۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !

خواجه عبداله انصاری : " خدایا آنی را که عقل دادی چه ندادی ؟ و آنی را که عقل ندادی چه دادی ؟! در این دو جمله معروف از مرد با فضیلتی مانند خواجه عبداله انصاری ، توجه آدمی به سوی هر دو جنبه اصلی از متن اساسی زندگی بشر جلب می گردد . در نگرش نخستین ، زندگی ما آدمها ، از دو رکن مخالف با یکدیگر تشکیل می شود ؛ این دو رکن که با همه زندگانی بشر همراه می باشند ؛ مادیات و معنویاتی هستند که امتزاج چندانی با هم ندارند ؛ و جهات استفاده نمودن از این دو، کاملا در مقابل با همدیگرند !
هیچیک از این دو بعد مختلف ، نه کاملا خوب هستند و نه کاملا بد می باشند ؛ بل آن فردی که به یکی از اینها بیشتر از آن دیگری بها می دهد ، با نوع استفاده ای که از مادیات و یا معنویات موجود در قاموس زندگانی خویش می کند ؛ بد یا خوب بودن آنها را مشخص می نماید . برخی از مردم با اصرار فراوان معتقدند ، که مادیات چیزهای بدی هستند و نباید به آنها دل بست ؛ آدمهائی نیز می باشند که به مادیات بسیار بها می دهند و همه زندگی شان را ، به دلیل دسترسی بیشتر به مادیات تباه و بی حاصل می نمایند . عده دیگری از افراد نیزهستند ، که به معنویات بیش از مادیات بها می دهند ، با تأکید دائمی بر دارا بودن معنویت ، کوشش می کنند که تا امتیاز ویژه ای برای خودشان به دست بیاورند . برخی نیز هر دو جنبه را در زندگی انسان ، از عوامل تعیین کننده به حساب می آورند !
مادیات برای آسوده زیستن هستند ، و در حدی برای زندگی بشر مفید می باشند ؛ که آدمی را به حرص و آز جهت بیشتر خواستن و داشتن آن نیندازند . چون اگر طمع انسان برای کسب مادیات بیشتر، که پول این رکن را نمایندگی می کند ، و در بالاترین نقطه ستون مادی زندگی ما قرار دارد افزایش بیابد ؟ دیگر وسیله ای برای راحت زیستن آدم نیست ، بلکه دارنده آن را در عذاب می گذارد ؛ و از او مانند معتادانی که اگر مواد به موقع به ایشان نرسد هلاک می شوند ؛ انسان طمعکار وقتی که دستش به پول نرسد ، دچار افسردگی می گردد و احساس پوچی می کند !
اما معنویات هر چه بیشتر طلب شده و به کار گرفته بشوند ؛ به دارنده آن احساس بی نیازی و نشاط خاصی می دهند ؛ که با آرامش خیال ، بتوانند شالوده زندگی شان را ، بر پایه های محکم و استوار پیروزی بر مشکلات و ناملایمات قرار بدهند ؛ و با استفاده درست از آن مادیاتی که دارند ، خودشان را به سرمنزل مقصود هدایت بکنند . به کار انداخته شدن بخش شعور در مغز یک انسان ، که نتیجه اصلی اش برخورداری از نعمت " عقل و خرد " می باشد ؛ و همانطوری که در دو جمله بالا مد نظر خواجه عبداله انصاری است ؛ رکن اساسی دارندگی همه چیز دارا بودن عقل تشخیص داده شده است .
یکی از رکن های اساسی تشکیل دهنده معنویت در موجودیت یک فرد ، برای علاقمندان به داشتن آن ، از سرچشمه زلال عقل و دانائی به وجود می آید . یعنی در حقیقت جهت داشتن و لذت بردن از مواهب معنوی در زندگی انسان ، مزین بودن همه بخشهای رفتاری و کرداری یک فرد ، به زینت عقل و درایت صحیح او از همه " بایدها و نبایدها " ی یک همزیستی اجتماعی به شمار می آید .
کشورهای جهان سومی ، که اصطلاحا به ممالک فقیر و توسعه نیافته و یا در حال توسعه گفته می شود ؛ دارای دولتمردانی برای اداره امور خودشان می باشند که از نعمتهای معنوی از جمله عقل نیز بی بهره اند . نداشتن ثروت ملی مانند مخازن و معادن زیرزمینی ارزشمند در یک کشور ، فقط بعد ظاهری قضیه است ؛ طرف دیگر این موضوع ، بی کیاستی سردمداران سیاسی یک سرزمین است ، که اداره امور آنجا را به دست بی خردان می سپارند ؛ انتظار معجزه کردن هم از آنان دارند !
کشور همسایه ما افغانستان ، به گفته کارشناسان جغرافیای طبیعی ، ثروت زیادی در زیر کوههای مرتفع خودش دارد ؛ حال چرا تا کنون از این منابع زیرزمینی بهره برداری نشده ؟ ممکن است دلائل فراوانی داشته باشد . اما ظاهرا دلیل عمده آن ، سرگرم بودن خودشان به بهره برداری نمودن از منابع روی زمین هایشان است ! چرا که در خبرها آمده ، افغانستان تولید خشخاش در کشور را افزایش داده است !
سازمان ملل متحد گزارش داده ، که در افغانستان زمینهای بیشتری زیر کشت خشخاش می رود ؛ اما تولید تریاک به دلیل آفت گیاهی و هوای بد کاهش یافته است . در گزارش دفتر کنترل مواد مخدر و بزهکاری سازمان ملل متحد ، که روز سه شنبه 21 نوامبر 2012 میلادی انتشار یافته گفته شده است ؛ علیرغم بالا رفتن 18 درصد افزایش زمین هائی که به کشت خشخاش اختصاص دارند ؛ تولید تریاک 36 درصد در مقایسه با 2011 پائین آمده است ؛ گزارش می گوید دولت افغانستان همچنین بر کوشش خود برای مبارزه با کشت خشخاش افزوده ؛ اما قیمت های بالا برای تریاک ، همچنان انگیزه نیرومندی برای کشت خشخاش در این کشور است !
جای تعجب است که سازمان ملل متحد و دفاتر زیر مجموعه آن ، آنقدر طبیعی و عادی این مطلب را گزارش کرده اند ؛ که گوئی نابود شدن مردم معتاد در سراسر جهان برایشان کوچکترین اهمیتی را ندارد . مفهوم گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر و بزهکاری سازمان ملل متحد ، در نیرومندی انگیزه بالا بودن قیمت تریاک برای دولتمردان کشور افغانستان ، در افزایش یافتن کشت خشخاش در این کشور ، به گونه ای است که گوئی از یک امر عادی سخن می گویند و موضوعی مثبت و مناسب با زمینه های پیشرفت در جامعه بشری را گزارش می کنند . اگر مرگ زودرس انسانهای معتاد ، به ویژه در این کشورهای موسوم به جهان سومی ، که دچار فقر مالی و فرهنگی نیز می باشند ؛ اینقدر برای مرجع مهمی همچون سازمان ملل متحد بی ارزش و غیر قابل توجه است ؟ انگیزه تولید بیشتر خشخاش و فروش زیادتر تریاک با قیمت بالا ، نزد دولت و حکومت کشور افغانستان ، باید بسیار نیرومند و قوی جلوه بکند !
چنین عادی پرداختن به موضوع افزایش کشت خشخاش ، و تولید بیشتر تریاک ، و صد البته افزون شدن تعداد معتادان به آن ، و فعالیت دفتر عریض و طویل مبارزه با مواد مخدر و بزهکاری سازمان ملل متحد ، مانند این است که درب قفس حیوان درنده ای که گرسنه هم می باشد را باز بگذارند ؛ و در مقابل قفس وی چند بز و خرگوش و ..... را قرار بدهند ، آنگاه به آن حیوان وحشی ، که با دیدن آنهمه خوراک اشتها برانگیز ، آب از دهانش راه افتاده است بگویند ؛ که اجازه خروج از فقسش را ندارد ، و فقط می تواند جلوی درب گشوده قفس بنشیند و با حسرت به آن شکارهای لذیذ نگاه بکند !
مقوله عقل و درایت را نمی خواهم با دولت و حکومت کشور افغانستان به کار ببرم ؛ اما مایلم به هم میهنانی که گاهی از اوقات دلشان را به حمایت های سازمان ملل متحد خوش می کنند ؛ و آرزو دارند که اعضای دائمی و غیر دائمی این سازمان ، مشکلات اساسی مردم ایران را درک نمایند ؛ و جهت همراهی با ایرانیان آزادیخواه ، برای سرنگون نمودن حکومت منفور جمهوری اسلامی ، همفکری و همراهی و پشتیبانی بکنند ؛ امیدی عبث و انتظاری بیهوده است !
همه تلاش این به اصطلاح کشورهای توسعه یافته و پیشرفته ، دسترسی به ثروتهای ملی کشورهای باستانی است ؛ چرا که ایشان مطمئن هستند ، قدمت این سرزمینها ، نمایانگر برخورداری آنان از بسیاری از معادن گرانبهای زیرزمینی است ؛ و این کشورهای مثلا ابرقدرت و مجهز به تجهیزات تکنولوژیکی ، و برخوردار از درجات علمی بسیار بالا ، چون همه این توانها را دارند ، مجازند که به دیگر کشورهای ضعیف تر از خودشان بتازند ؛ و هست و نیست آنان را تاراج بکنند !
" برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است " !!
پائیز 2571 آریائی هلند
محترم مومنی روحی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر