محمد نوریزاد نوشت: «عموی دختر خودش را در آغوش من جای داد و هایهای گریست. در میان گریه گفت: اسم برادرزادهام «آوین» بود، به معنی عشق. قرار بود این هفته شوهر کند. آخر مگر کسی به عشق شلیک میکند بیانصافها؟»
پیکر «آوین» ۱۷ساله در فضای امنیتی و شبانه دفن شد.
روز شنبه ۲۵ آبانماه، محمد نوریزاد که در قالب «سفر صلح و دوستی» در کردستان به سر میبرد و گزارشهای این سفر را در وبسایت شخصی خود منتشر میسازد، در گزارشی از بازدید خود از روستای مرزی «حنجیله» کردستان با عنوان «شلیک به عشق»، نوشت:
«امروز غروب به روستای حنجیله رفتم. غوغایی بود آنجا. واویلا. آخر بیانصافها مگر کسی به عشق شلیک میکند؟ برادر و خواهرِ جوانی سوار بر اتومبیل به جایی میرفتهاند. در همان اطراف روستای حنجیله، که در نقطه صفر مرزی واقع است. کمی آنسوتر عدهای لباس شخصی با اتومبیلی که هیچ نشانی با خود نداشته راه را بر آنها میبندند. برادر میترسد، که نکند راهزن باشند، و نکند به خواهر جوانش آسیب برسانند. عقب میکشد و دور میزند تا راه گریزی پیدا کند. صدای شلیک با صدای سوختمِ دختر جوان به هم میآمیزد. دختر را به بیمارستان میبرند. دو روز در حال اغما و امروز: تمام.
دختر را به خاک سپرده بودند که من رسیدم. برادر و عموی دختر مرا شناختند و دورهام کردند. سوز برادر به این بود که: من از کجا میدانستم آن چهار نفر لباس شخصی، مأموران نیروی انتظامیاند؟ ماشینشان که علامتی نداشت. حالا ما در رفتیم، چرا به لاستیک ماشین نمیزنی؟ چرا میزنی به سر و سینه خواهر من که قرار بود همین هفته عروسی کند!
عموی دختر خودش را در آغوش من جای داد و هایهای گریست. در میان گریه گفت: اسم برادرزادهام «آوین» بود، به معنی عشق. قرار بود این هفته شوهر کند. آخر مگر کسی به عشق شلیک میکند بیانصافها؟
از روستا که بیرون زدم گِردیِ خورشید را دیدم که در پس تپهای غروب میکرد. برادر و عموی «عشق» مصمم بودند که شکایت کنند و شکایتشان را پیگیری کنند. و من، پیشاپیش میتوانستم فرسایش آنان را در طبقات دادسراها و دادگاهها مجسم کنم. نمیدانم چرا به خود گفتم: بندههای خدا مگر مادر و خواهر و وکیلِ ستار بهشتی توانستند به طرف مقابل بقبولانند که تو پسر ما را زدهای و کشتهای؟»
به دنبال این خبر، روز گذشته «کمپین فعالان صلح در تبعید» در گزارشی، اطلاعات بیشتری از این «عشق»کُشی منتشر ساخت؛ به نوشته این کمپین، آوین عثمانی ۱۷ساله از اهالی شهرستان بانه و نامزدش در هنگام بازگشت از اطراف شهر، مورد هدف مأموران مسلح نیروی انتظامی قرار گرفتند. بر اثر این تیراندازی آوین عثمانی، در بیمارستان فوت کرده و وضعیت نامزدش، وخیم گزارش میشود.
بر اساس این گزارش، روز پنجشنبه ۲۳ آبان، آوین عثمانی به همراه نامزدش که برای تفریح به اطراف شهر رفته بودند، در راه بازگشت از طرف نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، مورد ظن قرار گرفته و مورد هدف گلوله قرار میگیرند.
بر اساس گزارش منبع مطلع به این کمپین، تیراندازی مأموران بدون هیچگونه سؤال و جواب از نامبردگان، انجام شده است. گفته میشود این تیراندازی به قصد ایجاد جراحت و دستگیری انجام شده است.
طبق اظهار منابع این کمپین، اصابت گلولهها به کمر و پای آوین، آنقدر شدید بوده که آوین دیروز در بیمارستان فوت میکند و پیکر او در میان تدابیر شدید امنیتی و به صورت شبانه دفن شد.
همچنین یک منبع نزدیک به خانواده آوین عثمانی، در گفتگو با «کمپین صلح فعالان در تبعید» اعلام کرد که مأموران امنیتی تنها پس از اخذ تعهدنامه کتبی از خانواده مبنی بر عدم اعلام و انتشار اخبار مربوط به این قتل، اجازه حضور برادر آوین در زمان کالبدشکافی را دادهاند.
وی در خصوص واکنش مسؤولان محلی به این قتل، به این کمپین گفت: «یکی از افسران که در زمان کالبدشکافی در محل حاضر بود، با لحنی زننده به خانواده گفت که چرا ناراحت هستید، ماه حرام است و دیه ۲ برابر!؛ از سوی دیگر، فرماندار و نماینده مردم بانه در مجلس، در روز اول در بیمارستان حاضر شدند ولی هیچگونه اقدامی در جهت اعزام و یا هر گونه کمکی در جهت افزایش کیفیت خدمات پزشکی، انجام ندادند.»
این منبع نزدیک به خانواده خانم عثمانی و شاهد ماجرا، تصریح کرد که برخلاف خبر اولیه، به نامزد و برادر خانم آوین عثمانی، آسیبی نرسیده است.
این شاهد محلی در توضیح نحوه وقوع این حادثه که در کیلومتر ۵ شهر بانه رخ داد، گفت که افراد مهاجم هیچ نشانی از نیروهای انتظامی نداشتند، در زمان حمله با لباس شخصی بوده و خودروی آنها فاقد هرگونه آرمی بوده است و تنها بعد از مراجعه به بیمارستان و پیگری خانواده متوفی معلوم شد که مهاجمین از نیروی انتظامی بودند.
همچنین امروز، «کمپین فعالان صلح در تبعید»، با انتشار عکسی از اعلامیه «تشکر و اعتذار» بستگان آوین عثمانی، از بازداشت موقت گروهی از آنان و فضای امنیتی شهر بانه خبر داد. به نوشته این کمپین، به دنبال انتشار اعلامیهای با مظنون قدردانی از شرکتکنندگان در مراسم ختم آوین عثمانی، عدهای از بستگان این خانواده برای ساعاتی بازداشت شده و شهرستان بانه، امنیتی شد.
بنا بر اطلاع «کمپین صلح فعالان در تبعید»، نیروهای امنیتی در سطح شهر مشغول پاکسازی اعلامیههای الصاقی هستند و طی پیگیریهای اعضای خانواده و پس از گرفتن تعهد از خانواده مرحومه و تذکر جدی به آنها، بستگان بازداشت شده، ساعتی پیش آزاد شدند.
منابع محلی از فضای به شدت امنیتی در سطح شهر، و تهدید و ارعاب مداوم اعضای خانواده عثمانی، خبر میدهند.
بر اساس این گزارش، متن اعلامیه خانواده آوین عثمانی، که توسط یکی از اهالی شهر بانه در اختیار «کمپین صلح فعالان در تبعید» قرار گرفته است، به شرح زیر است:
«تشکر و اعتذار؛
خواهر کوچکم «آوین»!
لباسهای آسمانی عروسیات تمام فصلهایمان را سفیدپوش کرد؛
و آن تیر رهاشده روزی به جبران زیبایی حرامشدهات، از شرم به خان تفنگ باز میگردد؛
بخواب خواهرکم! مبادا که زوزههای مستأصل گرگ، رؤیای پاییزیات را بر آشوبد.
سر بر بالش برگ بگذار و بخواب و آرام باش!
مرثیهای نابهنگام برای آوین، که در ابتدای زیبا شدن بود و جهالت تفنگ، مجالش نداد، با دریغ و درد».
https://khodnevis.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر