حضور امام خمینی در مسند رهبری، مانند حضور یک گاو نر وحشی در مغازه کریستال فروشی بود...!
تصور کنید شما صاحب یک مغازه بزرگ کریستال فروشی هستید. می گویم کریستال فروشی، چون کریستال با ظروف شیشه ای که ساخت چین است، تفاوت بسیاری دارد!
تصور کنید هر تکه ظرفی که می فروشید، معادل حقوق یک سال یک کارمند معمولی قیمت دارد و ارزش کالای موجود در مغازه شما، سر به فلک می زند. تمام مردم شهر، آن مغازه را می شناسند، و آرزو می کنند که چنین مغازه ای داشته باشند. به ناگاه، یک گاو نر وحشی که بسیار عصبانی است، از استادیوم گاو بازی فرار می کند و به داخل مغازه شما می آید...!
این لحظه، همان لحظه ای است که امام امت از هواپیمای ایرفرانس، پیاده شد!!
خمینی اثر بسیار عمیقی بر جامعه ایران داشت، همانند گاو در مغازه کریستال فروشی، چون هر تکانی که می خورد، ضرری هنگفت به جا می گذارد.
برای او کریستال ها (بخوانش جان مردم ایران) ارزشی نداشت. می گفت اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما ایستاده ایم. یادمان بیایید که هر دقیقه یک نفر در آن جنگ لعنتی کشته می شد.
امام خمینی یک گاو بود، بر گاو حرجی نیست، او نمی داند که چه می کند، خصوصا وقتی که پارچه ای قرمز را جلوی چشمش تکان دهی، هیچان زده می شود. مشکل از مردمی است که این گاو را به رهبری بر می گزینند...!
شاید زیباترین تشبیه، تشبیه رییس جمهور وقت فرانسه باشد که گفته بود:
"مردم ایران به صورت دسته جمعی، در حال خودکشی هستند...!"
او درست می گفت، انتخاب خمینی به رهبری جامعه، دیدن عکس او در ماه، دادن قدرت بی چون و چرا به اشخاصی چون رفسنجانی و خامنه ای و کروبی و منتظری، با خودکشی دسته جمعی فرقی نداشت.
حال تصور کنید آن گاو بعد از سالها حضور در مغازه کریستال فروشی و نابودی اکثر چیزها،به دلیل مسن بودن می میرد! این همان لحظه ای است که امام خمینی، درجه ارتحال دونیش (!) پر شد و ما از شرش راحت شدیم، اما جای سالم در آن مغازه نگذاشته است.
حال باز تصور کنید! بعد از مرگ آن گاو، بین گوساله های جانشین، سر اینکه کدام گوساله ای وارد آن مغازه شود و غارت همه چیز را به عهده بگیرد، دعوا است...! در این میان، تنها نکته بامزه این است که صاحب مغازه گاهی اوقات، به برخی از آن گوساله ها اعتماد می کند و مثلا به در انتخابات به آن گوساله ها رای می دهد.
مثلا در انتخابات فرمایشی که کدام گوساله باید وظیفه نابود کردن باقیمانده مغازه کریستال فروشی را بدست گیرد، شرکت می کند...!
پی نوشت یک:
لااقل گاو، فقط کریستال های مغازه را نابود می کند، دیگر قراردادهای ترکمان چای با چین و روسیه امضا نمی کند، لااقل آبروی کشور را در دنیا نمی برد، لااقل ترور نمی کند و الی آخر...!!
پی نوشت دو:
هنوز صاحب آن مغازه، برای نوه آن گاو نر وحشی، احترام قایل است...!
پی نوشت سه:
پیشاپیش از تشبیه خمینی و دیگر یارانش با گاو، از تمامی گاو ها عذرخواهی می کنم. در مثل مناقشه نیست. رونوشت به انجمن حمایت از حیوانان، جهت جلوگیری از اقدام حقوقی!!
نوشته های پیشین:
/---------------/مقاله «ضد آزادی» دکتر سروش، یادآور نقش ایشان در بستن دانشگاه است!/ شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد!
/--------------/آقای آیت الله صادق لاریجانی، رفتار شما با وکیل با شرف، «جاوید هوتن کیان»، روی ژوزف استالین را سفید کرده است...!
/-----------/تصویر شامپو صدر نقی، با اسانس غائط امام نقی
/-------------/هیچ دیده اید که یک یهودی بگوید اصل نازیسم خوب بود، اما هیتلر آنرا بد اجرا کرد!؟ حکایت خوب بودن اصل اسلام و بد اجرا شدنش در جمهوری اسلامی هم همین است
/------------/ اکنون روشنفکران دینی، همان نقشی را بازی می کنند که خمینی در قبل از انقلاب بازی کرد، به هر فریب و حقه ای متوسل می شوند برای سوار شدن بر گرده ملت....!
/-------------/آقای جرس، شما تا صبح ماله بکش! اما مردم جنایات سی ساله اسلام را دیده اند و قدر سکولاریسم را می دانند...!
/------------/طبق بیانیه اخیر روشفکران دینی(کدیور و اشکوری)، باید چاپ قرآن ها را ممنوع کرد...! / نقد به بیانیه ماله کشان دینی در قبال حکم قتل شاهین نجفی!
/-------------/سیاست اصلاح طلبان، بر کند کردن تیغ مبارزه با رژیم خامنه ای است، به این امید که خامنه ای تکه استخوانی جلوی آنها بیاندازد...!
/------------/چه شد که ایران به چنین فلاکتی دچار شده است؟ / چرا حقوق بشر ارزنده ترین دستاورد انسان ها است...؟!
/--------------/آزادی توهین به عقاید دیگران، بخش جدا نشدنی دمکراسی است، به آن خو بگیرید..! /توهین به عقیده با توهین به شخص فرق دارد...
تصور کنید شما صاحب یک مغازه بزرگ کریستال فروشی هستید. می گویم کریستال فروشی، چون کریستال با ظروف شیشه ای که ساخت چین است، تفاوت بسیاری دارد!
تصور کنید هر تکه ظرفی که می فروشید، معادل حقوق یک سال یک کارمند معمولی قیمت دارد و ارزش کالای موجود در مغازه شما، سر به فلک می زند. تمام مردم شهر، آن مغازه را می شناسند، و آرزو می کنند که چنین مغازه ای داشته باشند. به ناگاه، یک گاو نر وحشی که بسیار عصبانی است، از استادیوم گاو بازی فرار می کند و به داخل مغازه شما می آید...!
این لحظه، همان لحظه ای است که امام امت از هواپیمای ایرفرانس، پیاده شد!!
خمینی اثر بسیار عمیقی بر جامعه ایران داشت، همانند گاو در مغازه کریستال فروشی، چون هر تکانی که می خورد، ضرری هنگفت به جا می گذارد.
برای او کریستال ها (بخوانش جان مردم ایران) ارزشی نداشت. می گفت اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما ایستاده ایم. یادمان بیایید که هر دقیقه یک نفر در آن جنگ لعنتی کشته می شد.
امام خمینی یک گاو بود، بر گاو حرجی نیست، او نمی داند که چه می کند، خصوصا وقتی که پارچه ای قرمز را جلوی چشمش تکان دهی، هیچان زده می شود. مشکل از مردمی است که این گاو را به رهبری بر می گزینند...!
شاید زیباترین تشبیه، تشبیه رییس جمهور وقت فرانسه باشد که گفته بود:
"مردم ایران به صورت دسته جمعی، در حال خودکشی هستند...!"
او درست می گفت، انتخاب خمینی به رهبری جامعه، دیدن عکس او در ماه، دادن قدرت بی چون و چرا به اشخاصی چون رفسنجانی و خامنه ای و کروبی و منتظری، با خودکشی دسته جمعی فرقی نداشت.
حال تصور کنید آن گاو بعد از سالها حضور در مغازه کریستال فروشی و نابودی اکثر چیزها،به دلیل مسن بودن می میرد! این همان لحظه ای است که امام خمینی، درجه ارتحال دونیش (!) پر شد و ما از شرش راحت شدیم، اما جای سالم در آن مغازه نگذاشته است.
حال باز تصور کنید! بعد از مرگ آن گاو، بین گوساله های جانشین، سر اینکه کدام گوساله ای وارد آن مغازه شود و غارت همه چیز را به عهده بگیرد، دعوا است...! در این میان، تنها نکته بامزه این است که صاحب مغازه گاهی اوقات، به برخی از آن گوساله ها اعتماد می کند و مثلا به در انتخابات به آن گوساله ها رای می دهد.
مثلا در انتخابات فرمایشی که کدام گوساله باید وظیفه نابود کردن باقیمانده مغازه کریستال فروشی را بدست گیرد، شرکت می کند...!
پی نوشت یک:
لااقل گاو، فقط کریستال های مغازه را نابود می کند، دیگر قراردادهای ترکمان چای با چین و روسیه امضا نمی کند، لااقل آبروی کشور را در دنیا نمی برد، لااقل ترور نمی کند و الی آخر...!!
پی نوشت دو:
هنوز صاحب آن مغازه، برای نوه آن گاو نر وحشی، احترام قایل است...!
پی نوشت سه:
پیشاپیش از تشبیه خمینی و دیگر یارانش با گاو، از تمامی گاو ها عذرخواهی می کنم. در مثل مناقشه نیست. رونوشت به انجمن حمایت از حیوانان، جهت جلوگیری از اقدام حقوقی!!
نوشته های پیشین:
/---------------/مقاله «ضد آزادی» دکتر سروش، یادآور نقش ایشان در بستن دانشگاه است!/ شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد!
/--------------/آقای آیت الله صادق لاریجانی، رفتار شما با وکیل با شرف، «جاوید هوتن کیان»، روی ژوزف استالین را سفید کرده است...!
/-----------/تصویر شامپو صدر نقی، با اسانس غائط امام نقی
/-------------/هیچ دیده اید که یک یهودی بگوید اصل نازیسم خوب بود، اما هیتلر آنرا بد اجرا کرد!؟ حکایت خوب بودن اصل اسلام و بد اجرا شدنش در جمهوری اسلامی هم همین است
/------------/ اکنون روشنفکران دینی، همان نقشی را بازی می کنند که خمینی در قبل از انقلاب بازی کرد، به هر فریب و حقه ای متوسل می شوند برای سوار شدن بر گرده ملت....!
/-------------/آقای جرس، شما تا صبح ماله بکش! اما مردم جنایات سی ساله اسلام را دیده اند و قدر سکولاریسم را می دانند...!
/------------/طبق بیانیه اخیر روشفکران دینی(کدیور و اشکوری)، باید چاپ قرآن ها را ممنوع کرد...! / نقد به بیانیه ماله کشان دینی در قبال حکم قتل شاهین نجفی!
/-------------/سیاست اصلاح طلبان، بر کند کردن تیغ مبارزه با رژیم خامنه ای است، به این امید که خامنه ای تکه استخوانی جلوی آنها بیاندازد...!
/------------/چه شد که ایران به چنین فلاکتی دچار شده است؟ / چرا حقوق بشر ارزنده ترین دستاورد انسان ها است...؟!
/--------------/آزادی توهین به عقاید دیگران، بخش جدا نشدنی دمکراسی است، به آن خو بگیرید..! /توهین به عقیده با توهین به شخص فرق دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر