و همه پیشنهاد دهندگان و رای دهندگان به ماده ٢٧ لایحه به اصطلاح حمایت از خانواده و چنین قوانین شرم آوری, نگاهی به آینه بیندازید؟….
این امام جمعه شهر انار است که مردان را دیوث و بی ناموس نامیده است. حال، باید از این بابا پرسید آیا مردان ایران بی ناموس و دیوثند، و یا آخوندها که رفتار، گفتار، کردار، و قوانینشان بر اساس زن ستیزی، سکس، شهوترانی و مانند آنست؟!!.
این امام جمعه شهر انار است که مردان را دیوث و بی ناموس نامیده است. حال، باید از این بابا پرسید آیا مردان ایران بی ناموس و دیوثند، و یا آخوندها که رفتار، گفتار، کردار، و قوانینشان بر اساس زن ستیزی، سکس، شهوترانی و مانند آنست؟!!.

و نکته آخر این که:

آیا دختران آسیب دیده و فراری از خانواده در اجتماع، دختران یتیم و بی سر پرست، دختران کار و سرگردان در خیابان ها، و دختران بیشمار پناهندگان افغانی در کشورمان، طعمه هایی برای شهوت پرستان و فاسدان درون رژیم و مجلس کذایی اسلامی نیستند که به بهانه ازدواج مورد تجاوز قرار گیرند؟!.


فضول محله 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر