آخوندها زمانیکه به همدیگر میرسند، از هم میپرسند که حال اسلام شما چطوره؟ منظور وضعیت مالی طرف مقابل میباشد و کنایه از این دارد که تا چه حدی طرف مقابل توانسته است بوسیله اسلام مردم را بدوشد. این کنایه را میتواند امروز کمی گستردهتر کرد. از سران چپ ایران که هنوز خود را معشوقه (فاحشه) جمهوری اسلامی میدانند و همچنین احزاب کُردی که نمیخواهند جمهوری اسلامی را علت اصلی ستمی بدانند که سی و چهار سال میباشد که به اقوام ایرانی و اقلیت های دیگر وارده شده، باید پرسید: حال اسلام شما چطوره؟ حتا اگر عبا و عمامه بر سر و تن نداشته باشند، ذاتشان با سران جمهوری اسلامی یکیست. وطن فروشی! زمانی میگفتند برای گفتگو با چپ افراطی ایران باید اول لغتنامه آنان را مطالعه کرد تا توانائی درک منظورشان را داشته باشیم. چپ ایران هیچگاه با زبان ساده نمیتواند سخن بگوید، چون سخنش برای عوام مردم نیست. آنها همیشه باید یک "ایسم" را پیدا کنند تا درجه اول ثابت کنند که افراد باسوادی هستند و در درجه دوم بتوانند آن "ایسم" را به تفسیر بکشند و خود را در پشت آن پنهان کنند. ولی زمانیکه با کمبود "ایسم" مواجعه میشوند و در همنشینی با اسلامگرایان رویه دیگری را انتخاب میکنند، سرشکسته شده و واژهای را بکار میبرند که دیگر از لغتنامه آنان نیست، بلکه تقلبی ناشیانه از لغتنامه اسلامگرایان برای حمایت از تجزیه طلبان است. دشمن سازی چپ افراطی را هم باید در کنار لغتنامه آنان به دیگر خصلت هایشان اضافه کرد، چون چپ برای اینکه خود را عدالتخواه نشان دهد، دشمنی مجازی برای خود میسازد که همیشه با آن در حال مبارزه است. اینگونه دشمن سازی ها هنوز در جامعه ایرانی مورد بررسی کاملی قرار نگرفته، ولی با ظهور جمهوری اسلامی این خصلت چپ برجسته تر و مشخص تر شد. جمهوری اسلامی برای بقای خود با همه دشمن است. انسان گاهی فکر میکند که سران جمهوری اسلامی با خودشان هم دشمنی دارند! با نگاهی صادقانه به این موضوع پی خواهیم برد که دشمن سازی را چپ و جمهوری اسلامی برای پنهان کردن اهداف اصلی خود لازم دارند تا هویت کاذب خود را از طریق هویت دشمن مجازی به تصویر بکشند تا کسی هویت و هدف اصلی آنان را نجوید! زمانیکه آنان توانستند ذهنیت مردم را مشغول به شناسایی دشمن مجازی بکنند، هرگونه جنایت و خیانتی را که خواستند، میتوانند انجام دهند. برای مثال دزدیها (اخلاس ها) برای مقابله با دشمن انجام شده و دزدان مبرا از هرگونه مسئولیتی هستند. این دشمن است که دزدها را به دزدی واداشته است. منطقی که فقط از چپ افراطی و اسلامگرایان میتواند سرچشمه گرفته باشد! «خاکپرستی» (1) واژه جدیدیست که سران چپ افراطی (تروریست های سابق) ایران به کار میبرند تا واژه «تمامیت ارضی» (2) را کم رنگ کنند. باید پرسید اگر همین کسانیکه امروز میهن دوستی را تا خاکپرستی پست میبرند، اگر فردا به قدرت سیاسی در ایران رسیدند، چگونه میخواهند به ملت ایران این اعتماد را بدهند که آنان ایران را تک پاره نخواهند کرد؟ وقتیکه تمامیت ارضی کشور برای آنان ارزشی ندارد. یا اینکه سران چپ میخواهند مانند جمهوری اسلامی از ایران، برای جهانگرایی خود سوءاستفاده کنند و ایران برای آنان بیش از یک ابزار پیش پا افتاد ارزشی ندارد! وقتی چپ ایران، «ایران» را در تمامیتش قبول ندارد چگونه میخواهد بر مردم آن سرزمین حکومت کند؟ و چگونه خود را میخواهد حافظ منافع ملی اعلام کند؟ کدام حزب چپ را در کشورهای موجود میتوان یافت که با تمامیت ارضی کشور مطبوع خود در تضاد قرار گرفته باشد؟ سوسیال دموکرات های آلمان فدرال یا حزب دموکرات امریکا، آیا «خاک پرست» هستند؟ و حاضرند که منطقه ای از کشور خود را به افرادی مسلح و نژادپرستی مانند احزاب کُرد واگذار کنند؟ مسخره تر از سران چپ ایران، سران احزاب کُردی هستند. دشمن اصلی آنان جمهوری اسلامی نیست، بلکه «ملت فارس» (همان دشمن مجازی) است. سران احزاب کُردی «ملت ایران» را به رسمیت نمی شناسند، آنان با تقسیم کردن ملت ایران به ملیت های کوچکتر میخواهند به سه خواست اصلی خود برسند: یک: ثابت کنند که دشمن اصلی آنان «ملت فارس» است و نه جمهوری اسلامی. آنان حاضرند برای بقای اسلامگرایان (سرورانشان) بصورت بختکی برای ایرانیان جلوه داده شوند. ستمی که جمهوری اسلامی به اقوام و اقلیت های ایرانی وارد میکند را به گردن ملت فرضی «فارس» انداختن و جمهوری اسلامی را از هرگونه اتهامی تبرئه کردن. دو : ملتسازی کنند و ما بین ایرانیان تفرقه انداختن تا ایرانیان نتوانند با همدیگر در یک اتحاد ملی برعلیه جمهوری اسلامی متحد شوند. سه : در پس از حمله نظامی احتمالی غرب به ایران و در ضعف دولتمرکزی ایران، کشوری را از مناطق تحت نفوذ خود بوسیله زور اسلحه بوجود آوردند که تا کنون وجود نداشته است. درخواست منطقه ممنوع پرواز برفراز کُردستان ایران از امریکا، اگر دعوت به جنگ نیست، چه میتوان نام گذاشت؟ زمانیکه این احزاب توانستند با کمک چپ افراطی به مردم بقبولانند که «ملت ایران» وجود خارجی ندارد و قوم خود را به صورت یک ملت واحد به کرسی نشاندن، آنوقت به ما خواهند گفت که شما همیشه میگفته اید: «یک ملت یک کشور»! آیا حزبی که ملت ایران را به رسمیت نمیشناسد و میخواهد قسمتی از خاک ایران را بوسیله قدرت های خارجی به تصرف خود در آورد، لیاقت اینکه نام «ایران» را بروی نام خود اضافه کند دارد؟ و آیا واقعاً یک حزب سیاسی میباشد یا سازمانی مسلح و تروریستی؟ که میخواهد به بیگانگان بگوید چند راس پیش مرگ مسلح برای معامله دارد؟ واژه «شوونیسم» (3) که سران و بندگان احزاب کُردی مورد استفاده قرار میدهند، وضعیت درونی احزاب کُرد را به ما نشان میدهد. در واقعه «شوونیسم کُردی» این احزاب است که آنان را به جنگ مسلحانه کشانده است. در زمانیکه ملت ایران مبارزه مسالمت آمیز را پیشینه خود کرده، استفاده از اسلحه و خُشونت وابسته به آن فقط نمایانگر شوونیسمی میباشد که در آن احزاب ریشه دوانده. آخوندها زمانیکه به همدیگر میرسند، از هم میپرسند که حال اسلام شما چطوره؟ منظور وضعیت مالی طرف مقابل میباشد و کنایه از این دارد که تا چه حدی طرف مقابل توانسته است بوسیله اسلام مردم را بدوشد. این کنایه را میتواند امروز کمی گسترده تر کرد. از سران چپ ایران که هنوز خود را معشوقه (فاحشه) جمهوری اسلامی میدانند و همچنین احزاب کُردی که نمی خواهند جمهوری اسلامی را علت اصلی ستمی بدانند که سی و چهار سال میباشد که به اقوام ایرانی و اقلیت های دیگر وارده شده، باید پرسید: حال اسلام شما چطوره؟ حتا اگر عبا و عمامه بر سر و تن نداشته باشند، ذاتشان با سران جمهوری اسلامی یکیست. وطن فروشی! 1 - خاک پرست: پرستنده ٔ خاک. کنایه از کسی است که دوستدار امر بیمقدار است. آنکه دل به هیچ بندد. آنکه دل بر جهان بندد. دل به جهان بستن: قبول متافیزیک و دنیای پس از مرگ است که فکر میکردم چپ ایران آن را قبول ندارد. دوستدار امر بیمقدار: بیارزشی خاک را میرساند. آنکه دل به هیچ بندد: کنایه از ارزشی میباشد که وجود ندارد. (لغت نامه دهخدا) 2 - تمامیت ارضی (به انگلیسی: Territorial integrity) یک اصطلاح بینالمللی برای اشاره به مصونیت حاکمیت ملی در قلمرو و مرزهای کشوری مستقل دارد. ماده دو بند چهار منشور سازمان ملل متحد تعیین میکند که "کلیه اعضاء در روابط بینالمللی خود علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا هر روش دیگری که مغایر با اهداف سازمان ملل متحد یا تهدید به استفاده از خشونت باشد خودداری کند." 3 - شوونیسم (به فرانسوی: Chauvinisme) در معنای اصلی و ابتدایی آن، یک نوع میهنپرستی افراطی و ستیزهجو، و یک ایمان کور به برتری و شکوه ملی است. با بسط معنا، شوونیسم طرفداری مفرط و غیرعقلانی به نام هر گروهی که کسی عضو آن است را شامل میشود، خصوصاً هر وقت طرفداری، کینه و بداندیشی نسبت به گروه رقیب را شامل باشد. همچنین، در کاربرد امروزیتر، به اعتقادی گفته میشود که در آن یک جنسیت (بیشتر در مورد مردان: male Chauvinism) خود را برتر، با هوشتر و مهم تر از جنسیت دیگر بداند. |
۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه
حال اسلام شما چطوره؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر