چرا مقام ولایت، افسار سگان هرزه را در زندان زنان باز می کند؟ طی روزهای اخیر باز داستان مکرر اتهام زنی جنسی به چند تن از زنان دربند رژیم منحوس ولایت فقیه به گوش میرسد. هرچند عمق رذالت و پستی ولی فقیه و نوچه های ذوب در ولایتش از خود عمل کریه آنها پیداست اما پیدا کردن چرایی روی آوردن به چنین عمل کثیف و پلیدی نیز دارای اهمیت است. به راستی چرا اتهام زنی سکسی اینقدر مورد علاقه رژیم ولی فقیه است؟ 1.به شکل طبیعی هر چیزی که در ذهن هر فردی پر اهمیت تر و بزرگتر باشد بیشتر درباره آن سخن میگوید. در دنیای بچه ها چیزی پر اهمیت از اسباب بازی ها یا داستان های تخیلی نیست بنابراین بچه ها شبانه روز در فکر و ذکر بازی و قصه شنیدن هستند. یک فعال سیاسی همه چیز را سیاسی میبیند و لذا هر موضوعی را در کوتاه مدت سیاسی میکند و باز به همان موضوع مورد علاقه خودش بر میگرداند. علایق انسان ها را میتوان با نگاه به فصل مشترک گفته ها و رفتارهایشان پیدا کرد. به همین ترتیب محصول حکومت ولایت فقیه، به خصوص آنها که بیشتر و بیشتر در او ذوب شده و فدایی او هستند، اجتماعی از بیماران روانی جنسی است. ذهنهایی که مملو از داستانهای سکسی است. ذهن هایی که در آن زن فقط اطفا کننده شهوت این بیماران روانی است و بیش از این ارزشی ندارد. از همین روی است که تمام هم و غم این مؤمنین دو آتشه این است که به بهشت بروند و با حوریها و غلامان (نماد همجنس بازی) خوش باشند، جماع پانصد ساله کنند و تمتعی ببرند که تمام نشدنی است! اینها با تعریف کردن داستانهای جنسی لذت میبرند، با تصور کردن مردان و زنان در وضعیت های جنسی کیف میکنند و عقده های سرکوب شده خود را ارضا میکنند. داستان بازجوی زن سعید امامی و حرفهایی که میزد به خوبی بیان کننده این حالت است. 2.به همین علتی که در بالا گفته شد؛ اینکه " زن" فقط یک سوژه جنسی است و همه به همین چشم به او نگاه می کنند، پس مایه ننگ و خفت است. به این دلیل ، در همان زمان که دیگران را با تصور کردن در صحنه های جنسی در خفت و خواری میبینند، می خواهند که خودشان در این وضعیت نباشند. از این روست که بی ریخت بودن و بد قواره بودن زنان خودشان برایشان مایه افتخار و نشانه پاکی است! از زنان خودشان فقط بایستی دماغی گنده پیچیده شده در چادری سیاه معلوم باشد و این نشانه پاکدامنی و ایمان و وفاداری به منویات خامنه ای است. راستی تا به حال چه کسی درباره زن خامنه ای چیزی در رسانه ها شنیده است؟ نه! مقام رهبری اجل از آن است که به زن نیاز داشته باشد. کجا هستند زنان لاریجانی ها، حداد عادل، قالیباف، مصلحی، طائب، فیروزآبادی، سردار جعفری، گلپایگانی و دیگران؟ با همان ذهن بیمار خود تصور میکنند که فرضاً مقام ولایت فقیه هرگز نباید در رختخواب تصور شود از این روست که از زن او خبری نیست و اگر هم خبری هست، زشت بودن و بدقواره بودن آن از نشانه های فرزانگیشان است. حال چه اتفاقی میافتد؟ نیاز طبیعی اینها به جنس مخالف از طریق این همسران، ارضا نمیشود و تبدیل به بیماری روانی ریشه داری میگردد و این اختلال خودش را در جاهای مختلف به طرق مختلف نشان میدهد. در حوزه های علمیه و برای جوجه آخوندهایی که هنوز به قدرت نرسیده اند، این موضوع تبدیل به همجنس بازی میگردد که به شدت در آن محیط ها رواج دارد. در آخوندهای فارغ التحصیل شده و به درجه اجتهاد رسیده، و کسانی که از مدرسه ولایت فقیه سربلند بیرون میآیند و به نوایی میرسند این موضوع در فرم زنان صیغه ای مکرر ظاهر میشود. حاج آقا یک زن رسمی بی ریخت و دیو چهره دارد که مایه افتخار اوست (از این نظر که نشان میدهد وابستگی جنسی ندارد) اما همزمان هر روز مخفیانه زنی صیغه ای اختیار میکند تا حلال خدا را به جا آورده باشد. داستان های لو رفته اینچنینی فراوانند. از خود خامنه ای و زن صیغه ای در مشهد بگیرید تا ماجراهای نفرت انگیز علی فلاحیان. داستان سردار زارعی و لخت کردن زنان به آن شکل وقیحانه از دیگر ماجراهاست. دست به دست شدن زنان و دختران بین سعید امامی و معاونینش و داستان قانون حمایت! از خانواده که گرفتن زن صیغه ای را آسانتر میکرد همه از این آبشخور سیراب میشوند. حسین شریعتمداری در روزنامه خود وظیفه زن را آماده بودن برای سکس حتی بالای شتر میداند! فیلم مداح معروف خامنه ای، که در ظاهر سگ امام حسین است، پای منقل و وسط زنان سکسی لو میرود و تازه طرف با این سن کم افتخار هم میکند که علاوه بر زن رسمی زن صیغه ای هم دارد! اینها انسان هایی هرزه با قوای جنسی سرکوب شده هستند، که تبدیل به بیمارانی روانی شده اند. امروز بسیاری مقامات و مسئولین به همین دلیل چند زنه هستند. یک زن، برای قرار دادن در ویترین مردانگی و مؤمن بودنشان (معمولا زشت و بد ترکیب) و چندین تای دیگر برای اطفای شهوت انکار شده خود. 3.این بیماری چندش آور روانی وقتی به حوزه های بالای قدرت میرسد، به شکلی دیگر بالا میزند. در حکومت فرقه ای علی خامنه ای که مبتنی بر مخفی کاری است، در جایی که مراکز نادیدنی قدرت فاسد بسیارند و حتی هویت برخی ماموران برای خانواده خودشان هم نامعلوم است، فساد جنسی هم جایگاه خود را دارد. تصور کنید یک چنین دیو صفتانی، که مورد اعتماد نظام خامنه ای هم هستند، به مسئولیت جایی مثل زندان کهریزک گمارده شوند. نه نظارتی است و نه پاسخگویی! حفظ اسلام هم که اوجب اوجبات است و بر هر چیزی مقدم. اینجاست که زندانی بی دفاع مورد آزار جنسی و تجاوز قرار میگیرد. به کرات گزارش شده که بازجوها در بازجویی علاقه ویژه به مسائل سکسی دارند. برای زندانی زن، بازجوی مرد میگذارند و بازجو میخواهد که جزئیات روابط جنسی خود را برایش بگوید. داستان نفرت انگیز تجاوز به دختران زندانی در شب قبل از اعدام هم که هنوز از یادها نرفته است. آن چه بر سر زهرا کاظمی آوردند، و آنچه در زندانها و بازداشتگاه ها بعد از انتخابات 1388 روی داد را همه به خاطر دارند. ماموران بیمار ولی فقیه، از مسائل جنسی برای تحقیر و تضعیف زندانی از یک سو و ارضای امیال خود از سوی دیگر استفاده میکنند. فهم وضعیت فلاکت آمیز کنونی کشور آسان است. کشور به دست بیماران روانی افتاده است. کسانی که از نظر جنسی دچار کمبود و عقده هستند. این را در کنار سایر بیماریهای روانی رهبران کشور باید قرار داد، توهم توطئه که خود بیماری مهلک دیگری است، توهم خود برتر بینی و ... در این میان اقدام زنان شجاع و خط شکن ایرانی ستودنی است. اینها با اعتصاب غذا و رساندن خبر به بیرون زندان، نشان دادند که نه تنها از بیان آزار جنسی شدنشان برای عموم واهمه ای ندارند، نه تنها به خاطر زن بودنشان و مورد تعرض قرار گرفتن احساس ضعف نمیکنند بلکه همین نقطه (به ظاهر) قدرت حکومت ولایت فقیه را، به نقطه ضعف او تبدیل میکنند. تعرض جنسی به زنان ایرانی میتوانست در همان زندان مدفون شود و مایه خجالت و سرافکندگی آنها تصور شود اما قدرت واقعی اینجاست که در زندان دیو صفتان باشی، به کثیف ترین شکل با تو برخورد کنند، اما پاتک این زنان دقیقاً بر عکس خواسته زندانبانان حقیر باشد، به زن بودن خود افتخار کنند و پلید بودن، بیمار بودن و حقیر بودن زندانبان را به گوش همه جهان برسانند. |
۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه
کشور به دست بیماران روانی افتاده است...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر