زمان بسرعت می گذرد و آرایش جنگی باندهای مافیائی رژیم جمهوری اسلامی شفاف تر می شود. مافیای خامنه ای تمام توان خود را برای از میدان بدر کردن رقبا بکار گرفته است. خامنه ای با سازماندهی ترور شخصیتی افرادی چون هاشمی رفسنجانی، قصد دارد از کاندیداتوری او جلوگیری کند.
به نظر می رسد باند خامنه ای توانسته است با همین شیوه محمد خاتمی را مرعوب کند، ولی هاشمی رفسنجانی جان سخت تر از آنست که براحتی از میدان خارج شود. عقب نشینی های رفسنجانی در واقع بمنظور خیز بلند برای تصرف مقام رهبری می باشد و تا کنون دوراندیشانه از تقابل با خامنه ای اجتناب کرده است.
هاشمی رفسنجانی در دیدار با جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام (15.02.1392) در پاسخ به درخواست آنها برای کاندیداتوری در انتخابات گفت:
به نظر می رسد باند خامنه ای توانسته است با همین شیوه محمد خاتمی را مرعوب کند، ولی هاشمی رفسنجانی جان سخت تر از آنست که براحتی از میدان خارج شود. عقب نشینی های رفسنجانی در واقع بمنظور خیز بلند برای تصرف مقام رهبری می باشد و تا کنون دوراندیشانه از تقابل با خامنه ای اجتناب کرده است.
هاشمی رفسنجانی در دیدار با جمعی از دانشجویان دانشگاه های تهران در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام (15.02.1392) در پاسخ به درخواست آنها برای کاندیداتوری در انتخابات گفت:
من بدون موافقت ایشان (رهبر) وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.
اگر بخواهد شرایطی بوجود بیایید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود آید همه ما ضرر خواهیم کرد.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به سخن پیشین خود درباره اینکه اگر من بخواهم وارد عرصه شوم به این معنا است که ما در این 30 سال نیرویی را برای انقلاب تربیت نکرده ایم گفت: این طور نیست که ما نیرویی را تربیت نکرده باشیم بلکه آنها را خانه نشین و بیکار کرده اند.
وی با با تاکید بر اینکه دشمنان ما نیاز به جنگ با ما ندارند گفت: متاسفانه اکنون شرایطی بوجود آمده است که ما خود به طرف انحطاط می رویم."
هاشمی در این سخنرانی گرچه در شکل عقب نشینی کرده است ولی در مضمون، به خامنه ای هشدار داد که اگر نزاعی درگیرد، دودش بچشم همه خواهد رفت.
او سیاست حذف گرایانه مافیای غالب را در مورد خانه نشین کردن سران باندهای مغلوب حکومتی مورد انتقاد قرار داد و به روند انحطاط رژیم اسلامی اعتراف کرد.
پس از سرقت آراء میرحسین موسوی در سال 1388، تاریخ نمایش های انتخاباتی هم در جمهوری اسلامی بسته شد.
انتخابات ریاست جمهوری 1388 دو درس بزرگ به ملت ایران آموخت. نخست اینکه جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست و دوم؛ انتخابات در چارچوب نظام اسلامی، ابزاری برای تحکیم مافیای خامنه ای می باشد.
اگر خامنه ای ترور شخصیتی رقبا را پیگیری نموده و به سیاست خذفگرایانه ادامه دهد، سرنوشت "انتخابات" در دایره نیروهای جناح غالب رقم خواهد خورد و انتصابات ولی فقیه نه تنها با بایکوت ملی، بلکه درگیری های حاد میان بالائی ها و نیز تحریم جناح های مغلوب حکومتی را بدنبال خواهد داشت.
واقعیت اینست که هیچکدام از باندهای حکومتی به تنهائی نمی توانند در برابر مافیای غالب ایستادگی کنند، اما ائتلافی از باندهای احمدی نژاد، رفسنجانی و میرحسین موسوی می توانند فزون طلبی مافیای غالب را سد کند.
اختلافات اسلامگرایان بر سر تقسیم قدرت و ثروت تعمیق می یابد و جمهوری اسلامی با دستان خود گور خود را می کند.
بنظر میرسد ایران فردا در استانه تلاطم های بزرگ قرار دارد؛ ایران با خلاء آلترناتیو سیاسی اجتماعی و گرگ های در کمین نشسته!
باید کاری کرد؛ کاری کارستان!
اگر بخواهد شرایطی بوجود بیایید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود آید همه ما ضرر خواهیم کرد.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به سخن پیشین خود درباره اینکه اگر من بخواهم وارد عرصه شوم به این معنا است که ما در این 30 سال نیرویی را برای انقلاب تربیت نکرده ایم گفت: این طور نیست که ما نیرویی را تربیت نکرده باشیم بلکه آنها را خانه نشین و بیکار کرده اند.
وی با با تاکید بر اینکه دشمنان ما نیاز به جنگ با ما ندارند گفت: متاسفانه اکنون شرایطی بوجود آمده است که ما خود به طرف انحطاط می رویم."
هاشمی در این سخنرانی گرچه در شکل عقب نشینی کرده است ولی در مضمون، به خامنه ای هشدار داد که اگر نزاعی درگیرد، دودش بچشم همه خواهد رفت.
او سیاست حذف گرایانه مافیای غالب را در مورد خانه نشین کردن سران باندهای مغلوب حکومتی مورد انتقاد قرار داد و به روند انحطاط رژیم اسلامی اعتراف کرد.
پس از سرقت آراء میرحسین موسوی در سال 1388، تاریخ نمایش های انتخاباتی هم در جمهوری اسلامی بسته شد.
انتخابات ریاست جمهوری 1388 دو درس بزرگ به ملت ایران آموخت. نخست اینکه جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست و دوم؛ انتخابات در چارچوب نظام اسلامی، ابزاری برای تحکیم مافیای خامنه ای می باشد.
اگر خامنه ای ترور شخصیتی رقبا را پیگیری نموده و به سیاست خذفگرایانه ادامه دهد، سرنوشت "انتخابات" در دایره نیروهای جناح غالب رقم خواهد خورد و انتصابات ولی فقیه نه تنها با بایکوت ملی، بلکه درگیری های حاد میان بالائی ها و نیز تحریم جناح های مغلوب حکومتی را بدنبال خواهد داشت.
واقعیت اینست که هیچکدام از باندهای حکومتی به تنهائی نمی توانند در برابر مافیای غالب ایستادگی کنند، اما ائتلافی از باندهای احمدی نژاد، رفسنجانی و میرحسین موسوی می توانند فزون طلبی مافیای غالب را سد کند.
اختلافات اسلامگرایان بر سر تقسیم قدرت و ثروت تعمیق می یابد و جمهوری اسلامی با دستان خود گور خود را می کند.
بنظر میرسد ایران فردا در استانه تلاطم های بزرگ قرار دارد؛ ایران با خلاء آلترناتیو سیاسی اجتماعی و گرگ های در کمین نشسته!
باید کاری کرد؛ کاری کارستان!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر