این روزها ،بالاخره خواسته بسیاری از آزادیخواهان و مخالفین واقعی جمهوری اسلامی ،به مرحله عمل رسید و با انتشار منشور پیشنهادی برای تشکیل شورای ملی، اپوزیسیون وارد فاز جدید عملیاتی ،در مبارزه با جمهوری اسلامی گردید .
منشوری که با شعار محوری (( به هم بپیوندیم )) می رود تا به عنوان سند اتحاد و همبستگی، میان همه گروهها و سازمانها و افراد کنشگر ،با در نظر گرفتن همه تفاوتها و اختلافات عقیدتی ، در راستای نجات میهن از شرایط کنونی مطرح گردد .
به نظر می رسد ، سنگ اندازی و نقش سرعت گیر بازی کردن درمخالفت با این منشور جامع و شفاف که درجهت ساختن یک آلترناتیو و بدیل در مقابل جمهوری اسلامی ، عمل می کند و نیز موازی سازیهای با قصد و غرض شخصی و گروهی ، به اندازۀ خیانتی که افراد و گروههای غیر مذهبی در اتحادی که با خمینی ویاران مذهبی وی ، در سال 57 انجام دادند ، زشت و خائنانه است .
من نیز مانند بسیاری از دوستان ، مشکل برخی مدعیان مبارزه، در دایره اپوزیسیون را درک نمی کنم و آن را در خوشبینانه ترین حالت ،نشانه عدم بلوغ سیاسی و یا نا آگاهی از الفبای سیاست می دانم .
در رویداد سال 57، به ظاهرروشنفکران آن زمان ! بر سر یک جمله آن هم بدون تضمین ، با خمینی و یارانش بر علیه حکومت وقت متحد شدند ، ولی حال با توجه به تاکید بر پیشنهادی بودن منشور و مطمئنا تکمیل آن از سوی پشتیبانان و امضا کنندگان آن در زمان تشکیل شورای ملی ایران ، بر سر واژه ها و جزئیات ، بازعده ای از این روشنفکر نمایان ، بهانه گیری می کنند و ایراد می گیرند!
براستی آیا این افراد ، شرایط حاد کشور و روندی را که با ماجراجویی های جمهوری اسلامی و تصمیمات اتاق فکر بدخواهان خارجی و به ضرر منافع ملی کشورمان آغاز شده است را درک نمی کنند؟
آیا برایشان ناله کودکان گرسنه و ناله پدران بیکار و گریه مادران خسته و بی رمق ،معنایی ندارد؟
امروز تنها و تنها باید به ایران و ایرانی بیاندیشیم و به مردم داخل کشور این پیام مهم و مورد انتظارشان را برسانیم که پس از سالها وجود اختلافهای فرسایشی در اپوزیسیون خارج ، اینک نجات هموطنان در داخل کشور، از شرایط اسفناک موجود ،اولویت اول و تنها دغدغه خاطر مدعیان کنشگری در عرصه سیاسی ، اجتماعی وفرهنگی ، اقتصادی است .
و مهمتر اینکه ، با شفاف شدن چگونگی موضعگیری ها در مورد این منشورملی که کاملا بدور از خواسته منافع گروه و شخص خاص و بر پایه منافع ملی ، نوشته شده است ؛ مرزمیان آنانی که واقعا دل در گرو ایران و ایرانی دارند و مخالف واقعی شرایط موجود هستند ،با افرادی که مخالفت با جمهوری اسلامی و استفاده از لقب اپوزیسیون را برای خود و گروه خود ،یک شغل دائمی انتخاب کرده و می دانند با نبود جمهوری اسلامی ،درب دکانشان تخته خواهد شد و تریبونی برای وقت گذرانی و خود نمایی نخواهند یافت !،مشخص خواهد شد .
امروز موضوع همبستگی بر علیه حکومت اسلامی در ایران و برنامه ریزی برای نجات مردم کشور، به دور از خواسته ها و تمایلات شخصی و گروهی ، باید طوری مطرح گردد و بیان شود ، که هر کسی، به هر نحوی ،با آن مخالفت کند (با انتقاد سازنده و ارائه راه کار بهتر ،اشتباه گرفته نشود ) و یا با بهانه های واهی ،چوب لای چرخ آلترناتیو سازی برای نجات کشور ،قرار دهد، یقین حاصل نماید که در طول تاریخ هم ردیف خیانتکارترین افراد به میهن و ملت ، معرفی خواهد شد .
پاینده ایران یکپارچه و ملت یگانه ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر