گویی کشته شدن و شنیدن کلماتی مانند اعدام و شکنجه و تجاوز در زندگی مردم جا افتاده است. جمهوری ننگین اسلامی و در راس آن شخص خامنه ای به عنوان رهبر این تشکل خونخوار به کشتن فرزندان ایران عادت کرده اند وگویی بعنوان سرگرمی و تفریح به آن می پردازند.
اعدامهای گروهی به عناوین مختلف، قتل زیر شکنجه و پاسخگو نبودن کسی به این جنایات و همواره تهدید به کشتن و سرکوب فضای خفقان آور و باترس و دلهره از فردا را برای هموطنان به ارمغان آورده است.
مگر این همه اعدام و به خاک و خون کشیدن جوانان مردم چه لذتی برای این نظام جلاد دارد که روز به روز نه تنها از آن کاسته نشده بلکه با توانی مضاعف پیگیر آن هستند و دادگاهها بجای رسیدگی به داد مردم، تبدیل شده به غسال خانه ای برای سلاخی کردن و زندانهای رژیم که باید جای چپاولگران اقتصادی و رانت خواران دولتی و ... باشد، تبدیل شده به سردخانه ای برای جوانان مردم که تنها جرمشان اعتراض به درماندگی و مظلومیت مردم است وتنها خواسته شان همانند انسان زندگی کردن است .
مگر ستار بهشتی چه کرده بود که آنقدر شکنجه اش کردند که بدن او تاب مقاومت را از دست داد، مگر امثال نداها و سهراب ها و اشکان ها... چه کردند که اکنون در زیر خاک سرد خوابیده اند و چه کسی باید جوابگوی خانواده های آنان باشد که همواره یک مسیر زندگیشان از قبرستان عبور میکند و باید داغدار جوانی باشند که خودش هم نمی دانسته جرمش چیست؟
از بدو تاسیس این حکومت اسلامی همواره قتل دولتی و کشتار، ضمیمه حیات این سلسله نامبارک آخوندی بوده که در هر مقطع به بهانه ای دست به خونریزی و از میان برداشتن مخالفین و منتقدین سیاسی خود زده است، ولی تاکی؟ تا چه زمانی میخواهید خانواده ها را از دیدن عزیزانشان محروم کنید؟ مگر شما کی هستید و چه برتری نسبت به بقیه در خود حس میکنید که به خودتان اجازه میدهید تحت لقای اسلام و حکم خدا دست به سلاخی جوانان مردم بزنید و با افتخار از آن یاد کنید.
شخص علی خامنه ای را به عنوان رهبر و سردسته این جلادان، مقصر میشناسم و او را که از اول انقلاب تاکنون در مدار جمهوری اسلامی درراس حکومت بوده و شاهد و همراه این کشتارها بوده، مسئول و مجرم ردیف اول میدانم.
مگر ممکن است که او از این به خاک و خون کشیدن ها بی اطلاع باشد، مگر میشود بدون اذن او دست به این جنایتها بزنند؟ تمام این سرکوبها برای بقای حکومت ننگین اوست. اکنون که این همه زندانی سیاسی از فردای خود بی اطلاع هستند و هرکدام به نوعی با شکنجه جسمی و روحی مواجه میباشند و معلوم نیست که چه اتفاقی برای آنها می افتد، با دستور اوست.
سرکوب اعتراض سال 88 با مدیریت شخص خامنه ای صورت گرفته و خود او بارها به این مساله اذعان داشته است.
حذف تدریجی معترضان سیاسی و اجتماعی به دلایل مختلف تماما با هدف قبلی این جلاد صورت پذیرفته.
به خاک و خون کشیدن دانشجویان در حوادث کوی دانشگاه مگر فراموش شدنی است.
کشتار بیش از 25000 نفر (به عبارتی) در دهه 60 در زمان ریاست جمهوری او صورت گرفته و خامنه ای مسلما از کم و کیف آن جنایات باخبر بوده است.
آری، علی خامنه ای به عنوان فرمانده این همه کشتار باید از منظر مردم ایران و خانواده های داغ دیده محاکمه و جوابگو باشد.
مطمئنا آن روز خواهد رسید و ای خامنه ای، رهبر خونخواران، بدان که خون جوانان مردم، گریبانت را خواهد گرفت.
نویسنده:مهدی داداش زاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر