۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

شاهزاده رضا پهلوی در رابطه با امر حیاتی رهبری...

article picture
 
فرخوان همبستگی ، مورخه 15 شهریور1391 ایشان را ملاحظه کرده وبر آن شدم که با ارائه دلایلی دراین شرائط خطیر، نیاز مبرم رهبری مستقیم ایشانرا در ورود مستقیم به صحنه رهبری = برداشتن گام نخست برای ایجاد یک تشکیلات واقعی مطالبی را خدمت هموطنانم ارائه دهم .

در قسمتی از فراخوان ، ایشان مرقوم نموده اند :

در این لحظات سرنوشت ساز که سرزمینمان ایران با آن روبروست، وظیفه و رسالتی تاریخی بر دوش یکایک ما ایرانیان قرار گرفته است که با الهام از یک جنبش فرامسلکی و فراحزبی به عنوان یک خانواده بزرگ و کُهن، دین خود را به میهن ادا کنیم. زمان آن رسیده است که با هم یاری و یکدلی و با تکیه بر ارزش های والای انسانی برپایه اعلامیه جهانی حقوق بشر، جهت استقرار حاکمیت ملی در ایران آنچه در توان داریم بکارگیریم. در این راستا بایسته است که همه نیروها و کُنشگران سیاسی فعالانه با ارائه برنامه ها و پیشنهادات شفاف و عملی برای تشکیل یک بدیل دموکراتیک در مقابل حکومت تمامیت خواه جمهوری اسلامی به همدیگر یاری رسانند. رسالت امروز ما، صرف نظر از سلیقه ها و عقاید و آرمان های سیاسی، آغاز یک حرکت نهایی به سوی آزادی، صلح، امنیت و رفاه و سربلندی ایران زمین است. من نیز به سهم خود آماده ام برای پیش برد این هدف ملی با همه نیروها هم فکری و از آنها پشتیبانی نمایم .

از آنجاییکه کشور ایران و مردمش بواسطه وجود سنگین و سهمگین رژیم اسلامی دارای یک شرائط عادی وآرام نمیباشد واز سوی دیگرومهم تر، مردم ایران بدلایل فرهنگی و اجتماعی وشرائط دهشتناک وخفقان ایجاد شده در تمام سطوح جامعه ، بعداز فاجعه انقلاب در 33 سال گذشته نشان داده است که در درون مرز دارای آن پتانسیل ایجاد رهبری=ایجاد تشکیلات برای براندازی این رژیم آدمخواررا نبوده وشدیدآ نیازمند یک رهبری کاریسماتیک وفعال در برون مرزمیباشد که در حال حاضرودراین شرائط بسیار خطرناک سیاسی رهبرانی نیزوجود ندارند که بتوانند پاسخگوی مردم ایران در جهت ایجاد یک رهبری= تشکیلات براندازی باشند زیرا اساسآ بوجود آمدن یک تشکیلات برانداز ضمن داشتن پارامترهای خود از جمله داشتن افراد آگاه و با تجربه و فعال ودارا بودن یک قدرت مالی وسیع و پشتیبانی ملی وحمایت سیاسی برخی کشورهای بیگانه در این رابطه و... در وحله اول نیاز به یک رهبری شناخته شده و جاذب و کاردان دارد که بتواند هم دارای قدرت جمع آوری افراد برای ایجاد هسته مرکزی تشکیلات باشد وهم دارای یک پشتیبانی وسیع ملی و شناخته شده در محافل سیاسی بین المللی باشد ، خوب اگر ما یک نگاه سطحی به لیست رهبران خود خوانده شده موجود بیندازیم متوجه میشویم که شوربختانه این افراد با توجه به پارامترهای یاد شده هیچکدام جایی دراین مقوله توان ایجاد رهبری نداشته ضمن اینکه در این سالها همه این افراد ظاهرآ بنوعی نیز امتحانات خود را داده و همه مردود گردیده اند و باعث سرگیجه سیاسی و دلسردی بیشتر مردم شده اند !


دوستان توجه نمایید که منظور ازایجاد رهبری صرفآ توان برداشتن گامهای نخست در جهت ایجاد یک تشکیلات براندازازسوی فرد و یا افرادی قابل و شناخته شده ملی میباشد و چون جامعه سیاسی برون مرزی ما فاقد آن نفرات هست که مسئله عینی میباشد لذا مسئله یک فرد استثنایی از نظر موقعیت سیاسی و اجتماعی پیش میآید که صرفآ رل کاتالیست را خواهد داشت .


این شخص درمیان ما وجود دارد که همان ولیعهد سابق ایران میباشد وزمانی که این انقلاب (شکوهمند!) به ملت ایران تحمیل گردید در سن 17 سالگی ودرخارج ازوطن مشغول فراگیری فن پرواز میبوده و بکل از صحنه حوادث و گناهان کبیره و صغیره !! بدورمیبوده است اما بعد از 33 سال حضور در صحنه سیاسی هم دارای تجربیات گوناگون گشته و هم اینکه مورد قبول و باور قشر وسیعی ازملت دربند ایران گردیده که همین نکته اورا از دیگران 180درجه متمایزتروشاخص تر میکند ، مراد من از نام بردن ایشان صرفآ بواسطه تواناییهای خاص ایشان در این عرصه بوده و بهیچ عنوان رسالت وجودی ایشان و احیانآ مسئله پادشاهی وی دراین شرائط مورد نظر من نمیباشد (من نگارنده این مطلب یک پادشاهی خواه هستم ) واین مطلبی است بسیار حساس و در نهایت بعهده مردم ایران در قبول و یا رد آن ، لذا براین باورهستم که با توجه به نگرش های ایشان درعرصه مبارزاتی وعدم تمکین او در ورود مستقیم درامرایجاد یک نهاد رهبری وسخنان نوشته شده ایشان در متن بالا، بسیار لازم است که شاهزاده در این خصوص یک تجدید نظر کلی و مثبت دراینباره ایجاد کرده وتوجه نمایند مسئله صرفآ « هم فکری و یا پشتیبانی از سوی شما ! » لازم اما کافی نبوده ونیست و لذا سکان رهبری را با دارا بودن آن توانمندیها در جهت ایجاد گامهای عملی ابتدایی ودرجهت بوجود آوردن یک تشکیلات مصمم و قاطع براندازبردارند وضمنآ همه ما و ایشان نیک میدانیم بدلایل بسیارو نیز با توجه بشرائط پیش آمده سیاسی ، افراد و یا رهبران ! دیگراز هرگونه نحله فکری سیاسی توان این گره گشایی را نداشته و نخواهند داشت و تا دیر نشده سکان کشتی میباید در دست ناخدایش قرارگیرد وبهمین دلیل من از همه دست اندرکاران در ایجاد «شوراها و جبهه ها وکنگره ها » با هر گونه تفکر و ایده سیاسی درخواست میکنم که حداقل برای یکبار هم که شده این حمیت میهنی را از خود نشان داده و حضور مستقیم شاهزاده رضا پهلوی را در جهت ایجاد گام های نخست برای ایجاد یک تشکیلات براندازبفال نیک گرفته وحضور مستقیم او را دراین راه پشتیبانی کنند.

در پایان باید به آگاهی یاران برسانم که چنانچه این مهم اتفاق نگردد ما کماکان مانند گذشته و حال بدور خود خواهیم چرخید واحتمالآ آزادی ایران آنطور که ما آرزویش را داریم به یک رویا تبدیل شده وضمنآ همه ما و بویژه شهریار ایران درآن زمان حرف وسخنی در دفاع از خود در برابر نسلهای آینده نخواهیم داشت ودرنهایت غرب = امریکا همانند کشورعراق بفوریت یک اپوزیسیون؟! تحمیلی را تشکیل داده و چلبیهای خود را بخورد ملتهای ایران خواهد داد که آنروز زیاد هم دور نیست .

بامید پیروزی خرد بر جهل

لینک زیر:فراخوان رضا پهلوی برای همبستگی
http://parsdailynews.com/104728.htm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر