خرافات در جوامع بشری
شوربختانه خرافات دامنگیر بشر است و در همه جوامع، حتی کشورهای پیشرفته علمی و صنعتی به چشم می خورد. خرافات که بی تردید پوچ گرایی و یا پوچ نگری به حقیقت ها و واقعیات زندگی به شمار می آید، سپری است که در برابر خرداندیشی و عقل و منطق انسان قرار گرفته است.
بسیاری از مردم در هراجتماعی خرافاتی اند و به چیزهای موهوم و حتی مسخره نیز اعتقاد دارند، ولی هرگز نمی پذیرند که خرافاتی اند. چنانچه در مورد خرافاتی بودنشان پرسش و یا سخنی پیش بیاید، به شدت ناراحت و رنجیده شده، و در برابر پرسش کننده جبهه گیری می کنند.
گسترش خرافات در جوامع گوناگون
خرافات در دو نوع جامعه به شدت رواج دارد و روز به روز گسترش می یابد:
الف- در میان جامعه فقیر و تنگدست،
ب- در میان مردم بی سواد و کم سواد.
مردم تنگدست و فقیر خواه و ناخواه برای حل مشکلات مادی خود به خرافات و پوچ اندیشی پناه می برند. کمبود سواد و دانش نیز موجب پذیرفتن خرافات و چرندهایی است که در میان مردم رواج پیدا می کند. هرچقدر دامنه علم و دانش مردم بالاتر رود و درک اجتماعی آنان بیشتر شود، خرافات و پوچ گرایی میان آنان کمتر و زدوده تر می گردد.
الف- در میان جامعه فقیر و تنگدست،
ب- در میان مردم بی سواد و کم سواد.
مردم تنگدست و فقیر خواه و ناخواه برای حل مشکلات مادی خود به خرافات و پوچ اندیشی پناه می برند. کمبود سواد و دانش نیز موجب پذیرفتن خرافات و چرندهایی است که در میان مردم رواج پیدا می کند. هرچقدر دامنه علم و دانش مردم بالاتر رود و درک اجتماعی آنان بیشتر شود، خرافات و پوچ گرایی میان آنان کمتر و زدوده تر می گردد.
بنابراین، علت اصلی خرافاتی شدن و پذیرفتن چیزهای بی منطق و باطل، نخست کمبود دانش و علم به یک موضوع است. چنانکه بشر اولیه رعد و برق را پدیده های آسمانی حاکی از خشم خدا و یا جنگ میان اهریمن ها در آسمان می دانست. خسوف (گرفتگی ماه)، و کسوف (گرفتگی خورشید) را نیز از پدیده هایی بودند که قرن ها برای انسان ناشناخته ماند و بازهم شماری از مردم نا آگاه، این پدیده های طبیعی را به خشم و نارضایتی خدای آسمان نسبت می دادند.
چندگانگی خرافات
خرافات را می توان به دو دسته بخش نمود؛ خرافات عمومی، و خرافات دینی.
۱- خرافات همگانی
این خرافات نزد بیشتر مردم و در هرجامعه ای به طور خود جوش وجود دارد. و بازهم می توان گفت که خرد اندیشی و بی نیازی انسان ها موجب کم و کاست و از میان رفتن آنان شود. مثال های بیشماری در مورد آنها می توان زد مانند:
الف- مسافرت در روزهای خاص-
گروهی از مردم جوامع عقب مانده فرهنگی مسافرت را در بعضی روزهای هفته به عنوان نمونه؛ چهارشنبه، نادرست می دانند و براین باورند که اتفاق شومی برای مسافر در آن روزها پدید می آید.
ب- چشم شور-
در اجتماعات بسیار عقب مانده، و در بعضی دهات ایران، از معاشرت و نگاه کردن به چشم شماری از انسان ها به عنوان آن که چشمشان شور است و پیامدهای ناگواری برای نگاه کننده دارد، خود داری می کنند.
پ- نحسی عدد و روز سیزده- این را همگی به خوبی می دانیم. کاشی شماری از خانه ها در ایران، به جای عدد سیزده، ۱+۱۲ نوشته می شود. و یا ماندن روز سیزده فروردین را در خانه درست نمیدانند و بر این باورند که باید آن روز را بیرون خانه و شهر یا ده گذراند.
پ- نحسی عدد و روز سیزده- این را همگی به خوبی می دانیم. کاشی شماری از خانه ها در ایران، به جای عدد سیزده، ۱+۱۲ نوشته می شود. و یا ماندن روز سیزده فروردین را در خانه درست نمیدانند و بر این باورند که باید آن روز را بیرون خانه و شهر یا ده گذراند.
ت- عطسه کردن-
عطسه در نزد گروهی علامت صبر است. اگر کسی در حال رفتن به جایی است، با عطسه کردن می ایستد و تا زمانی از رفتن خود داری می کند.
۲- خرافات مذهبی
خرافات مذهبی در گذشته و زمان های دور به دلیل ناآگاهی بشر از دانش و شناخت پدیده های طبیعی به وجود آمده، و رفته رفته از سوی سوداگران و دکانداران دین بدان رنگ مذهبی زده، و آنها را ناشی از واکنش خدای آسمان به رفتار انسان ها دانسته اند. به عنوان نمونه، گرفتگی خورشید و ماه، و یا زمین لرزه است که دین اسلام نیز بدون آن که آنها را درک کرده باشد و بداند از کجا ناشی می شود، به طور سربسته و غیر مستقیم، پدیده های ماوراء طبیعت نامیده و برای رفع و وجو و جلوگیری از آنها خواندن نمازهای خوف و ترس از این پدیده ها را به امت زودباور و ناآگاه توصیه می کند.
آقای دکتر انقطاع پژوهشگر تاریخ و دین، در باره چگونگی پیدایش مذهب شیعه و وجود فانتزی و مسخره امام زمان گفتگو می کند. شنیدن این ویدیو بسیار آموزنده است.
معجزه
یکی از خرافات دست و پاگیر مسلمانان، به ویژه شیعیان در بند طلسم دکانداران دین، پذیرفتن معجزه است. رفتن پیامبر با الاغش به آسمان هفتم، شکافتن رود نیل و عبور حضرت موسی و قوم یهود از میان آنها، و معجزه درمان امام و امام زاده ها در سراسر کشور خودمان، و یا کشور عراق است که موجب گردیده بیماران بسیار قلبی و سرطانی به جای مراجعه به درمانگاه و پزشک به گور تازیانی چون امام رضا، حضرت معصومه و شاه چراغ پناه برده، از درمان خود کوتاهی کنند. در نتیجه، بیماری شدت یافته، تاجایی که دیگر درمان پذیر نبیست و بیمار از دست می رود. هرکدام از ما در خانواده ها و بستگان خود کم و بیش نظیر آن را دیده ایم و سراغ داریم.
بیماری های واگیر در کنار گور تازیان
در دوران رژیم گذشته رئیس بهداری خراسان آماری به دست استاندار و نایب تولیت امام رضا داد که شمار زیادی از زوار قبر امام رضا در هنگام بوسیدن ضریخ بیماری های گوناگونی را از دیگران وا گرفته و به هم پس داده اند. این گزارش به دربار و شخص شاه داده شد. و درخواست گردید که چنانچه شاه موافق باشد، از ورود مردم و بوسیدن ضریح جلوگیری شود. ولی شاه که از آخوندها وحشت داشت و واکنش آنان را بسیار بد می دانست، موافقت نکرد.
امام زمان
بزرگترین خرافاتی که دامنگیر شیعیان شده، وجود فردی بنام امام زمان در چاهی در سامره و یا چمکران قم برای بیش از هزار سال است. این خرافات بزرگ و نهایت بی خبری، بی خردی و ناآگاهی امت شیعه و بالاترین دکان مکر و حیله آخوند به شمار می رود. با این باور پوچ و مسخره آخوندهای بی شرافت و فرومایه تا کنون توانسته اند برای چند قرن از مردم ایران سواری بگیرند و نیات شوم و پلید خود را به کار برند.
جادوگری
جادو و جنبل، سر کتاب باز کردن، جن احضار کردن، طلسم جادویی، و صدها ترفند دیگراز شارلاتانی هایی است که در اجتماعات عقب مانده، و به ویژه مذهبی خریدار دارد. شاید بتوان گفت که دختران و زنان مشتری بهتری برای این دکان های مکر و حیله باشند. دعا نویسی، جن گیری، سر کتاب باز کردن و طالع گفتن، نمونه هایی از کلاهبرداری هایی است که با روی کار آمدن رژیم اسلامی در ایران به شدت رواج پیدا نموده است. از آنجا که رژیم اسلامی و مذهب شیعه بر پایه و اساس خرافه گری، دروغ گویی، و حیله و نیرنگ بنا شده، دکان و بازار این سوداگران مرگ نیز گسترش یافته است.
آیت الله مجتهد تهرانی زلزله را از بی عفتی و حجاب نداشتن زنان می داند و برای دفع زلزله از مردم میخواهد که آیه ای بخوانند و در آنصورت محفوظ خواهدن بود و نیازی به فرارشان نیست. آقای هالو هم با چکامه ای زیبا پاسخ می دهد.
چه کسانی دنبال جادو و جنبلند؟
زنانی که با شوهران خود بگو مگو و اختلاف دارند، دخترانی که به دنبال زوج زندگی می گردند، کارمندی که می خواهد رئیس خود را مهربانتر و به خود نزدیکتر سازد، مستأجری که از جور وجفای صاحبخانه در امان نیست، دانش آموزی که از تبعیض و بی تفاوتی معلم خود در رنج است، همگی تنها رفع مشکل خود و شکستن طلسم بخت خود را توسل به جادو و جنبل، سرکتاب باز کردن، ورد خواندن، موادی در خوراک مشکل افزای خود ریختن، و مانند آن می دانند.
نتیجه این که به آخوند، ملا، فالگیر، دعانویس، رمال، و مانند آن مراجعه می کنند. پیامد این خردباختگی و نادانی ها، پرکردن جیب کلاهبردارهای اجتماع، درست نیاندیشیدن، و شاید هم آسیب و صدمه وارد کردن به شخص و یا افراد دیگر باشد.
نتیجه این که به آخوند، ملا، فالگیر، دعانویس، رمال، و مانند آن مراجعه می کنند. پیامد این خردباختگی و نادانی ها، پرکردن جیب کلاهبردارهای اجتماع، درست نیاندیشیدن، و شاید هم آسیب و صدمه وارد کردن به شخص و یا افراد دیگر باشد.
فضول محله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر