۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

جنگ فرسایشی در داخل رژیم...



کیهان لندن شماره 1452 اردیبهشت 1392
احمدی‌نژاد حریفان خود را به افشای اسرار تهدید می‌کند و متقابلا به‌عنوان فردی ترسو، بی‌صداقت و بلوف‌زن هدف حمله وابستگان «بیت رهبری» قرار گرفته است
 کیهان لندن شماره ۱۴۵۲- مبارزات انتخاباتی، پیش از آن که ثبت نام کاندیداها و تأیید صلاحیت آنها از طرف شورای نگهبان انجام گیرد، به جنگ فرسایشی بین «خودی‌ها» تبدیل شده است.
وابستگان «بیت رهبری» علیه احمدی‌نژاد که در نظر دارد با نشاندن مشایی به‌جای خود، «بازی پوتین ـ مدودیف» را اجرا کند، صف آراسته‌اند. احمدی‌نژاد به‌عنوان «فردی ترسو، بلوف‌زن، بی‌صداقت که نگران افشای پرونده‌های اطرافیان خویش است» هدف حملات مطبوعاتی و منبری قرار گرفته است درحالی که کاندیدای مورد نظر او ـ مشایی ـ می‌گوید احمدی‌نژاد جایگاهی بالاتر از ریاست جمهوری دارد و باید همچنان به‌عنوان یک نقش‌گذار و تأثیرگذار عمدۀ بین‌المللی عمل کند. ایشان دارای اثرگذاری وسیع جهانی هستند و نباید موقعیت خود را نادیده بگیرند.
محمد خاتمی  و‌هاشمی‌رفسنجانی، همچنان در برابر اصرار «اصلاح‌طلبان» و «کارگزاران سازندگی» برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری، مقاومت می‌کنند و خاتمی‌در دیدار با گروهی از معلمان و فرهنگیان اظهار داشت وقتی که حتی برای سفر کردن و صحبت کردن به‌عنوان یک شهروند عادی محدودیت دارد و در معرض انواع تهمت‌هاست، آیا به‌سادگی اجازه خواهند داد اوضاع به‌دست او سپرده شود؟
در همین حال روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: کسانی برای قرار گرفتن در بالاترین جایگاه اجرایی کشور خیز برداشته‌اند که گویی قرار است رئیس جمهور بورکینافاسو یا جزایر کمور شوند!
«تفسیر سیاسی کیهان را بخوانید»
 قوانین و مقررات جمهوری اسلامی، مبارزات انتخاباتی را پیش از احراز صلاحیت کاندیداها از سوی شورای نگهبان ممنوع کرده است. اما از هم اکنون در حالیکه حتی ثبت نام داوطلبان و بررسی صلاحیت آنها در وزارت کشور صورت نگرفته است، شاهد جنگ فرسایشی در میدان انتخابات هستیم.
در این نبرد فرسایشی، نیروهای متعدد با اسامی‌مختلف حضور دارند و منطقی خواهد بود اگر با نظری به فهرست کاندیداها، تحلیل روزنامه «جمهوری اسلامی» را بیانگر واقعیت بدانیم که کاندیداهای موجود را افرادی در حدّ رئیس جمهوری بورکینا فاسو ارزشیابی کرده است.
این روزنامه که پایه‌گذار آن رهبر کنونی جمهوری اسلامی‌است، می‌نویسد: «متأسفانه اظهارات بسیاری از کسانی که اعلام نامزدی کرده‌اند موجب این نگرانی شده است که چرا سطح ریاست جمهوری این همه پایین آمده و چرا هرکس با هر مقدار استعداد و توانایی، فکر می‌کند می‌تواند کشور را اداره کند. یکی از این افراد گفته است هیچ تردیدی ندارم که مردم به من رأی خواهند و من رئیس جمهور خواهم شد! آن دیگری گفته است من دولتی تشکیل خواهم داد که تمام مشکلات اقتصادی کشور را سریعاً حل خواهد کرد و هیچ مشکلی باقی نخواهد ماند. یکی دیگر از داوطلبان گفته است به محض رئیس جمهور شدن رابطه با آمریکا را برقرار خواهم کرد. آن دیگری گفته است بعد از آن که رئیس جمهور شوم عفو عمومی‌خواهم داد. یک داوطلب هم گفته یارانه‌ها را افزایش خواهم داد. داوطلب دیگری گفته کاری خواهم کرد که قطعنامه‌ها و تحریم‌ها به سرعت پس گرفته شوند. یکی هم گفته هر کس می‌خواهد پولش را در راه حلال خرج کند، به ستاد انتخاباتی من رأی بدهد!»
روزنامه سپس می‌افزاید: «آنچه در این میان مایۀ تأسف است این است که در جمع بندی این اظهارات، مردم به این نتیجه می‌رسند که کسانی برای قرار گرفتن در بالاترین جایگاه اجرایی کشور خیز برداشته‌اند که مهمترین ویژگی‌های برشمرده در قانون اساسی را ندارند. آنها به گونه‌ای صحبت می‌کنند که گوئی قرار است رئیس جمهور بورکینا فاسو یا جزایر کمور  شوند.
 چرا به میدان نمی‌آیند
نکتۀ قابل توجه این است که در میدان انتخابات چهره‌هایی بیشتر مورد توجه قرار دارند که یا اعلام آمادگی برای کاندیداتوری نکرده‌اند و یا به درخواست مکرر و مؤکد طرفدارانشان برای نامزد شدن پاسخ مثبت نمی‌دهند.
هاشمی‌رفسنجانی و محمد خاتمی، دو رئیس جمهور پیشین، شاخص‌ترین افراد گروه اخیرند. «اصلاح طلبان» و «کارگزاران سازندگی» اختلافات خود را کنار گذاشته و بر آن شده‌اند که خاتمی‌و رفسنجانی را به میدان مبارزه بکشانند و در برابر کاندیداهای «اصولگرایان» قرار دهند اما در برابر اصرار و سماجت آنها، این دو هیچکدام تن به چنین نبردی نمی‌دهند.
پایه استدلال هر دو بر این قرار دارد که در نظام موجود، هیچ کاری بدون تأیید و تنفیذ «مقام رهبری» انجام پذیر نیست و کسی که از اعتماد رهبر و حمایت بی‌چون و چرای وی برخوردار نباشد، حتی اگر با اکثریت چشمگیری برنده انتخابات ریاست جمهوری شود قادر به تصمیم گیری و اجرای برنامه‌های خود نخواهد بود.
تجربۀ شخصی هر دو نیز بر این واقعیت گواهی می‌دهد.
سید محمد خاتمی‌که در دوران ریاست جمهوری خود «سید خندان» لقب گرفته بود و اکنون به سیّد گریان تبدیل شده است هفتۀ گذشته در دیدار با جمعی از معلمان و فرهنگیان که از او می‌خواستند کاندیداتوری خود را اعلام کند، اظهار داشت «فردی که به‌عنوان یک شهروند عادی هم محدودیت زیادی برای صحبت کردن و اظهار نظر و سفر کردن دارد و در معرض انواع تهمت‌هاست، آیا به‌سادگی اجازه می‌دهند اوضاع به دست او سپرده شود؟ وقتی می‌گویند و تهدید می‌کنند که کسانی باید توبه کنند مرادشان چیست؟ چه جرمی‌رخ داده است که باید از آن توبه کنیم؟!»
قبلاً محمد خاتمی‌گفته بود تصمیمی‌نمی‌گیرم که مموجب افزایش هزینه‌ها بر ملت شود. روزنامۀ «کیهان» در پاسخ نوشت برخلاف این تلقی، رد صلاحیت خاتمی‌کمترین هزینه و دردسری برای جمهوری اسلامی‌ندارد.
 هزینۀ رد صلاحیت مشایی
در حقیقت، کسی که هنوز داوطلبی خود را اعلام نکرده است ولی ردّ صلاحیت او برای جمهوری اسلامی‌پرهزینه خواهد بود اسفندیار رحیم مشایی است.
طیف وسیعی از حوزویون و سیاسیون پیرو خط رهبری با تمام قوا علیه مشایی و وارد شدنش به میدان انتخابات جبهه گرفته‌اند و یقین دارند در صورتی که مشایی در فهرست کاندیداها ثبت نام کند و وزارت کشور نیز بر صلاحیت او مُهر تأیید بزند، شورای نگهبان صلاحیت او را رد خواهد کرد.
متقابلاً محمود احمدی‌نژاد قصد دارد راه را برای ورود مشایی به میدان مبارزه بگشاید و او را به جای خود بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
در این راستا، احمدی‌نژاد تا آنجا پیش رفته که تهدید کرده است در صورتی که صلاحیت مشایی از سوی شورای نگهبان رد شود، او نیز ناگفته‌ها را خواهد گفت و زیر بار انتخابات فرمایشی نخواهد رفت.
حجت الاسلام کاظم صدیقی هفته گذشته در خطبه‌های نماز جمعه تهران اظهار داشت «هر گروهی بنای ایجاد اختلاف در انتخابات داشته باشد به ملت، شهدا و کشور خیانت کرده است. مسؤولان سه قوه کاری نکنند که برای مردم ایجاد نگرانی کنند. هر کس بخواهد در مسأله تعیین صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان شک برانگیزد در واقع با مردم، با شهدا و شرع انور مقابله کرده است».
احمدی‌نژاد روز ۲۲ فروردین در سخنانی نسبت به «دخالت‌های احتمالی» در انتخابات هشدار داده و گفته بود «یک عده می‌گویند نظر رهبری این است که این شخص بیاید و آن شخص نیاید. به شما چه مربوط است؟ این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند».
پاسخ این سخن، حملاتی بود که علیه وی از هر سو آغاز شد.
اسماعیل احمدی‌مقدم فرمانده نیروی انتظامی‌گفت «برخی اشخاص سخنان شبهه‌آمیزی را مطرح می‌کنند مبنی بر این که دیگران برای مردم تصمیم می‌گیرند. این همان خطی است که دشمن دنبال می‌کند».
سردار سرلشکر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، یادآور «فتنه ۸۸» شد و اظهار داشت «مقامات جمهوری اسلامی‌مراقب باشند اقدامی‌انجام ندهند که سبب تنش در جامعه بشود» و سپردن پرچم ایران به دست اسفندیار رحیم مشایی در سخنرانی احمدی‌نژاد را از «مصادیق بارز چنین اقداماتی» شمرد که به گفتۀ او «غیر قابل توجیه» است.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ضمناً خبر داد که «نیروهای مسلح ما برای مشارکت در امر انتخابات، در جهت تحقق حماسۀ سیاسی (که رهبر به عنوان یکی از دو شعار سال جاری تعیین کرده است) و مقابله با هر گونه فتنه احتمالی در انتخابات پیش رو از آمادگی کامل برخوردار هستند» و اضافه کرد «بالاخره نیروهای مسلح ما نیروهای مجرّب هستند که یک بار فتنه ۸۸ را تجربه کرده و با جزئیات و چگونگی مقابله با این خطرات آشنا هستند. نیروهای مسلح ما موظف هستند که طرح ریزی و آمادگی داشته باشند و نسبت به نقاطی که ممکن است از آنجا اتفاقی بیفتد دیده بانی کنند».
فرمانده سپاه پاسداران، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری نیز خواستار حضور نیروهای بسیجی در انتخابات شد و تأکید کرد که «حضور بسیجیان در برگذاری این انتخابات و خلق حماسۀ سیاسی تأثیر فراوان دارد. مردم باید دست به انتخابی درست و صحیح بزنند و رئیس دولت آینده باید کسی باشد که بتواند کشور را از بحران‌های مختلفی که به آن دچار شده است برهاند».
 پوتین و مدودیف ایرانی
«پیروان خط رهبری» اسفندیار رحیم مشایی را متهم می‌کنند که قصد دارد با طرح شعارهای ملی گرایانه، حمایت رأی دهندگان، به‌ویژه جوانان را جلب کند و احمدی‌نژاد را نیز او به این خط کشانده است.
این موضوع در مصاحبه مفصل مشایی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به میان آمد و مشایی در پاسخ به این سؤال که شما در سخنان خود گفتید که به ایران پیش‌رو معتقد هستید، ولی منتقدان شما می‌گویند که شما با پافشاری بر موضوع ایران و مطرح کردن مکتب ایرانی در تلاش هستید که یک نوع پان ایرانیسم را ترویج دهید و در واقع شما بر موضوع ایران بیش از مذهب تأکید دارید، گفت: این‌ها برداشت‌های ضعیف این آدم‌هاست و ما کاری به تعدادی اشخاص نداریم. باید کسانی که اندیشه دارند این بحث‌ها را بکنند. وقتی کسی اندیشه ارائه نمی‌دهد و فقط نقد می‌کند ما چکار داریم، اجازه دهیم نقد کند، منتهی وقتی نقد می‌کنند و حرف می‌زنند آهسته آهسته حوصله و عادت کنند که بشود از آنها نیز نقد کرد. ما همین مقدار از آنها انتظار داریم. اگر اهانت می‌کنند بکنند، ولی آهسته آهسته عادت کنند که دیگران نیز آنها را نقد کنند، نه اهانت، نقد.
وی ادامه داد: «وقتی کسی نقد می‌کند از جایگاه مخفیانۀ خود بیرون می‌آید و در واقع در جلو قرار می‌گیرد. فرقی نمی‌کند که اهانت می‌کند یا نقد می‌کند. مردم آنها را می‌شناسند و آهسته آهسته بعد از چند سال داد و بیداد و فریادهایی که انجام دادند، مردم انتظار دارند نقادان دو خط هم بگویند، چیزی بگویند. اندیشه‌ای را نیز ارائه کنند که بتواند یک نسلی را سیراب، اقناع و ارضاء کند. نمی‌توانیم بگوییم که ما حرف را می‌گوییم، مهم نیست که ارضاء و یا اقناع کند، حرف باید ارضاء و اقناع‌کننده باشد.»
تجلیل و تحسین مشایی از احمدی‌نژاد نیز بخش قابل ملاحظه‌ای از این مصاحبه است. او می‌گوید: «امروز برای ایران شخص احمدی‌نژاد یک فرصت طلایی است. دکتر احمدی‌نژاد اکنون در سطح بین‌المللی یک شخصیت بی‌بدیل و بی‌نظیر است به‌ویژه در جهانی که از نبود عدالت و آزادی رنج می‌برد. امروز ایشان یک شخصیت آرمانی و شهیری است که جسارت او در برابر قدرت‌های زورگو زبانزد مردم جهان است.
رئیس دبیرخانه جنبش غیرمتعهدها با اعتقاد بر این‌که شخصیت حقیقی احمدی‌نژاد در حال حاضر برای ایران یک فرصت جهانی است، گفت: وقتی شخصیت حقیقی احمدی‌نژاد با مسؤولیتش در ایران همراه می‌شود، این باعث افزایش کمی‌و کیفی از حیث وسعت و تعمیق تاثیرگذاری می‌شود و به نظرم در پایان دولت آقای احمدی‌نژاد شخصیت ایشان در مقیاس ملی همچنان تاثیرگذار در لایه‌های مختلف اجتماعی با توجه به نوع نگاهی که ایشان در داخل منتشر کردند، خواهد بود؛ چرا که این نوع نگاه امروز فراگیر است و تبدیل به یک خودباوری در مقیاس ملی در بین مردم شده است. از طرف دیگر آقای احمدی‌نژاد دارای اثرگذاری وسیع جهانی هستند و قطعاً ایشان نباید موقعیت خود را نادیده بگیرند و از حساسیت خود نسبت به مسائل جهانی فاصله بگیرند.
آقای احمدی‌نژاد وقتی در یک کشور با رئیس‌جمهور آن کشور قرار می‌گیرد، نفودش از رئیس‌جمهور آن کشور بیشتر است و این به خاطر توانایی و ظرفیتی است که در ایشان وجود دارد، به خاطر مواضع بین‌المللی و جهانی ایشان است.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر بخواهد در مورد آینده احمدی‌نژاد تصمیم بگیرد و یک جایگاه حقوقی به او بدهد چه جایگاهی را برای او متصور خواهد بود؟ تصریح کرد: هیچ جایگاهی بعد از دولت دهم شایستگی ندارد که احمدی‌نژاد را در خود جای دهد. شما هر جایگاهی که برای آن تعریف کنید، احمدی‌نژاد در آن جا نمی‌شود و در واقع جایگاهی نداریم که او در آن جای بگیرد. احمدی‌نژاد اکنون نیز در جایگاه ریاست‌جمهوری نیست، بالاتر از ریاست‌جمهوری است.
همان‌طور که گفتم وقتی در یک کشوری حضور پیدا می‌کند، از رئیس‌جمهور آن کشور جایگاه بالاتری دارد، این جایگاه ربطی به ریاست‌جمهوری ندارد، البته ریاست‌جمهوری در ایران دارای جایگاه بسیار مهمی‌است؛ چرا که ایران خود کشور بسیار بزرگ و مهمی‌است، ولی من معتقدم آقای احمدی‌نژاد فراتر از این مقوله‌ها جایگاه دارد، لذا ایشان نباید به هیچ وجه موقعیت بین‌المللی خود را نادیده بگیرد و مثلا به امری بپردازد که بدون آن جایگاه بین‌المللی نیز آن کار شدنی است. به نظر من این ظلم است و اگر چنین کاری بکند یک ظالم بزرگ خواهد بود؛ چرا که یک ظرفیت بزرگ را معطل کرده است. آقای احمدی‌نژاد باید همچنان به‌عنوان یک نقش‌گذار و تأثیرگذار عمده بین‌المللی عمل کند.»!
متقابلاً محمود احمدی‌نژاد نیز تا هم اکنون هزینه زیادی به پای جانبداری از مشایی و ایستادگی برای نشاندن او بر کرسی ریاست جمهوری (به سبک پوتین ـ مدودیف) پرداخته است.
در سفر اخیر احمدی‌نژاد به اصفهان، آیت‌الله یوسف طباطبائی امام جمعه اصفهان از رفتن به فرودگاه برای استقبال وی خودداری کرد و گفت «دلیل این که بنده به استقبال ایشان نرفتم این است که از سخنان وی در خوزستان تشخیص دادم که این سفرها تبلیغاتی است و چون زمان تبلیغات نیست، این کارها خلاف است». مطابق سنت، در سفرهای داخلی رئیس جمهور، امام جمعه و نماینده ولی فقیه و بالاترین مقام‌های محلی به استقبال او می‌روند و اقدام امام جمعه اصفهان نشان از آن دارد که احمدی‌نژاد دیگر جایی در دربار ولایت فقیه ندارد.
کار به آنجا کشیده است که رئیس جمهور قبلاً محبوب و فعلاً مغضوب، از سوی وابستگان «بیت رهبری» آشکارا مورد اهانت قرار می‌گیرد.
محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای ملی و یکی از کاندیداهای «اصولگرایان» در یک برنامه انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد را «فردی بی‌ترمز» توصیف کرد که سیاست‌های خلاف قانون او باعث لطمه به کشور، از جمله تورم شدید و سقوط ارزش پول ملی ایران شده است.
روزنامه «کیهان» نیز که تا چندی پیش از ستایشگران احمدی‌نژاد بود در سرمقاله سه‌شنبه سوم اردیبهشت، رئیس جمهور را به‌عنوان «فردی ترسو» و «بلوف زن» و «بی‌صداقت» توصیف کرده که «نگران افشای پرونده‌های اطرافیان خویش است»!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر