۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه

سلولهای بند ۲۰۹ اوین-دلنوشته ای ازیک زندانی سیاسی...


سلولهای بند ۲۰۹ که سلولهایی کوچک و دربسته هستند در فصل زمستان بسیار سرد و در فصل تابستان بسیار گرمند. زندانی های این بند در فصل زمستان هم مانند دیگر فصل های سال مجبورند بر کف زمین بخوابند و هیچ کدام اززندانی ها در این بند تخت ندارد. بیشتر شوفاژهای سلولها نیز خرابند و زندانبانها نیز به خواسته زندانیان مبنی بر تعمیر آنها توجهی نمی کنند.
بازجوهای وزارت اطلاعات بدون مجوز قاضی تا هر وقت که بخواهند زندانیان خود را در انفرادی نگه می دارند.
از قوانین این بند داشتن چشم بند است، بطوریکه که از لحظه ی ورود به ساختمان، چشم‌بند به زندانی زده می‌شود و فقط درسلول خود اجازه برداشتن آن را دارد. زندانیانی که به استفاده از چشم بند اعتراض کنند و از زدن آن خودداری ورزند، مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار می‌گیرند.
کسانی که تجربه ی انفرادی را داشته اند خوب می دانند که بعد از یک یا دو روز چگونه دیوارهای زندان هجوم بی امانی را به طرف زندانی می آورند. نمی دانم چگونه این لحظه های تنهایی در سلول انفرادی بی آنکه کسی به سراغ زندانی بیاید را وصف کنم تا درک کنید عمق شکنجه ی وارد شده بر زندانیان این بند را ..کلافگی شدید ، بی حوصلگی ،دلهره و اضطراب ، سردرد ،احساس اینکه دیوارها بدن شما را از هر سو فشار می دهد و کلافه گی و کلافه گی و کلافه گی و… گوشه ای از این حال غیرقابل وصف است.
مامورين بر مبنای سياست تعريف شده سر بازجوی تیم هر روز که به آنها ديکته می شود با متهمين بازداشتی برخورد می کنند اگر دستور داده شود فحش بده همان کار را می کنند و اگر دستور بدهند دايه مهربانتر از مادر باش باز همان کار را می کنند و برخوردهايشان هيچ ارتباطی به ذات و سليقه شخصی ندارد. اکثريت مامورين 209 تلاش خود را ميکنند که صورت آنها توسط متهمين بازداشتی ديده نشود. اين افراد در راستای رفتار تعريف شده شان به متهمين سيگاری روزی چند نوبت سيگار می دهند. تمام غذاها و نوشيدنی ها با ليوان و ظرف های يک بار مصرف داده می شود. ساعات بازجويی و روزهای آن به هيچ عنوان مشخص نيست.
از قوانین این بند داشتن چشم بند است، بطوریکه که از لحظه ی ورود به ساختمان، چشم‌بند به زندانی زده می‌شود و فقط درسلول خود اجازه برداشتن آن را دارد. زندانیانی که به استفاده از چشم بند اعتراض کنند و از زدن آن خودداری ورزند، مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار می‌گیرند.
در هنگام کتک زدن زندانی چشمبند او را محکم می کنند و جهت ایستادن او را مدام عوض می کنند تا قادر به تشخیص موقعیت خود نباشد.بازجوی اصلی در تمام مدت ضرب و شتم زندانی سکوت می کند و پس از آن در بازجویی مدام تهدید می کند که در صورت همکاری نکردن زندانی می رود و کار را به دست کسانی می دهد که فیزیکی کار هستند .و این همان چشم بند کذایی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر