جمهوری اسلامی که به رژیمی گداصفت و گداپرور مشهور است، ناهنجاری بی بدیل دیگری را که بی شباهت به شرایط اجتماعی دو قرن پیش در انگلیس نیست، به نمایش می گذارد و آن اینکه سازمان بهزیستی که باید به بهبود زیست افرادی که به پشتیبانی های آن نیاز دارند، یاری رساند، مانند «فاگین» کودکان را برای گدایی سازماندهی می کند. *** بهزیستی با گداپروری! سازمان بهزیستی کودکان بی سرپرست را برای گدایی سازماندهی می کند! 30 دی- کیهان آنلاین- داستان های چارلز دیکنز، نویسنده انگلیسی، شرایط اجتماعی و دنیای فقر و ثروت در انگلستان قرن نوزدهم را که با سرعت و تناقض، دوران صنعتی شدن را سپری می کرد، به نمایش می گذارد که البته برای شخصیت های خوب داستان به خوشی پایان می یابند. «فاگین» شخصیت مشهور داستان «اولیور تویست» مردی است که کودکان بی سرپرست و هم چنین فریب خورده را برای دزدی تربیت می کند و از حاصل دزدی آنها زندگی خود را می گذراند. اینک جمهوری اسلامی که به رژیمی گداصفت و گداپرور مشهور است، ناهنجاری بی بدیل دیگری را که بی شباهت به شرایط اجتماعی دو قرن پیش در انگلیس نیست، به نمایش می گذارد و آن اینکه سازمان بهزیستی که باید به بهبود زیست افرادی که به پشتیبانی های آن نیاز دارند، یاری رساند، مانند «فاگین» کودکان را برای گدایی سازماندهی می کند. روزنامه رسالت، یکی از منابع جمهوری اسلامی، در گزارشی زیر عنوان «بحرانی به نام تکدی گری» پس از شرح این «بحران» که همان گسترش روزافزون گدایی است، از همان آغاز چنین سفسطه می کند: «اگر در جامعه اسلامی پدیده ای به نام تکدی گری وجود داشته باشد، پیش از آنکه بیانگر اوضاع نابسامان اقتصادی و بحران آن باشد، بیانگر وضعیت نابهنجار و نابسامان فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد [است]»! گزارشگر رسالت در نوشته سراسر بی معنای خود که از جمله در آن پیشنهاد می کند برای رفع تکدی گری و «فقیر واقعی» باید «اعتقادات دینی» آنها را بالا برد، سه دسته فقیر می شمارد: فقیر واقعی، گدایان حرفه ای، افراد درمانده. رسالت هم چنین پیشهاد می کند که گدایی در سطح خیابان باید تخلف، و تکدی گری باید جرم محسوب شود. رسالت می نویسد، سازمان بهزیستی در برابر متکدیانی که نیروهای انتظامی دستگیر کرده و به این سازمان تحویل می دهند، وظیفه خود را انجام نداده و از مسئولیت شانه خالی می کند. نکته مهم گزارش رسالت که به نابسامانی اصلی یعنی بی کفایتی سیستم حاکم هیچ اشاره ای نمی کند در این است که اعتراف می کند: «مدتی است که کودکان متکدی با لباس های متحد الشکل در مناطق مختلف پایتخت دیده می شوند. هر ساله سازمان بهزیستی تعدادی از این کودکان را ساماندهی و نگهداری می کند به طوری که بر اساس آمارهای موجود، سال گذشته شش هزار کودک خیابانی در کشور جمع آوری و در مراکز بهزیستی نگهداری شده اند که 1200 نفر آنان در استان تهران بوده اند. در گذشته کودکان خیابانی و کار با هر لباس و وضعیتی در چهارراه ها و مناطق مختلف شهر اقدام به تکدی گری می کردند اما به تازگی برخی از این کودکان لباس های فرم به تن دارند و گویا از سوی فردی و یاگروهی سازماندهی شده اند.» رسالت که در همین چند جمله سازمان بهزیستی را عامل سازماندهی این کودکان معرفی کرده برای اینکه راه گریزی برای مسؤولان این سازمان باز کند گزارش خود را این گونه به پایان می برد: «در نگاه اول به نظر می رسد سازمان بهزیستی با دادن لباس های متحدالشکل به این کودکان آنها را سازماندهی کرده اما مسؤولان بهزیستی این موضوع را رد کرده و عنوان می کنند که در تهران هیچ یک از کودکان کار لباس هماهنگی به تن ندارند و هیچ اقدامی از سوی آنان انجام نشده است»! غافل از اینکه همین توضیح در رد واقعیت کودکانی که با لباس متحدالشکل در خیابان های تهران گدایی می کنند، عذر بدتر از گناه و سند دیگری بر بی کفایتی سیستم موجود است چرا که ظاهرا کسی نمی داند این کودکان چگونه به یونیفورم مجهز شده و از کجا سازماندهی می شوند! عکس بالا «فاگین» در داستان «اولیور تویست» را نشان می دهد که شباهت بسیاری به زمامداران جمهوری اسلامی نیز دارد. تصویر:این طرح یک کنده کاری روی مس است که در همان زمان انتشار داستان در قرن نوزدهم، توسط یک کاریکاتوریست مشهور انگلیسی تهیه شد. |
۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه
بهزیستی با گداپروری!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر