۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه

پروژه ناراضی تراشی رژیم تبهکار اسلامی !

سالیان پیش ، در کشورهائی که در آنها سیستم مدیریت سوسیالیستی یا کمونیستی اداره امور مملکتشان را در دست داشتند ؛ بیش از بقیه ممالک گیتی ، دارای شهروندان ناراضی بودند . اما به سبب سخت گیری های همان حکومتها ، ناراضیان ایشان جرأت ابراز نمودن عدم رضایت خویش از کارگزاران سیاسی کشورشان را نداشتند !
با این حال ، گاهی پیش می آمد که افراد سرشناسی از همان ممالک ، مانند نویسندگان نامی یا دانشمندان آن سرزمین ها ، به عنوان مخالفان رژیم حکومتی آنجا ، به کشورهای با مدیریت دموکراسی پناهنده می شدند و بقیه عمرشان را در آنجا به سرمی بردند .
این کار آنها ، ضمن منافعی که برای خود آن افراد داشت ؛ و ایشان را از گزند حاکمان کشورشان ، و احتمال به خطر افتادن زندگی شان نجات می داد ؛ برای مدیریت همان کشورها نیز ، بی بهره از سود و فایده نبود !
چرا که آنان ( حکومتگران ) ، از طریق درج خبرهای مربوط به حضور آن ناراضیان در دیگر کشورها ، به شهرت های کاذبی می رسیدند ، و راحت تر به صدور آرمان های خویش و نوع کشورداری شان توفیق می یافتند . چنین پدیده ای برای حاکمان جبار کنونی کشور ما نیز ، که از هرگونه خرد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بی بهره اند ؛ می تواند جاذبه های زیادی داشته باشد ؛ و به آنها برای ابداع و اجرای چنین پروژه سیاسی در کشورمان خط مشی بدهد . ویژه آنکه بزرگترین هدف آنها ، صدور حکومت ننگین اسلامی شان ، به دیگر سرزمینهای دنیا ، بخصوص به کشورهای مسلمان نشین می باشد !
از اینرو ، و با علم به آنکه تعداد ناراضیانی که حاکمیت کنونی کشور ما دارد ؛ بیشترشان از افراد معمولی میهنمان می باشند ؛ و نیز به سبب آنکه تعداد بی شماری از نخبگان سیاسی و علمی ایران هم ، که در این سالها در مملکتی بیگانه زندگی می کنند ؛ جامعه نیز به مهاجرت های آنان به دیگر کشورها لقب " مغزهای فراری " را داده است ؛ در میان ناراضیان رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی ، اینگونه مهاجرانی نیز می باشند ؛ که رژیم آخوندی به دلیل در خارج از کشور بودن ایشان ، نمی تواند با سود جستن از شرایط نارضایتی آنان ، به بهره برداری های سیاسی از آنها بپردازد !
آخوندها که دستشان را برای چنین سودجوئی های سیاسی ، از ناراضیان حکومتشان خالی دیدند ؛ و نیز به دلیل مهمتری ، چنین کاری را نمی توانستند انجام بدهند ( به جهت کثرت تعداد پناهندگان اندیشمند ؛ که همگی از ناراضیان این حکومت ننگین می باشند ) ؛ نمی توانند فرد یا افرادی را ، به عنوان ناراضیان حکومت خویش ، که در خارج از کشور زندگی می کنند ؛ به جهانیان معرفی نمایند ؛ و سود سیاسی حاصل از آن را نصیب خودشان بگردانند ؛ به ترفندی دست زدند و از میان خودشان به ناراضی تراشی اقدام نمودند !!
سیاست پیشگان ستمگر رژیم آخوندی ، با طرحی که از سوی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ، به رهبر خودکامه انقلاب ارائه نمود ؛ و نیز با همکاری فریبکارانی چون سید محمد خاتمی ، میرحسین موسوی و مهدی کروبی ، باری دیگر به گمراه ساختن مردم کوشیدند و با به اجرا در آوردن یک نمایشنامه مضحک ، پروژه ناکام ناراضی تراشی در حکومت خویش را ، به مرحله اجرا گذاشتند و برای خودشان به بهره برداری های سیاسی در این زمینه پرداختند !
آنهائی که سری در سیاست داشته و به این امور آشنا بودند ؛ از همان ابتدا به دیگران هشدارهای لازم را داده و گفتند که : " کاسه ای زیر نیم کاسه است . " ؛ ولی باز هم ساده انگاری های مردم میهنمان ، اجازه داد که فریب این نابکاران دغل را بخورند ؛ و به آنها فرصت دادند تا نمایشنامه " سبزعلوی " گمراه کننده ای را به مرحله اجرا بگذارند !
اکنون بعد از دوسال که از به اجرا درآمدن آن نمایشنامه سیاسی می گذرد ؛ پس از به زمین ریخته شدن خونهای جوانان بی گناه ایرانی ، و نیز محبوس نمودن تعداد زیادی از همین جوانان سلحشور میهنمان در شکنجه گاههای رژیم خونخوار اسلامی ، و عزادار گشتن خانواده های فراوانی که تا ابد سوگوار عزیزانشان گردیده اند ؛ متأسفانه هنوز هم عده بی شماری از آحاد ملت ایران ، به حیله ای که آنان را ناخواسته به همکاری با رژیم ریاکار وا داشته بود ؛ پی نبرده و نمی دانند که دشمنان خانگی ، چه کلاه گشادی را بر سرشان گذاشته اند ؟!
اشکال کار در اینجاست ، که با کمال تأسف ما مردمی عجول و شتابزده هستیم ! یک لحظه هم درنگ نکردیم که تا اندکی بیندیشیم و بدون وارسی ظاهر و باطن موضوع ، فورا تصمیم به همکاری با آنان را نگیریم !
اگر کمی فکرمان را به کار می انداختیم ؟ بررسی موضوع بسیار ساده بود . این آقایانی که در این نمایشنامه فریبکارانه ، رلهای اصلی و مهم آنرا ایفا کرده اند ؛ قبلا هم در گذشته دارای منصب های مهمی بوده اند ؛ و هیچوقت از اصلاح نمودن قانون اساسی جمهوری اسلامی ، و تصحیح اشتباهاتی که در عملکردهای حکومتشان وجود دارد دم نزده بودند !
سید محمد خاتمی رئیس جمهور به ظاهر انعطاف پذیر رژیم ، میرحسین موسوی دانشجوی " پیرو خط امام سابق " که نخست وزیر خدمتگذار لقب یافته بود ، و مهدی کروبی رئیس مجلس شورای اسلامی ، که در رأس نمایندگان منتخب مردم در آنجا قرار داشت . اینها اگر ریگی در کفشهایشان نیست ، اگر دارای اهداف پلید سیاسی ، جهت همدستی با خدعه گران ، برای فریب دادن ملت ایران ، حتی سایر ملل و دول دنیا نبودند ؟ چرا در همان دورانی که خود مصدر امور مهم مملکتی در کشور به شمار می آمدند ؛ کاری برای اصلاح نمودن قانون اساسی ، و بهبود بخشیدن به اوضاع بی سر و سامان رژیم شان نکردند ؟!
فریب خورده گناهش از فریبکار سنگین تر است ؛ زیرا چراغ خرد وجود خویش را خاموش نگهداشته بود ؛ که فریبکاران به راحتی بتوانند مغز وی را مورد جراحی سیاسی قرار داده ؛ و پس از شست و شوی مغزی وی ، سرنوشتی شوم تر از پیش را برایش رقم بزنند !
آنچه که مسلم است حسرت گذشته را خوردن کاری عبث و بیهوده است ؛ ولی دست کم می توان از همان تجربیات تلخ درس آموخت و جلوی ضرر را گرفت . رژیم منفور جمهوری منحوس اسلامی ، قصد داشت ، به سبک کشورهای صاحب نام دنیا ، با پدید آوردن ناراضیان دروغین و شیاد ، در میان کشورهای جهان سومی ، خورشید آن ستارگان بشود ؛ و در میان کشورهای پیشرفته و مترقی جهان ، جائی برای خودش باز نموده و سری میان سرها داشته باشد !
ولی ندانست ، مرور زمان عاملی است که موجب خواهد شد ، تا کوس رسوائی اش به صدا در بیاید ، و طشت آبروی نداشته اش ، از بام برزمین خواهد افتاد ؛ وسرانجام همه کسانی که فریب نیرنگهایش را خورده بودند ؛ درخواهند یافت که با چه موجودات خبیث و اهریمنان فتنه گری سر وکار داشته اند ؟!
نقطه آگاه شدن مردم ، نقطه ذوب و فنای جمهوری اسلامی است ؛ بر همگی ماست که جهت آگاه ساختن یکدیگر ، آنچه می دانیم و مطمئن هستیم که به رهائی ملت ایران و آزادسازی میهنمان یاری خواهد رساند ؛ بدون پیش بینی انتهای کارمان ، در اختیار یکدیگر بگذاریم . اگر مایلیم بیش از این پشیمانی آزارمان ندهد ؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر